پگاه ایزدی؛ زهره هادیانی؛ علی حاجی نژاد؛ جعفر قادری
چکیده
تغییر ماهیت توسعه اقتصادی در این قرن، سبب شده است که در بطن اقتصاد فراصنعتی، فعالیتهای فرهنگی که در گذشته فرض میشد دارای اثرات جانبی بر بالندگی اقتصادی هستند، بهتدریج نقش پررنگی در ادبیات برنامهریزی شهری و بازآفرینی ایفا کردهاند؛ بهگونهای که بازآفرینی بر مبنای فرهنگ، به یکی از رایجترین رویکردهای بازآفرینی در بسیاری ...
بیشتر
تغییر ماهیت توسعه اقتصادی در این قرن، سبب شده است که در بطن اقتصاد فراصنعتی، فعالیتهای فرهنگی که در گذشته فرض میشد دارای اثرات جانبی بر بالندگی اقتصادی هستند، بهتدریج نقش پررنگی در ادبیات برنامهریزی شهری و بازآفرینی ایفا کردهاند؛ بهگونهای که بازآفرینی بر مبنای فرهنگ، به یکی از رایجترین رویکردهای بازآفرینی در بسیاری از شهرهای دنیا تبدیل شده است. این درحالی است که با گذشت چند دهه از تجربه بازآفرینی در شهرهای ایران، رویکرد بازآفرینی هنوز عمدتاً بر مبنای مرمت و بازسازی کالبدی مناطق فرسوده قرار دارد و با وجود منابع غنی فرهنگی، بهرهبرداری از این منابع بهعنوان نیروی محرک بازآفرینی، کمتر مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران شهری قرار گرفته است. اما بهواقع فرهنگ دارای چه نقشی در بازآفرینی شهری است؟ بازآفرینی فرهنگمحور چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ مدلها و شاخصهای تحققپذیری آن کدامند؟ چه چالشهایی پیش روی این نوع بازآفرینی قرار دارد؟ جایگاه رویکرد نهادی در این نوع بازآفرینی چیست؟ این مقاله که از حیث هدف، از نوع بنیادین و برحسب رویکرد توصیفی و مبتنیبر مطالعه دادههای پایه است، در پی آن است که با پاسخگویی به پرسشهای یادشده به تبیین و بسط ادبیات نظری رویکرد بازآفرینی فرهنگمحور بپردازد؛ شاید در تحققپذیری تجربههای موفق این رویکرد در شهرهای ایران، رهگشا باشد. در جمعبندی مباحث، میتوان این رویکرد را رویکردی امروزی و یکپارچهنگر دانست که با تکیه بر منابعی مانند تاریخ، فضاها، و نیروهای نوآور، اقدام به توسعه و بازآفرینی شهرها میکند.
علوم تربیتی
محمد نیک بین؛ غلامرضا ذاکرصالحی؛ رضا ماحوزی
چکیده
بینالمللیشدن بهعنوان موضوعی اصلی و پدیدهای گسترده در آموزش عالی تبدیل شده است. یکی از جنبههای سیاستگذاری در این حوزه توجه به ابعاد فرهنگی بینالمللیشدن آموزش عالی است که شرایط را برای پذیرش این پدیده آماده و از برخورد تضادها جلوگیری میکند. با توجه به اهمیت مباحث فرهنگی و نقش بازتولیدی فرهنگ در آموزش عالی ...
بیشتر
بینالمللیشدن بهعنوان موضوعی اصلی و پدیدهای گسترده در آموزش عالی تبدیل شده است. یکی از جنبههای سیاستگذاری در این حوزه توجه به ابعاد فرهنگی بینالمللیشدن آموزش عالی است که شرایط را برای پذیرش این پدیده آماده و از برخورد تضادها جلوگیری میکند. با توجه به اهمیت مباحث فرهنگی و نقش بازتولیدی فرهنگ در آموزش عالی این مقاله بهدنبال پاسخ به این پرسش است که از منظر فرهنگی برای بینالمللیشدن آموزش عالی چه الزاماتی مورد نیازاست؟ برای پاسخ به این پرسش از روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمّی) استفاده شد. در مرحله کیفی با 13نفر از خبرگان و مدیران بینالملل دانشگاه مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و سپس دادههای آن توسط روش تحلیل محتوای استقرایی، بررسی شد. در مرحله کمّی نیز پس از تحلیل دادههای کیفی و مشخصشدن مؤلفههای اصلی،یک پرسشنامه محققساخته بین مدیران بینالملل، کارشناسان و خبرگان آموزش عالی توزیع شد و دادههای آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی موردتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که برای ارتقاء بینالمللیشدن آموزش عالی ایران باید به اتخاذ سیاست فرهنگی در سطوح حکمرانی، محیط بینالملل، محیط داخلی (فرهنگ ملی) و دانشگاه و مراکز آموزش عالی بهصورت توأمان اقدام و در هر مورد میبایست سیاستهای مناسبی اتخاذ کرد. پیشنهاد اصلی این مقاله در قالب یک الگوی جامع و کلگرا مبتنی بر همه سطوح و محیط دور و نزدیک آموزش عالی ارائه شده است.
محمد وحیدی
چکیده
مقالهی پیش رو روایتی است از تاریخ پژوهشها و فعالیتهای انجامشده پیرامون حوزهی مطالعاتی «علم، فناوری و جامعه». تأکید بنیادین مقاله این است که همپای دیگر تحولات فکری و فلسفی که طی چند دههی گذشته، گفتوگو و درک متقابل را در کانون مباحث اجتماعی گذاشتهاند، رابطهی میان علم و جامعه نیز در متن مطالعات میانرشتهای «علم، ...
بیشتر
مقالهی پیش رو روایتی است از تاریخ پژوهشها و فعالیتهای انجامشده پیرامون حوزهی مطالعاتی «علم، فناوری و جامعه». تأکید بنیادین مقاله این است که همپای دیگر تحولات فکری و فلسفی که طی چند دههی گذشته، گفتوگو و درک متقابل را در کانون مباحث اجتماعی گذاشتهاند، رابطهی میان علم و جامعه نیز در متن مطالعات میانرشتهای «علم، فناوری و جامعه» به سوی گفتوگو راه سپرده است. طی تاریخ چند دههای این دسته مطالعات که نخست با هدف افزایش سواد علمیِ مردمان عادی و به تبع آن افزایش پشتیبانی آنان از فعالیتهای علمی آغاز شده است، به مرور فهمیده میشود که انتزاع علم از دیگر فعالیتهای فرهنگی حتی برای دستیابی به آن هدف اولیه نابسنده است و شایسته است علم شیوهی ارتباطی بالا به پایین خود با شهروندان را به شیوهای دموکراتیکتر تغییر دهد. بر این اساس، سوگیری اکنونی پژوهشهای «علم، فناوری و جامعه» بر این است که علم و جامعه میتوانند و باید، همچون طرفهایی همسنگ به گفتوگو و یادگیری متقابل بپردازند. روش مقاله در به دست دادن این نتیجه، بررسی پژوهشها و تکنگاشتهایی است که فعالیتهای دستکم نیمسدهایِ «علم، فناوری و جامعه» را به شیوهای تاریخنگارانه ثبت و تحلیل کردهاند
مهدخت بروجردی علوی؛ فاطمه بنیادی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر «بررسی چالشها و موانع توسعه روزنامهنگاری علم در ایران» با نگاه سیستماتیک و رویکرد بین رشتهای و کمک گرفتن از رشتههای جامعهشناسی علم، فلسفه علم، اقتصاد علم، تاریخ علم و ارتباطات علم است. در این پژوهش از روش مصاحبه عمقی نیمساختیافته، در مصاحبه با روزنامهنگاران علم و متخصصان حوزه علم استفاده ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر «بررسی چالشها و موانع توسعه روزنامهنگاری علم در ایران» با نگاه سیستماتیک و رویکرد بین رشتهای و کمک گرفتن از رشتههای جامعهشناسی علم، فلسفه علم، اقتصاد علم، تاریخ علم و ارتباطات علم است. در این پژوهش از روش مصاحبه عمقی نیمساختیافته، در مصاحبه با روزنامهنگاران علم و متخصصان حوزه علم استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که برخی از چالشهای نهاد علم و سیاستگذاری علم در کشور، مبتلا به حوزه روزنامهنگاری علم نیز هست. نگاه نخبهگرایانه به علم، تلقی عوامزدگی از طرف دانشگاهیان در صورت مشارکت در تولید محتوای رسانهای، الگوی تکنوکراتیک حاکم بر فضای سیاستگذاری علم، به جای الگوی مشارکت مردم، ایدئولوژیک شدن علم و فناوری، انگاشتن علم بهمثابه قدرت از سوی سیاستگذاران علم، از جمله چالشهای روزنامه نگاری علم در ایران است. تربیت نشدن روزنامهنگاران علم برای حضور حرفهای در این حوزه و نبود نهاد آموزشی، سپهر عمومی روزنامهنگاری علم را به عرصه تجربه آزمون و خطا تبدیل کرده و باعث افزایش اشتباهات در این حوزه و سلب اعتماد از جامعه علمی شده است. عدم تشویق کارهای با کیفیت و ارزشدهی کمَی به جای کیفی، باعث عدم انتشار کارهای مطلوب شده است. همچنین به دلیل اغراق در فرهیختهپنداری دانشمند در ذهنیت جامعه، توان نقادی روزنامهنگار در مواجهه با دانشمند بسیار پایین است و باعث میشود محتوا، بدون سادهسازی به مخاطب عرضه شود.
علوم قرآنی
مرجان نجفی؛ محمدعلی لسانی فشارکی
چکیده
قرآن کریم بهعنوان معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) نیازمند درک عمیق و فهم دقیق برای دریافت رهیافتهای کاربردی در زندگی بشری است که این فهم جز با رویکرد و گرایش به مطالعات میانرشتهای میسّر نیست. از طرفی علوم انسانی بشری نظیر اقتصاد، در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سؤالات مطرحشده موفقیت کامل را بهدست نیاورده است. سیاستهای ...
بیشتر
قرآن کریم بهعنوان معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) نیازمند درک عمیق و فهم دقیق برای دریافت رهیافتهای کاربردی در زندگی بشری است که این فهم جز با رویکرد و گرایش به مطالعات میانرشتهای میسّر نیست. از طرفی علوم انسانی بشری نظیر اقتصاد، در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سؤالات مطرحشده موفقیت کامل را بهدست نیاورده است. سیاستهای پیشنهادی اقتصاد متعارف در کاهش فقر به اصلاح نهادهای اجتماعی توصیه کرده و به نهاد خانواده توجه چندانی ندارد. این درحالی است که اسلام، به خانواده بهعنوان پایهایترین نهاد تشکیلدهندهٔ جامعه بهلحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نگریسته و دستورالعملها و سیاستهای مشخصی را پیشنهاد میدهد. در همین راستا، مطالعات میانرشتهای برای پاسخگویی به این دسته از سؤالات راهگشاست. اقتصاد اسلامی در سالهای اخیر بر اساس روشهای مدوّن جهت ترکیب دو رشتۀ علوم اسلامی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیشرو، به بررسی نقش مصرف مدبّرانه بر فقرزدایی از خانواده با نگاه به تعالیم اسلامی پرداخته است. اگر الگوی اقتصادی خانواده بر اساس آموزههای اسلامی شکل بگیرد، این اعتقادات و باورها بر اعتدال در میزان مصرف و برطرف کردن معضل فقر اثرگذار خواهد بود. میزان درآمد، اعتدال و میانهروی، قناعت و شأن افراد از محورهایی هستند که برای ترسیم سبک زندگی اسلامی مبتنی بر عدالت و فقرزدایی از جامعه لازم و ضروری است. از رهیافت های کاربردی این پژوهش میتوان به رابطۀ ازدواج و فقرزدایی، تأثیر اولویت در مصرف زوجین و همچنین آموزشهای اقتصادی والدین به فرزندان در شکلگیری الگوی مصرف مدبّرانه در خانوادۀ اسلامی اشاره کرد.
برنامهریزی درسی
سیدسعیدرضا عاملی؛ عبدالله بیچرانلو؛ مهری بهار؛ فرزاد غلامی
چکیده
امروزه تقریباً بر همگان آشکار شده است که مسائل محیط زیست و از جمله بحران آب به همان اندازه که موضوع علوم طبیعی است، در علوم اجتماعی هم حائز اهمیت و نیازمند توجه است. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که ارتباطات و آب از لحاظ نظری چه نسبتی با یکدیگر یافتهاند؟ و ارتباطات آب بهمثابهٔ یک حوزۀ میانرشتهای جدید چه ظرفیتهایی ...
بیشتر
امروزه تقریباً بر همگان آشکار شده است که مسائل محیط زیست و از جمله بحران آب به همان اندازه که موضوع علوم طبیعی است، در علوم اجتماعی هم حائز اهمیت و نیازمند توجه است. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که ارتباطات و آب از لحاظ نظری چه نسبتی با یکدیگر یافتهاند؟ و ارتباطات آب بهمثابهٔ یک حوزۀ میانرشتهای جدید چه ظرفیتهایی برای حل موضوعات مرتبط با مسائل آب در ایران دارد؟ الگوی ارتباطات آب اروه بازن بهمثابهٔ الگویی مناسب برای طرح مبانی نظری مرتبط و توضیح مسائل ارتباطات آب، این حوزه را محل تلاقی رشتههایی مانند ارتباطات زیستمحیطی، ارتباطات توسعه، ارتباطات ریسک، ارتباطات سلامت و ارتباطات علم میداند. این مقاله با تشریح ابعاد مختلف این مدل و جرح و تعدیل آن، مدل ارتقاءیافتهای برای حوزههای نظری مرتبط با ارتباطات آب ارائه کرده است. در نهایت با تبیین جنبههای مختلف مسائل آب در ایران به این نتیجه رسیده است که فعالان رسانهای و روزنامهنگاران محیطزیست ایران میتوانند با مبنا قراردادن ارتباطات استراتژیک در تولید پیامهای مرتبط با بحران آب در فضای رسانهای، باعث تغییر رویکردهای سازهگرایانه به آب شوند و توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی بحران آب را که از الزامات اصلی برای حل مسائل آب است، تقویت نمایند.
احد رضایان؛ معصومه کاظمی
چکیده
آیندهپژوهی علم مطالعه نظاممند آیندههای ممکن، محتمل، و مطلوب است. مهمترین هدف آیندهپژوهی تلاش برای شناخت دقیقتر تحولات آینده است. تصویرپردازی تلاشی است خلاقانه برای تجسم، شناخت، و ساخت هدفمند آیندههای ممکن، محتمل، و مطلوب با تکیه بر واقعیات بیرونی، که هدف اصلی آن دادن هشدار، یا ایجاد وضعیتی مطلوب است. تصویرپردازی از ...
بیشتر
آیندهپژوهی علم مطالعه نظاممند آیندههای ممکن، محتمل، و مطلوب است. مهمترین هدف آیندهپژوهی تلاش برای شناخت دقیقتر تحولات آینده است. تصویرپردازی تلاشی است خلاقانه برای تجسم، شناخت، و ساخت هدفمند آیندههای ممکن، محتمل، و مطلوب با تکیه بر واقعیات بیرونی، که هدف اصلی آن دادن هشدار، یا ایجاد وضعیتی مطلوب است. تصویرپردازی از آن روی که در جهان دارای پیچیدگیهای اساسی، تا حدودی قدرت و قابلیت شناخت دقیق آینده را به ما میدهد، دارای ارزش و اهمیت بسیاری است. تحقیق حاضر با تأکید بر اهمیت، نقش و جایگاه تصویرپردازی در آیندهپژوهی و سیاست جهانی، به مطالعه هشت کلانتصویر ارائه شده برای آینده جهان، آثار، پیامدها و نقدهای وارد شده بر آنها پرداخته است. دنیای بدون مرز، دنیای سراسر دموکراسی، تضاد و جنگ تمدنها، قرن چینی، رشد جامعه بینالملل، ترقی و پیشرفت بخشهای جنوبی جهان، فاجعه زیست محیطی آینده، و در نهایت، به سوی دموکراسی جهان وطنی، هشت کلانتصویر مطرح برای آینده جهان هستند. بررسی این کلانتصاویر گویای این سخن است که در جهان دارای عدم قطعیتهای اساسی، تصویرپردازی میتواند شیوه و روشی مناسب برای متأثر ساختن اقدامات کنشگران و حتی شناخت دقیق رفتار و کنش و واکنش آنها، و در مرحلهای بالاتر، ساخت آینده سیاست جهانی باشد، و این نکته که ارزش اصلی تصاویر در تواناییشان برای برجسته ساختن روندهای مهم در زمان حال است.
فردین منصوری؛ علی ثقفی؛ نعمتاله موسیپور
چکیده
دانش حسابداری در ایران، با گذر از دوران آموزش، چندی است که به طور جدی وارد عرصه پژوهش و تحقیق شدهاست. با افزایش تحصیلات تکمیلی و بودجههای تحقیقاتی، رسالهها و طرحهای پژوهشی زیادی اجرا شده است و تجارب بسیاری در باب چگونگی انجام پژوهش در سطح استانداردهای متعارف انباشته شده است. این مسئله انتظاراتی ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه این ...
بیشتر
دانش حسابداری در ایران، با گذر از دوران آموزش، چندی است که به طور جدی وارد عرصه پژوهش و تحقیق شدهاست. با افزایش تحصیلات تکمیلی و بودجههای تحقیقاتی، رسالهها و طرحهای پژوهشی زیادی اجرا شده است و تجارب بسیاری در باب چگونگی انجام پژوهش در سطح استانداردهای متعارف انباشته شده است. این مسئله انتظاراتی ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه این پژوهشها در حل مشکلهای پولی و مالی کارساز افتد. علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته در عرصههای پژوهشی کماکان مشکلهای فراوانی در حوزه مالی و حسابداری کشور به قوت خود باقیمانده است. یکی از جلوههای ظهور فعالیتهای علمی رشتههای دانشگاهی و از جمله حسابداری، رسالههای دکتری هستند که کاری جمعی و مسألهمحور محسوب میشوند که پس از طی فرایند داوری علمی مشروعیت مییابند.بدیهی است این رسالهها - علیالخصوص رسالههای کاربردی - باید بتواند بخشی از مشکلهای این حوزه را مرتفع نماید، اما در عمل چنین نیست.سوال اینجاست که چرا محصول یک فرآیند علمی، قادر به روشنگری و تبیین لبههای تاریک واقعیتهای موجود نیست؟ چرا سیاستگزاران و مسئولین، علیرغم اعلام نیاز مکرر به دریافت مشاورههای عالمانه، در دشوارترین شرایط نامطمئن تصمیمگیری، به جای رجوع به توصیههای سیاستی ارائه شده از سوی بدنه پژوهشی، ترجیح میدهند صرفاً به سراغ سوابق منبعث از تجارب گذشته خود رفته و تصمیمهای کلیدی کشور را اتخاذ کنند؟ ناکامی در کاربستپذیری رسالهها از دیدگاه منع ماهیتی (دیدگاهی که توصیههای سیاستی منتج از رسالههای تحصیلی را فاقد ویژگیهای لازم برای اجرا میداند) در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، ابتدا شاخصهای یک رساله کاربردی استخراج و در معرض قضاوت 110 تن از صاحبنظران قرار گرفت و پس از پالایش و رتبهبندی شاخصها، رسالههای دکتری حسابداری در یک مطالعه جامع با شاخصهای مورد نظر مقایسه گردید. در نهایت ضمن آسیبشناسی تحقیقهای انجام شده، مدل مناسب کاربستپذیر پژوهشهای کاربردی تبیین گردیده است.
میان رشتهای
محمد نقی فراهانی؛ حمید خانی پور
چکیده
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی ...
بیشتر
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی اثرگذاری تأسیس مؤسسههای میانرشتهای در توسعه آموزش عالی؛ و 5- راههای ارتقای همکاری روانشناسان در مطالعات میانرشتهای ایران. مطالعات میانرشتهای، نیازمند تأسیس و توسعه مؤسسههای میانرشتهای است که برونداد آن، یکپارچگی نظری و توسعه راهحلهای جامع و کلنگر به نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی، و اخلاقی انسان خواهد بود. فرایندهای مخرب مرتبط با پویاییهای کار گروهی، سوگیری خود افزایی و کمبود مؤسسههای میانرشتهای بهعنوان داربستهای اجتماعی تحول علوم انسانی، ازجمله دلایل شکست همکاریهای میانرشتهای در ایران است. توسعه مؤسسههای میانرشتهای که روانشناسی نیز در آن نقش داشته باشد، مستلزم تغییر دادن برنامههای درسی، گسترش شاخههای روانشناسی، و اتخاذ رویکردهای گفتمانی در روانشناسی است.
محیط زیست
بیت الله محمودی
چکیده
تضاد بین مسائل و نیازهای اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلف به خصوص در سطح جوامع محلی و رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های جنگلی، بعنوان بزرگترین معضل عدم اجرای موفق برنامه ها و طرح های مربوط به جنگلهای کشور مطرح است. تحلیل جایگاه مسائل اجتماعی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت جنگل های کشور از چشم انداز میان رشته ای با تحلیل پژوهش ...
بیشتر
تضاد بین مسائل و نیازهای اجتماعی و اقتصادی در سطوح مختلف به خصوص در سطح جوامع محلی و رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های جنگلی، بعنوان بزرگترین معضل عدم اجرای موفق برنامه ها و طرح های مربوط به جنگلهای کشور مطرح است. تحلیل جایگاه مسائل اجتماعی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت جنگل های کشور از چشم انداز میان رشته ای با تحلیل پژوهش های انجام شده در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مرتبط با منابع طبیعی و جنگلداری کشور، هدف این مقاله بوده است. در همین راستا با بهره گیری از روش کیفی تحلیل مضمون، به تحلیل محتوای آثار پژوهشی مرتبط در بازه 10 ساله 1388 تا 1398 اقدام گردید. 217 مقاله برای بررسی اولیه و 31 مقاله نهایی جهت استخراج مضامین بکار رفته در خصوص مسایل اجتماعی و مدیریت جنگل انتخاب گردید. مطابق این بررسی 372 مضمون فرعی در قالب 14 مضمون اصلی و 2 بعد مدیریتی و ساختار اجتماعی و اقتصادی طبقه بندی گردید. این تحلیل نشان می دهد مسائل و مضامین اصلی و فرعی مرتبط با ساختار اجتماعی و اقتصادی مناطق جنگلی کشور که در خود مسائل اجتماعی را موجب می شوند در سطح بسیار کوچک و محصور در حلقه مدیریت اجرایی جنگل های کشور واقع شدهاند. بدین معنی که در فرایند تصمیم گیری این مضامین تنها و صرفاً نقش تسهیل کنندگی را عهده دار هستند. این موضوع عامل اصلی موفق نبودن اجرای طرح های جنگلداری و مستمر بودن تخریب جنگل در رویشگاههای جنگلی شمال و خارج از شمال است.
بحران ویروس کرونا
محمدحسین بادامچی؛ فاطمه البرزی
چکیده
کرونا در دو موج پیاپی نهادهای اجتماعی عمده سنتی و مدرن در ایران را به تعلیق در آورد. خیلی زود هیئتها، مساجد و مناسک دینی و بهتدریج خیابان و رستورانها و پارکها و سینماها و کافهها بسته شدند. در مقابل این دو موج تعلیقکننده، که همچنان هم با قوت بسیار باقی است، دو نهاد فضای مجازی و خانه نیز تقویت شدند و بار تداوم امر اجتماعی و ...
بیشتر
کرونا در دو موج پیاپی نهادهای اجتماعی عمده سنتی و مدرن در ایران را به تعلیق در آورد. خیلی زود هیئتها، مساجد و مناسک دینی و بهتدریج خیابان و رستورانها و پارکها و سینماها و کافهها بسته شدند. در مقابل این دو موج تعلیقکننده، که همچنان هم با قوت بسیار باقی است، دو نهاد فضای مجازی و خانه نیز تقویت شدند و بار تداوم امر اجتماعی و فرهنگی و حتی آموزشی را در ایران سال 1399 به دوش کشیدند. به نظر میرسد در شرایطی که کرونا جامعه را به تعلیق درآورده، این «زنِ مجازی» است که در تقاطع خانه و فضای مجازی بار تداوم امر اجتماعی در ایران امروز را به دوش میکشد. هدف از این مقاله معرفی این نهاد اجتماعیِ زنانه نوینی است که از میانهٔ تعلیق سنت و مدرنیته مردانهٔ ایرانی در حال ظهور است. در این مقاله از چارچوب نظری نعمتاله فاضلی دربارهٔ بازگشت غیرسنتی به خانه و نظریهٔ ظهور «خانهٔ فعال» در کرونا، و نظریهٔ سایبورگ دانا هاراوی دربارهٔ ویژگیهای زنانه انسانِ آمیخته به تکنولوژی و همچنین، برخی پژوهشهای انجامشده درباره تأثیر فضای مجازی بر زنان و تحلیل کیفی محتوای اینستاگرامی بههنگام شیوع اول کرونا (اسفند 98 تا خرداد99) استفاده شده است. یافتههای این مقاله نوید ظهور نسل تازهای از «زن نوین ایرانی» است؛ نسل سومی از زنان پساسنتیـپسامدرن، که نه چون زنان سنتی (بخشی از خانه)، و نه چون زنان مدرن (بخشی از خیابان)، بلکه شهروندی مولّد در «خانهـاینستاگرام» هستند و «فاعلیت زنانه»ای از خود بروز میدهند که در چارچوب زنانگی تحقیرشدهٔ دوران سنتی و مدرن نمیگنجد.
سید عبدالامیر نبوی
چکیده
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی ...
بیشتر
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی آن است که به بررسی بخشی از شاخصهای عینی بسنده میکند و از صورتبندی و تحلیل علل شکلگیری اندیشههای سیاسی در جوامع در حال گذار ناتوان میماند؛ ازاینرو، مقاله حاضر با مبنا قرار دادن رویکرد ماکس وبر، به بازتعریف سه مفهوم جامعه سنتی، جامعه در حال گذار و جامعه مدرن پرداخته است. گسستگی بین واقعیتهای زندگی سیاسی، اجتماعی و پاسخهای چهارچوب فکری حاکم بر جامعه، یا ناتوانی آن چهارچوب از تبیین واقعیتها سبب میشود که جامعه وارد دوران گذار شود. مهمترین ویژگی جامعه در حال گذار، بروز بحران معناست. بین این بحران و شکلگیری اندیشه سیاسی همبستگی وجود دارد. در واقع، اندیشه سیاسی بخشی از پاسخ نخبگان فکری یک جامعه به بحران معنایی است که در آن جامعه احساس میشود. در نتیجه، این سیر بحث، بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای را در پژوهش درباره دوره گذار ضروری میسازد و مباحث و یافتههای حوزههایی چون اندیشه سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و حتی مردمشناسی را وارد تحلیل این مفهوم میکند.
آینده پژوهی آموزش عالی
آرمان خالدی؛ رضا اسدی فرد؛ علی شجاعتی؛ جلیل غریبی
چکیده
ماهیت مشاغل در آینده بهواسطۀ روندها و تغییر و تحولات سطح جامعه با امروز متفاوت هستند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که نیروی انسانیای که برای مشاغل گذشته آموزش دیدهاند، پتانسیل ایفای نقش در مشاغل جدید و نوظهور آینده را داشته باشند. دراینبین، مشاغل بخش کشاورزی بهعنوان یکی از بخشهای دارای توان اشتغالزایی بالا نیز تحتتأثیر ...
بیشتر
ماهیت مشاغل در آینده بهواسطۀ روندها و تغییر و تحولات سطح جامعه با امروز متفاوت هستند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که نیروی انسانیای که برای مشاغل گذشته آموزش دیدهاند، پتانسیل ایفای نقش در مشاغل جدید و نوظهور آینده را داشته باشند. دراینبین، مشاغل بخش کشاورزی بهعنوان یکی از بخشهای دارای توان اشتغالزایی بالا نیز تحتتأثیر روندهای تحولآفرین تغییر خواهند کرد. ازاینرو، مقالۀ حاضر به دنبال آیندهپژوهی مشاغل بخش کشاورزی است. برای این هدف، از رویکرد کیفی پیمایش محیطی بهعنوان روش اکتشافی در آیندهپژوهی استفاده شده است. در این راستا، با استفاده از بررسی اسناد و گزارشها و همچنین شناسایی سیزده متخصص در حوزههای مختلف کشاورزی بهخصوص پژوهش، برنامهریزی و سیاستگذاری مشاغل کشاورزی به روش گلولۀ برفی و مصاحبه با آنها، فهرست روندهای تحولآفرین آینده و همچنین تأثیر آن بر مشاغل این بخش تحلیل شد. درمجموع، نتایج مقاله نشان میدهد که از یکطرف، روندهایی مانند کاهش توان اقتصادیِ و کوچکشدن زمینهای کشاورزی و متعاقب آن افزایش ریسک فعالیتهای کشاورزی بر اشتغال حوزۀ کشاورزی تأثیر منفی دارند و از طرف دیگر، روند افزایش جمعیت و ضروریبودن تولیدات کشاورزی برای جامعه عواملی هستند که بهخودیخود قدرت قابلتوجهی برای مقابله با این عوامل و افزایش تقاضای مشاغل کشاورزی دارند. برایند این عوامل نهایتاً سبب ظهور مشاغل مبتنی بر محصولاتی با حاشیۀ سود بالاتر و دانشبنیان و تمرکز بر کسبوکارهای کاهش یا بازیابی ضایعات خواهد شد.
فاطمه مهاجرانی؛ بهمن حاجی پور؛ شهریار عزیزی؛ اکبر عالم تبریز
چکیده
مهمترین عامل مؤثر در عملکرد بازارگرایی دانشگاه، اشتغال دانشآموختگان در بازار و در نتیجه بهبود عملکرد بازارگرایی است. بازارگرایی در صنعت آموزشی در دید کلنگر با اشتغال دانشآموختگان ارتباط مؤثر و ویژهای دارد. شناسایی عواملی از دانشگاه که در بازار عملکرد دارند و باعث بهبود این عملکرد میشوند با هدف اشتغال دانشآموختگان ...
بیشتر
مهمترین عامل مؤثر در عملکرد بازارگرایی دانشگاه، اشتغال دانشآموختگان در بازار و در نتیجه بهبود عملکرد بازارگرایی است. بازارگرایی در صنعت آموزشی در دید کلنگر با اشتغال دانشآموختگان ارتباط مؤثر و ویژهای دارد. شناسایی عواملی از دانشگاه که در بازار عملکرد دارند و باعث بهبود این عملکرد میشوند با هدف اشتغال دانشآموختگان یکی از مهمترین اهداف این تحقیق است. با توجه به اینکه موضوع عملکرد در بازار، حوزههای مختلف برنامهریزی آموزشی، سیاستگذاریهای کلان آموزش کشور، تدوین و برنامهریزی درسی و سایر موارد را شامل میشود در حوزۀ موضوعات بینرشتهای قرار میگیرد که رشتههای متفاوتی مانند مدیریت آموزشی، مدیریت راهبردی، مهندسی و برنامهریزی درسی، مدیریت عملکرد بازار را درگیر میسازد. منطبق با نیاز فضای حاکم بر مسئله، در این مقاله یک مدل فرایندی سهمرحلهای ارائه شده است. با توجه به تجزیهوتحلیل صورتگرفته بر روی ابعاد و مؤلفههای شناساییشده با استفاده از تکنیک دلفی فازی در روش تحلیل تفسیری ساختاری، ارتباط با صنعت و پروژههای صنعتی اهمیت بسزایی در بازارگرایی و مطابقت آموزشهای دانشگاهی و نیاز بازار ایفا میکند. همینطور میزان برخورداری بهدلیل اینکه دربرگیرندۀ سطح رفاه و زیرساخت دانشکده و منطقۀ پیرامون است، تأثیر زیادی بر سطح عملکرد در بازار مطابق با نتایج حاصل از نمونهای مشتمل بر نه مرکز و آموزشکدۀ این دانشگاه دارد.
آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان قیه باشی؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر ...
بیشتر
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر عناصر فردی و سازمانی فعال در جامعه در حال شکلگیری است و این افراد و سازمانها، معمولاً اقدامات خویش را با توجیهاتی علمی صورتبندی میکنند؛ توجیهاتی که در تعامل با دانشمندان و نخبگان میآموزند. ضمن اینکه یافته علمی حاصل از تلاش پژوهشگران رشتههای علمی گوناگون، ممکن است در قالب مجموعهای از نظریههای معطوف به اجرا، ساخت جهان آینده را تحت تأثیر قرار دهند. زیرا این علوم میانرشتهای، برایند نظری علوم و فنون گوناگون بوده و نظریهها و استراتژیهای تغییر و برنامههای تحول آینده را تحت تأثیر قرار میدهند؛ تأثیری که از طریق رسوخ دانش به زبان عامه، منطق کارگزاران دولتی، و رویههای رفتاری و ساختاری مرسوم در روند توسعه سازمانها و نهادهای اجتماعی، ایجاد میشود. این مقاله با طرح این پرسش که آینده چگونه ساخته میشود؟ فراگرد ساخت آینده را برایند مؤلفههای اجتماعی، واقعیتهای زبانی، مدلهای تصمیمگیری و کنشگری فوقفعال بازیگران (سازمانها، احاد مردم و نخبگان) معرفی میکند. این مؤلفهها با تأثیرپذیری از علوم میانرشتهای و تأثیرگذاری متقابل بر آن، واقعیت آینده را شکل میدهند.
بحران ویروس کرونا
سعیده سعیدی
چکیده
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک ...
بیشتر
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک مردمنگاری مجازی بوده و مدل ادغام اردال و اپن بستر نظری این مقاله را شکل میدهد. فرضیهٔ محوری این است که موقعیت همهگیری کرونا تأثیرات گستردهای بر ابعاد آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران بهطورعام و دانشجویان افغانستانی بهطورخاص گذاشته است، مهمترین تأثیر منفی این اضطراب اجتماعی در تقاطع با ملیّت، جنسیت و طبقه، فربهشدن نابرابریهای آموزشی و جنسیتی در زیست روزمرهٔ مهاجران است. از سوی دیگر مهمترین تغییر مثبت ناشی از موقعیت کرونا، مرئیشدن حضور مهاجران در سطح افکار عمومی و عرصه سیاستگذاری است که زمینههای ادغام ساختاری مهاجران را تاحدی تسهیل نموده است. بحران کرونا با فربهکردن مفهوم همسرنوشتی دستگاه سیاستگذار را متوجه این موضوع کرده که همه اعضای جامعه در یک قایق سوار هستند و مغفول گذاشتن بخشی از جمعیت کشور برخلاف منافع ملّی بوده و پتانسیل تهدید دارد. در نتیجه، با مرئیکردن حضور میلیونی مهاجران بهصورت محدود و قطاعی فرایند ادغام ساختاری مهاجران را تسریع نموده است.
میان رشتهای
مهدی مظفرینیا؛ عباس منوچهری؛ مسعود غفاری؛ فرشاد مؤمنی
چکیده
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه ...
بیشتر
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه دلالتی _ پارادایمی که رابطه بین نظریههای توسعه و اندیشه سیاسی را تبیین کرده است و نظریه توسعه را یکی از دلالتهای کاربردی اندیشه سیاسی محسوب میکند، یکی از شرایط توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه میتواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریههای توسعه بازگردد. در این مقاله، به اندیشه سیاسی پشتوانه نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» که از اولین و مهمترین نظریات توسعه میباشد و در دهه 1960 میلادی، موجب تثبیت تفکر این دوره، یعنی «توسعه» به مثابه «رشد»، شده است، پرداخته میشود و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی، نشان داده خواهد شد که چگونه بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» بر اساس اصل «بیشترین فایده برای بیشترین افراد» متناسب با اندیشه سیاسی فایدهگرایی بنتام است.
برنامه هفته توسعه در ایران
کیومرث اشتریان
چکیده
این مقاله در پی آن است که نشان دهد که چگونه انقلاب چهارم صنعتی زمینه گستردهای برای نوآوریهای گوناگون فراهم آورده است و چگونه این نوآوریها پارادایم سنتی برنامهریزی دولتی را بهشدت متأثر کرده است. این مقاله بر پیشینهای از ادبیات تأثیر فناوریهای انقلاب چهارم صنعتی و تحول در نظامهای برنامهریزی استوار است. روش مورد استفاده ...
بیشتر
این مقاله در پی آن است که نشان دهد که چگونه انقلاب چهارم صنعتی زمینه گستردهای برای نوآوریهای گوناگون فراهم آورده است و چگونه این نوآوریها پارادایم سنتی برنامهریزی دولتی را بهشدت متأثر کرده است. این مقاله بر پیشینهای از ادبیات تأثیر فناوریهای انقلاب چهارم صنعتی و تحول در نظامهای برنامهریزی استوار است. روش مورد استفاده بر اساس سنتز تحلیلی ادبیات موجود و بهکارگیری آن در برنامهریزی دولتی است. یافتههای تحلیلی حاکی از آن است که برنامۀ هفتم نیازمند بازنگریهایی اساسی از حیث تغییرات پارادایمی ناشی از نظامهای سایبری فیزیکی است. نظامهای سایبری فیزیکی ملاحظات، الزامات و شرایط جدیدی بهوجود آوردهاند تا سازمانهای سنتی برنامهریزی به سوی تأکید بر دادههای اداری و ابزارهای تحلیلی این دادهها تغییر جهت دهند و به سوی مفهوم جدیدی از اداره، یعنی دولت بهمثابه فراهمکننده بسترهای اطلاعاتیـارتباطاتی، حرکت کنند و بهطورکلی، ساختار اداری و منابع انسانی خود را کاملاً دگرگون کنند. این تغییر پارادایم دامنهای از جابجایی منبع شناخت برای برنامهریزی تا تغییر ساختارها و فرایندهای برنامهریزی دولتی را دربرمیگیرد. منبع شناختِ برنامهریزی از دانشهای مرتبط با مدیریت و علوم اداری و سیاستگذاری عمومی به دانشها و ابزارهای فناوری اطلاعات انتقال مییابد. این دگرگونی، سازمانهای برنامهریزی دولتی را در دوراهی سختی قرار میدهد: پذیرش تحول پارادایمی یا فروپاشی این سازمانها. پیشنهاد این مقاله ایجاد «سازمان دادهکاوی و برنامهریزی هوشمند سایبری کشور» از ترکیب سازمان برنامهوبودجه و سازمان اداری استخدامی است تا بتوان احاله وظایف برنامهریزی به بخش مدنیـکارشناسی جامعه و کارآفرینی اجتماعی در سیاستگذاری عمومی و انفصال برنامه از سازمانهای مرکزی برنامهریزی را پیگیری نمود. برهم زدن مقاطع زمانی برای برنامههای 5 ساله از پیامدهای گسست تاریخی ناشی از سیستمهای «سایبرـفیزیکال» است. در این چشمانداز هر دستگاه مسئول تحلیل و بهروزرسانی دائمی معادلههای اصلی (تعادلهای) حوزه خویش است: پیشبینی تعادل فیزیکی (پیشبینی تولید، مصرف، سرمایهگذاری)، پیشبینی تعادل بر حسب ارزش (پیشبینی قیمتها، درآمدها، پسانداز و ...) پیشبینی تعادل مالی (پیشبینیهای مالی) در حوزههایی همچون مبادلات خارجی، اشتغال، سرمایهگذاری، آموزش، تولید صنعتی، مصارف دارو، هزینه مصارف درمان، و ... . سازمان برنامهوبودجه و سازمان اداری استخدامی یا باید الزامات جدید را بپذیرند یا اینکه راه فروپاشی را در پیش گیرند.
علوم سیاسی
عباس منوچهری؛ سعید نریمان
چکیده
رهیافت قابلیت آمارتیا سن، هرچند بحث اولیه خود را از حوزه رفاه و اقتصاد شروع کرده است، ولی بهسرعت به دیگر حوزههای دانشگاهی (حوزههای اجتماعی و انسانی) گسترش یافت. این رهیافت در بسیاری از حوزههای تخصصی بهکار رفته و کاربردی شده است. با وجود بسط رهیافت «قابلیت» در حوزههای علوم اجتماعی و دانش سیاسی، ورود آن به حوزه شهروندی ...
بیشتر
رهیافت قابلیت آمارتیا سن، هرچند بحث اولیه خود را از حوزه رفاه و اقتصاد شروع کرده است، ولی بهسرعت به دیگر حوزههای دانشگاهی (حوزههای اجتماعی و انسانی) گسترش یافت. این رهیافت در بسیاری از حوزههای تخصصی بهکار رفته و کاربردی شده است. با وجود بسط رهیافت «قابلیت» در حوزههای علوم اجتماعی و دانش سیاسی، ورود آن به حوزه شهروندی و بسط نظری آن در این فضا، مهجور واقع شده است.هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا رهیافت قابلیت، از مؤلفههای لازم برای تدوین یک نظریه شهروندی برخوردار است؟ ازآنجاکه همه سنتهای شهروندی دارای دو مقوله حق و مسئولیت هستند، در صورت وجود این دو مفهوم در رهیافت قابلیت بهگونهای که نسبت بین آنها بتواند رابطه فرد با جامعه و دولت را توصیف کند، میتوان ادعا کرد که رهیافت قابلیت آمارتیا سن بهصورت بالقوه، مقوله شهروندی را نیز دربر میگیرد. در این مقاله مشخص شده است که این رهیافت با تأکید بر مؤلفههایی مانند «حق اخلاقی» و «مسئولیت متعهدانه»، از ظرفیت لازم برای تدوین مقوله «شهروندی قابلیتی» برخوردار است.
حسین حشمتی مولائی
چکیده
این مقاله بر اساس روشهای موثر آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی مبتنی بر نظام میان رشته ای بحث می نماید. در این مقاله ابتدا ضرورت و اهمیت این روش را در اقتصاد اسلامی مورد بررسی قرار داده و سپس روشهای غیر رشته ای معمول را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم ، به این ترتیب ، براساس یک پژوهش میدانی که بر اساس نظرات اساتید اقتصاد اسلامی جمع آوری شده ...
بیشتر
این مقاله بر اساس روشهای موثر آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی مبتنی بر نظام میان رشته ای بحث می نماید. در این مقاله ابتدا ضرورت و اهمیت این روش را در اقتصاد اسلامی مورد بررسی قرار داده و سپس روشهای غیر رشته ای معمول را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم ، به این ترتیب ، براساس یک پژوهش میدانی که بر اساس نظرات اساتید اقتصاد اسلامی جمع آوری شده است و نظرات و علایق مختلف مربوط به موضوع اقتصاد اسلامی در آن متمرکز شده است ، نتایج مورد مقایسه، بهره برداری و استفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین با توجه به پیشنیازها وارتباطات مختلف کاربردی اقتصاد اسلامی در جنبه های مختلف براساس رهیافتی میان رشته ای، می توان سطح آموزشی و پژوهشی اقتصاد اسلامی را هم برای دانشجو و هم برای مدرس اقتصاد اسلامی ارتقاء بخشید. توجه به آموزش و پژوهش اقتصاد اسلامی به عنوان فرآیندی میان رشته ای ، با توجه به تازگی و قدرت نوآورانه آن می تواند تحرکی درسایرعلوم ایجاد کرده و علاوه بر نوعی الگوسازی ، موتور محرکه ای برای رشته های علوم انسانی باشد. در این مقاله کوشش خواهیم نمود که با استفاده از تمرکز علایق گروهی با توجه به نتایجی که بر اساس احترام به همه نظرات مدرسین و محققین مربوطه صورت گرفته ، موضوع را بررسی نموده و نهایتا پیشنهادهایی را ارائه کنیم.
میان رشتهای
طلیعه مقیمی؛ حمیدرضا اراسته؛ کامران محمدخانی
چکیده
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه ...
بیشتر
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه از طریق پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، دو حوزه مدیریت آموزش عالی کشور و سیاست خارجی را به هم پیوند میدهد؛ همچنین بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و از نظر نحوه جمعآوری اطلاعات، پیمایشی است. برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، از دو روش کیفی (مصاحبه نیمهساختاریافته) و کمی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری در روش کیفی، 6 نفر از صاحبنظران حوزههای آموزش عالی و سیاست خارجی (بهلحاظ ماهیت بینرشتهای پژوهش) هستند که در مصاحبه شرکت کردهاند. جامعه آماری برای ابزار کمی نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی هستند. یافتههای بهدستآمده از این پژوهش، بیانگر کارآمدی آن در سیاستگذاریهای دو حوزه مورداشاره است و مدل نهایی شامل 3 بعد و 30 مؤلفه برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در کشور و 5 عامل و 21 ملاک، برای ارتقای نقش نظام آموزش عالی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است. توسعه ظرفیتهای کشور در مسیر پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در همه ارکان جامعه، بهویژه جامعه علمی و توسعه همکاریهای علمی و فناورانه میان نهادهای علمی کشور و همچنین تسهیل فرایند صدور روادید و تسهیلات ویژه برای جامعه علمی ایران و دیگر کشورها، در راستای توسعه دادوستدهای دانشگاهی، از مهمترین پیشنهادهای کاربردی، به دو نظام موردمطالعه این پژوهش برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است.
محمدحسین رحمتی
چکیده
در مقالهی حاضر، پس از ارائهی تعریف از علم و دین و تشریح رابطهی آنها، «علم دینی» و رویکردهای مختلف نسبت به آن تشریح میشوند. در ادامه، ضمن تبیین حوزهی بحث علم دینی، جایگاه ارزشها در علوم مورد توجه قرار گرفته و روشهای ارزشمحور کردن علوم (تکنیک تهذیب علوم و بومیسازی) مورد اشاره واقع میشوند و میانرشتهای بودن مدیریت ...
بیشتر
در مقالهی حاضر، پس از ارائهی تعریف از علم و دین و تشریح رابطهی آنها، «علم دینی» و رویکردهای مختلف نسبت به آن تشریح میشوند. در ادامه، ضمن تبیین حوزهی بحث علم دینی، جایگاه ارزشها در علوم مورد توجه قرار گرفته و روشهای ارزشمحور کردن علوم (تکنیک تهذیب علوم و بومیسازی) مورد اشاره واقع میشوند و میانرشتهای بودن مدیریت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. بخش اصلی مقاله، به تشریح ابعاد و زوایایی میپردازد که آثار منتخب از میان کتابهای مدیریت اسلامی بر مبنای آنها تجزیه و تحلیل میشوند. در یک بررسی اجمالی مشخص شد حدود 70 جلد کتاب در این زمینه تألیف شده که در این مقاله 13 کتاب مورد بررسی قرار میگیرد. در بررسی فراتحلیلی مقاله، از چهار بُعد به این منابع پرداخته میشود که شامل بررسی محتوایی و موضوعی، بررسی روششناختی، بررسی منابع مورد استفاده و در نهایت بررسی مؤلفان و نویسندگان میشود
آینده پژوهی آموزش عالی
رضا منیعی؛ حامد کمالی
چکیده
موضوع اصلی آیندهپژوهی آموزش عالی، شناسایی نظاممند نیروها و پیشرانهای تغییر، فرصتها و تهدیدهای ناشی از تغییرات، خلق چشماندازها و آیندۀ مطلوب برای آموزش عالی و تدوین راهبردها و اقدامهای مؤثر برای دستیابی به آن است. ازاینرو، این مقاله به منظور فراتحلیل مطالعات میز آیندهپژوهی آموزش عالی بهعنوان یک مصداق تجربی از ...
بیشتر
موضوع اصلی آیندهپژوهی آموزش عالی، شناسایی نظاممند نیروها و پیشرانهای تغییر، فرصتها و تهدیدهای ناشی از تغییرات، خلق چشماندازها و آیندۀ مطلوب برای آموزش عالی و تدوین راهبردها و اقدامهای مؤثر برای دستیابی به آن است. ازاینرو، این مقاله به منظور فراتحلیل مطالعات میز آیندهپژوهی آموزش عالی بهعنوان یک مصداق تجربی از مطالعات آیندهپژوهی آموزش عالی در ایران نوشته شده است. برای این منظور با روش فراتحلیل کیفی به تحلیل و یکپارچهسازی این مطالعات با رویکرد جامع (کمّی و کیفی) در دو بُعد شکلی و محتوایی پرداخته شد. یافتهها در بعد شکلی تداوم و استمرار مطالعات میز در سالهای مختلف را با مشارکت متنوع ذینفعان درونی و اجتماعی آموزش عالی در سطوح مختلف نشان میدهد. در بعد محتوایی، مطالعات میز بر پنج مقولۀ موضوعی شامل مدیریت و برنامهریزی اثربخش در آموزش عالی، ارزشیابی و کیفیت دانشگاهها و مؤسسههای پژوهشی، برنامۀ درسی و یادگیری دانشگاهی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی در آموزش عالی، و اقتصاد آموزش عالی و دانشگاه متمرکز بوده است که ذیل هر یک از مقولات براساس شرایط و اقتضائات، مسائل دارای اولویت انتخاب، و در یک رویکرد میانرشتگی با رجوع به نخبگان و بحث کانونی آیندهپژوهی شده است. دستاوردهای این مطالعات میتواند در عرصۀ سیاستورزی و دانشورزی در بافتی میانرشتگی مورد توجه و استفادۀ دانشگاهیان قرار گیرد.
محمد رضا دهشیری
چکیده
این مقاله تلاش دارد با روشى توصیفى تحلیلى، رویکرد سازمان همکارى و توسعه اقتصادى به مطالعات میانرشتهاى را در عرصه آموزش عالى، بررسى و واکاوى کند. پژوهش حاضر ضمن بیان برنامهها و سیاستهاى سازمان مزبور در عرصه آموزش عالى، سیر تحول میانرشتهاى گرایى به فرارشتهاىگرایى را در مطالعات و پژوهشهاى این سازمان به بحث میگذارد و ...
بیشتر
این مقاله تلاش دارد با روشى توصیفى تحلیلى، رویکرد سازمان همکارى و توسعه اقتصادى به مطالعات میانرشتهاى را در عرصه آموزش عالى، بررسى و واکاوى کند. پژوهش حاضر ضمن بیان برنامهها و سیاستهاى سازمان مزبور در عرصه آموزش عالى، سیر تحول میانرشتهاى گرایى به فرارشتهاىگرایى را در مطالعات و پژوهشهاى این سازمان به بحث میگذارد و پس از بررسى دقیق و ژرفنگرى درباره دلایل گرایش آن به مطالعات فرارشتهاى، شاخصهاى گذار از میانرشتهاىگرایى ساختارى به فرارشتهاىگرایى رفتارى و موانع فراروى آن را تجزیه و تحلیل میکند. مقاله با این نتیجهگیرى به پایان میرسد که این سازمان گذار از میانرشتهاىگرایى ساختارى به فرارشتهاىگرایى رفتارى را مبناى سیاستگذارى و جهتگیرى آموزشى و پژوهشى خود در عرصه آموزش عالى قرار داده است؛ بهگونهاى که ضمن بالا بردن توانمندىها، نوآورىها، مهارتها و خلاقیتهاى دانشجویان و افزایش درک عینى آنان از اوضاع و نیازهاى اجتماعى و شغلى، زمینههاى حضور موفق و سازنده دانشپژوهان در بازار کار حرفهاى و پاسخگویى مؤثر آنان به نیازهاى جامعه خود را فراهم آورد
آب و هواشناسی
قاسم عزیزی؛ سارا نظیف؛ فائزه عباسی
چکیده
دریاچه ارومیه یکی از مهمترین و ارزشمندترین زیستبومهای آبی ایران است که در حال حاضر در شرایط بحرانی قرار گرفته و تغییرات زیادی در ویژگیها و عملکردهای آن بهوجود آمده است که افت تراز آب، کاهش بسیار شدید مساحت دریاچه و افزایش شوری آب، ازجمله این موارد است. هدف این مقاله، شناخت بهتر فرایندهای مؤثر بر نوسانات تراز آب دریاچه و ارزیابی ...
بیشتر
دریاچه ارومیه یکی از مهمترین و ارزشمندترین زیستبومهای آبی ایران است که در حال حاضر در شرایط بحرانی قرار گرفته و تغییرات زیادی در ویژگیها و عملکردهای آن بهوجود آمده است که افت تراز آب، کاهش بسیار شدید مساحت دریاچه و افزایش شوری آب، ازجمله این موارد است. هدف این مقاله، شناخت بهتر فرایندهای مؤثر بر نوسانات تراز آب دریاچه و ارزیابی سهم هریک از مؤلفههای تأثیرگذار است؛ ازاینرو، سیستم منابع و مصارف آب در محدوده حوضه آبریز دریاچه در قالب الگوی ونسیم طراحی شد. در طراحی الگو، اندرکنش و روابط متقابل مؤلفههای اثرگذار، شامل سدهای حوضه، برداشت از آبخوانها، و متغیرهای اقلیمی، بر سطح دریاچه در مقیاس ماهانه در بازه زمانی 1393-1378 درنظر گرفته شد. پس از واسنجی الگو، روند تأثیرگذاری هریک از متغیرها بر تراز آب دریاچه با طراحی سناریوهای مختلف ارزیابی شد. یافتهها حاکی از این است که بهرهبرداری از سدهای حوضه (26 درصد) بههمراه افزایش نیاز آبی (16 درصد) بهویژه در بخش کشاورزی، درمجموع سبب کاهش 42 درصدیِ جریان سطحی ورودی به دریاچه شدهاند. متغیرهای اقلیمی نیز سهمی معادل 16 درصد داشتهاند. در مورد نقش آبخوانهای ساحلی دریاچه نیز، هرچند آبنگاری معرف آبخوانها، روند افت تراز آبخوانها و پیشروی جبهه آب شور را در برخی از آنها نشان میدهد، بااینحال تراز آب زیرزمینی ورودی به دریاچه، مقدارِ ناچیزی بهدست آمد. لازم به ذکر است که میزان آب زهکشیشده از دریاچه به آبخوانهای مجاور همزمان با افت شدید سطح آبخوانها، بهدلیل دردسترس نبودن دادههای موردنیاز، محاسبه نشد.