علوم ارتباطات
مهدخت بروجردی؛ محمدمهدی فرقانی؛ محبوبه رنجبر
چکیده
تغییرات گستردۀ دنیای امروز بهویژه در عرصه ارتباطات، افزایش نقش روابط عمومیها را به دنبال داشته است که نیازمند حضور کارشناسان و متخصصان حرفهای در هریک از بخشهای مختلف این حرفه است. این امر برخورداری کارکنان روابط عمومی از شایستگیهای خاص این حرفه را به ضرورت تبدیل کرده است. از سوی دیگر، شایستگیهای مدیران بهعنوان کلیدیترین ...
بیشتر
تغییرات گستردۀ دنیای امروز بهویژه در عرصه ارتباطات، افزایش نقش روابط عمومیها را به دنبال داشته است که نیازمند حضور کارشناسان و متخصصان حرفهای در هریک از بخشهای مختلف این حرفه است. این امر برخورداری کارکنان روابط عمومی از شایستگیهای خاص این حرفه را به ضرورت تبدیل کرده است. از سوی دیگر، شایستگیهای مدیران بهعنوان کلیدیترین منابع انسانی و به دنبال آن مدیران روابط عمومی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف اصلی این مقاله، ارائه چهارچوب مفهومی الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی با بهرهمندی از رویکردهای نظری علم مدیریت و علم ارتباطات است. مقاله در دو مرحله اجرا شده است: طراحی چهارچوب مفهومی اولیه پژوهش، و اعتبارسنجی چهارچوب مفهومی طراحیشده. برای شناسایی شایستگیها از تلفیق رویکردهای رجوع به ادبیات علمی، و بررسی شاخصهای جذب گروه متمرکز با مدیران استفاده شده است. ابتدا ابعاد، مؤلفهها و شاخصها از الگوهای شایستگی ملی و بینالمللی و مبانی نظری علم ارتباطات و روابط عمومی استخراج و سپس اعتبار چهارچوب با استفاده از نظر خبرگان بررسی و تأیید شد. جامعه آماری متشکل از خبرگان حوزه علوم ارتباطات، روابط عمومی و مدیریت بودند. با تشکیل گروه کانونی، گروه نمونۀ پانزدهنفرهای از جامعه آماری که به روش قضاوتی انتخاب شدند طی دو مرحله پس از تأیید ابعاد و مؤلفههای چهارچوب مفهومی، شاخصیابی این ابعاد و مؤلفهها را انجام دادند. با توجه به افزایش نقش روابط عمومیها در توانمندی ارتباطی و موفقیت سازمانها، چهارچوب مفهومی ارائهشده در این مقاله میتواند مورد استفادۀ مدیران سازمانها قرار گیرد.
مجتبی پورکریم؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ خسرو باقری نوع پرست؛ محمود مهرمحمدی
چکیده
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای ...
بیشتر
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای مبنایی هستیشناختی دارد که در برابر رویکرد معرفتشناختی به پژوهش میانرشتهای قرار میگیرد. بر اساس مفروضات رئالیسم انتقادی، پژوهش میانرشتهای، به معنای بررسی یک پدیده پیچیده در سطوح مختلف واقعیت و تبیین ساختارها و سازوکارهای درونی و بیرونی آن است. این تبیین از پژوهش میانرشتهای به نقد و اصلاح رویکرد میانرشتهای معرفتشناختیمیپردازد.نقدها شامل رخدادگرایی، مسئله ترکیب، و فرارشتهمحوری است. پژوهش میانرشتهای هستیشناختی، به جای رخدادگرایی توجه به تبیین ساختارها و سازوکارها دارد که در سطح واقع قرار گرفتهاند. ترکیب را نه به مثابه التقاط، بلکه به مثابه دستیابی به دانشی جدید بر اساس تبیین ساختارها و سازوکارها میداند. به جای پژوهش فرارشتهای به حفظ و تعامل رشتهها توجه دارد. مراحل این روش شامل توصیف یک موضوع مبهم، پرسش استعلایی، بازتوصیف، تفکیک، ترکیب و کنش است. استلزامهای این روش پژوهشی شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، ارائه بدیل، آموزش محققان میانرشتهایو توجه به مسائل جانبی است.
علوم سیاسی
محمدمنان رئیسی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن معاصر غرب، سکولاریسم است. نقش این نظام فکری ــ که بهعنوان واکنشی به عملکرد نهادهای مذهبی غرب بهویژه کلیسا در قرون وسطی شکل گرفت ــ آنچنان در تمدن معاصر برجسته است که میتوان تأثیر آن بر شرایط و مناسبات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را بهوضوح پیجویی کرد و جغرافیای ایران نیز از این قاعده ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن معاصر غرب، سکولاریسم است. نقش این نظام فکری ــ که بهعنوان واکنشی به عملکرد نهادهای مذهبی غرب بهویژه کلیسا در قرون وسطی شکل گرفت ــ آنچنان در تمدن معاصر برجسته است که میتوان تأثیر آن بر شرایط و مناسبات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را بهوضوح پیجویی کرد و جغرافیای ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این پژوهش پس از معرفی و تبیین اجمالی مبانی این نظام، به مسئله «چگونگی تأثیرگذاری سکولاریسم بر معماری و شهرسازی معاصر و بهطور خاص، تحولات کالبدیـفضایی شهر معاصر ایرانی» پرداخته شده است. روشی که برای بررسی مسئله یادشده از آن استفاده شده است، روشی ترکیبی ــ مرکب از مطالعات اسنادی کتابخانهای برای گردآوری دادهها و تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها ــ است. براساس نتایج این پژوهش، ازآنجاکه معماری و شهرسازی و موضوعات مرتبط با آن (مانند تحولات کالبدی فضایی) متأثر از مناسبات مختلف اجتماعی، فرهنگی، و... هستند، به تبعِ تأثیر سکولاریسم بر این مناسبات، شهر معاصر ایرانی نیز از سکولاریسم و مبانی آن متأثر شده است و این تأثیرپذیری ــ که در تقابل با فرهنگ اسلامی و ایرانی است ــ بهوضوح در معماری و شهرسازی معاصر ایران قابل پیجویی است. برای اثبات این ادعا، ضمن ارائه بحثهای تحلیلی، به مصداقها و نمونههای عینی (اعم از فضاها و بناهای معماری) استناد شده است.
پیام صدریه؛ یعقوب شربتیان سمنانی
چکیده
موسیقی بهعنوان خردهنظام فرهنگی همواره در پژوهشهای فرهنگی و انسانشناختی جایگاه داشته است و در نگرش مجموعه تام فرهنگی از منظرهای گوناگون همچون ساختارگرایی، کارکردگرایی، نشانهشناسی، اتنوموزیکولوژی و... محل بحث و گفتوگوی مکاتب مختلف نظری بوده است. در این پژوهش با توجه به کارکردهای موسیقی بر اساس تحولات تاریخی، در برهه زمانی ...
بیشتر
موسیقی بهعنوان خردهنظام فرهنگی همواره در پژوهشهای فرهنگی و انسانشناختی جایگاه داشته است و در نگرش مجموعه تام فرهنگی از منظرهای گوناگون همچون ساختارگرایی، کارکردگرایی، نشانهشناسی، اتنوموزیکولوژی و... محل بحث و گفتوگوی مکاتب مختلف نظری بوده است. در این پژوهش با توجه به کارکردهای موسیقی بر اساس تحولات تاریخی، در برهه زمانی مورد نظر نشان داده شد که میان رشتهٔ موسیقی با دانش تاریخ فرهنگی و انسانشناسی ارتباط میانرشتهای برقرار است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی و از نوع اسنادی و میدانی با تأکید بر عنصر مصاحبه بوده است و مبتنی بر رهیافت کیفی است. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش نظریهٔ کارکردگرایی برونیسلاو مالینوفسکی و نظریه ساختارگرایی کلود لویاشتراوس است. بر این اساس، افزون بر دو کارکرد ساختاری موسیقی، یعنی زیباییشناسی و بیان احساسات، به کارکردهای مفروض بنابر مقتضیات زمان و نیازهای اجتماعی بر موسیقی نیز پرداخته میشود. در بازهٔ زمانی این پژوهش کارکردهای آشکار از جمله ایجاد همبستگی، بیان مفاهیم نمادین، کارکرد در موسیقی آیینی، کارکرد هنجارساز، کارکرد ایجاد هیجان به عنوان کارکرهای آشکار و همچنین کارکردهای پنهان از جمله برقراری ارتباط یکسان با طبقههای متنوع اجتماعی، همدردی با آسیبدیدگان وضع موجود، ایجاد پیام خاص درخصوص اقدام، بیداری و پایداری وفق گفتمان زمان در مخاطب و گستردگی مخاطب پیام مشهود است.
میان رشتهای
جعفر امیری فرح آبادی؛ محمد ابوالقاسمی؛ محمد قهرمانی
چکیده
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند ...
بیشتر
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند در سیاستگذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش عالی بسیار مؤثر باشد؛ ازاینرو هدف کلی این مقاله، آسیبشناسی فرایند سیاستپژوهی در آموزش عالی ایران است. بهمنظور نیل به این هدف، جامعه آماری مقاله حاضر، مراکز، مؤسسهها و پژوهشکدههای سیاستپژوهی، اعم از مؤسسههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا غیروابسته به این وزارتخانه، سیاستگذاران باسابقه در حوزه آموزش عالی و همچنین خبرگان علمی این حوزه بودند که 14 نفر از آنها بهصورت هدفمند برای انجام مصاحبههای عمیق انتخاب شدند و روایی یافتهها نیز با روشهای تطبیق مشارکتکنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافتههای پژوهش، حاکی از وجود 113 گزاره مفهومی (مقوله فرعی)، 14 مقوله اصلی در قالب پنج بعد عوامل زمینهای و محیطی، عوامل ساختاری، عوامل کارکردی (مربوط به سیاستگذاران/ تصمیمگیران آموزش عالی و سیاستپژوهان آموزش عالی)، و عوامل تعاملی و ارتباطی بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
اقتصاد سیاسی
مجید رمضانی؛ علیرضا رحیمی بروجردی؛ علی نصیری اقدم؛ محسن مهرآرا
چکیده
مطالعۀ حاضر در پاسخ به این سؤال انجام شده است که «آیا میتوان بخشی از تفاوت عملکرد نظام آموزش مدرسهای کشورهای برخوردار از منابع طبیعی را در آزمونهای استاندارد بینالمللی با توجه به چگونگی استفادۀ آنها از رانت منابع طبیعی توضیح داد؟» به این منظور، با معرفی شاخص «نسبت سهم رانت منابع طبیعی به سهم مالیاتها» به عنوان ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر در پاسخ به این سؤال انجام شده است که «آیا میتوان بخشی از تفاوت عملکرد نظام آموزش مدرسهای کشورهای برخوردار از منابع طبیعی را در آزمونهای استاندارد بینالمللی با توجه به چگونگی استفادۀ آنها از رانت منابع طبیعی توضیح داد؟» به این منظور، با معرفی شاخص «نسبت سهم رانت منابع طبیعی به سهم مالیاتها» به عنوان بازتابی از تأثیرات اقتصاد سیاسی منابع طبیعی به کنترل آثار تغییر در مدیریت رانت منابع بر کیفیت، کارایی و اثربخشی آموزش پرداخته شد. امتیازات آزمونهای استاندارد بینالمللی تیمز، پرلز و پیزا به عنوان سنجۀ کیفیت آموزش در نظر گرفته شد و رویکرد دادههای تابلویی و الگوی اثرات ثابت به عنوان روش متریک مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. تأثیر متغیرهای توضیحی مدل بر امتیازات آزمون، در قالب یک تابع تولید آموزش برای 79 کشور منتخب در بازۀ زمانی 2015-1995 بررسی شد. یافتههای مطالعه نشان میدهد که اثر اقتصاد سیاسی منابع طبیعی بر کیفیت آموزش معنادار است و بنابراین، با افزایش سهم رانت منابع طبیعی در درآمدهای دولت، کیفیت آموزش کاهش یافته است. ضرائب تخمینزدهشده برای متغیر نسبت سهم رانت منابع به سهم مالیاتها، نسبت به فروض مختلف ناشی از حذف سایر متغیرهای توضیحی در اغلب موارد از استحکام برخوردار است و تأثیر منفی افزایش وابستگی اقتصاد به رانت منابع را بر کیفیت آموزش تأیید میکند.
محمود متوسلی؛ محمود مشهدی احمد؛ علی نیکو نسبتی
چکیده
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را میتوان یکی از مهمترین گامها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشتهای مجزا از سایر رشتههای علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیلهای بین رشتهای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده ...
بیشتر
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را میتوان یکی از مهمترین گامها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشتهای مجزا از سایر رشتههای علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیلهای بین رشتهای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده قامت خود میدانست، به این امید که از این طریق به مانند فیزیک، علم شود. از این رو میتوان مدعی شد که حذف نهادها یکی از ناخوشایندترین اتفاقات در طول تاریخ علم اقتصاد بوده است، اتفاقی که موجب شد هرچه بیشتر این علم از مسائل دنیای واقعی فاصله گرفته و انتزاعات ریاضیاتی تمام عرصههای آن را دربر گیرد. از این رو بررسی علل فراموشی نهادها توسط اقتصاددانان، امری ضروری است. این موضوعی است که جای خالی آن در ادبیات بحث احساس میشود و این مقاله تلاشی است برای پر کردن این خلاء. در راستای تحقق این موضوع، دراین مقاله، با استفاده از شیوههای تحلیل متنی و محتوا، برخی از علل فراموشی نهادها شناسایی شده است، که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد. علاقه شدید برخی از اقتصاددانان به علم فیزیک و الگو پذیری از آن، اشتباه آنها در تفکیک و جداسازی علم اقتصاد از سایر علوم انسانی، تاثیر حوادث سیاسی، ومجموعهای از دلایل روش شناختی و معرفت شناختی.
مدیریت آموزشی
راضیه ربانی یکتا
چکیده
هدف از مقاله حاضر فهم این مسئله است که آیا تفاوتی بین تلقی استادان زبان عمومی و تخصصی از اطلاعات آموزشی و مهارتهای تدریسشان در سیستمهای آموزشی از راه دور و حضوری وجود دارد؟ 84 نفر از استادان تازهکار در دورههای درسی زبان عمومی و زبان تخصصی از یکی از دانشگاههای دارای سیستم آموزشی حضوری و 50 نفر دیگر از دانشگاهی با سیستم ...
بیشتر
هدف از مقاله حاضر فهم این مسئله است که آیا تفاوتی بین تلقی استادان زبان عمومی و تخصصی از اطلاعات آموزشی و مهارتهای تدریسشان در سیستمهای آموزشی از راه دور و حضوری وجود دارد؟ 84 نفر از استادان تازهکار در دورههای درسی زبان عمومی و زبان تخصصی از یکی از دانشگاههای دارای سیستم آموزشی حضوری و 50 نفر دیگر از دانشگاهی با سیستم آموزشی از راه دور برای شرکت در نظرسنجی انتخاب شدند. پرسشنامه استفادهشده در این مقاله، برگرفته از مطالعه چای و همکارانش (2012) است که 37 سؤال دارد. هر سؤال سطح اطلاعات آموزشی و مهارتهای تدریس استادان را بر اساس خودادراکیشان و بر اساس دو مقیاس لیکرت با 5 نمره میسنجد. بهمنظور مقایسه میانگین نمرات بهدستآمده از تلقی استادان زبان عمومی و زبان تخصصی از سطح اطلاعات و مهارتشان در دو سیستم دانشگاهی، تکنیک آماری MANOVA اجرا شد. نتایج نشان داد که در هر دو سیستم آموزشی، در تلقی استادان زبان عمومی از سطح اطلاعات آموزشی و مهارتهای تدریسشان تفاوت معناداری وجود ندارد. اما، در دروس زبان تخصصی، تلقی استادان از سطح اطلاعات آموزشی خودشان در این دو سیستم بسیار متفاوت است. از نظر سطح مهارتهای تدریس نیز، استادان زبان تخصصی در هر دو سیستم طرز تلقی متفاوتی دارند؛ بهاینترتیبکه، استادان زبان تخصصی در دانشگاه از راه دور سطح اطلاعات آموزشی و مهارتهای تدریس خود را از استادان زبان تخصصی در دانشگاه حضوری بالاتر میدانند.
مژگان احمدپور اردهجانی؛ لیلا فلاحتی
چکیده
هدف اصلی پژوهش تعیین رابطه جو سازمانی (باز و بسته) مدارس بر سلامت روان و شخصیت هنرآموزان هنرستانهای دولتی شهر کرج بود. بدین منظور تعداد 80 نفر از هنرآموزان هنرستانها در شهر کرج با روش نمونه گیری خوشهای تصادفی از بین 8 هنرستان فعال انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) و تست شخصیت آیزنگ اجراگردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش تعیین رابطه جو سازمانی (باز و بسته) مدارس بر سلامت روان و شخصیت هنرآموزان هنرستانهای دولتی شهر کرج بود. بدین منظور تعداد 80 نفر از هنرآموزان هنرستانها در شهر کرج با روش نمونه گیری خوشهای تصادفی از بین 8 هنرستان فعال انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) و تست شخصیت آیزنگ اجراگردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری دادهها از ضریب همبستگی، آزمون اعتبار آماری ضریب همبستگی و آزمون ضریب تعیین (v). نتایج نشان داد: بطور کلی بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه معنادار وجود دارد. همچنین در جو سازمانی باز، بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه معنادار وجود دارد. ولی در جو سازمانی بسته، بین سلامت روان و شخصیت هنرآموزان رابطه وجود ندارد. نتیجه گیری: مطابق با پیشینه پژوهش که از وجود رابطه میان سلامت روان و شخصیت حمایت میکند، در این پژوهش نیز ارتباط میان سلامت روان و شخصیت نشان داده شد.
ریحانه نیک روش؛ مریم قاسمی سیچانی
چکیده
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشههای مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویتبخشی به مکان را ایجاد محیطهای واجد معنا دانسته است. شولتز را میتوان از جمله نظریهپردازانی بهشمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرشهای نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینههای علمی ...
بیشتر
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشههای مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویتبخشی به مکان را ایجاد محیطهای واجد معنا دانسته است. شولتز را میتوان از جمله نظریهپردازانی بهشمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرشهای نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینههای علمی را لازمه دستیابی به ماهیت واقعی معماری دانست. در واقع رویکرد پدیدارشناسی را میتوان یکی از گونههای میانرشتهای دانست که در راستای تبیین هستی و معرفت در دیگر زمینهها همچون طراحی فضاهای مختلف گام برمیدارد. بر این اساس تأکید بر گرایشها و مطالعات میانرشتهای میتواند شناخت و فهم موضوعات چندوجهی را میسر نموده و با بررسی راهکارهای گوناگون، بسط و گسترش علمی ابعاد مسئله را امکانپذیر سازد. مقاله حاضر در رویکردی میانرشتهای و پدیدارشناسانه و با تأثیرپذیری از نظریههای نوربرگ شولتز، به بررسی مفهوم مکان و فضا و لزوم توجه به آن در فضاهای کودکان پرداخته است. در این میان ابتدا شناخت مختصری راجع به کتاب نوربرگ شولتز در رابطه با رویکرد پدیدارشناختی بهدست آمده و با بررسی ایدههای دیگر نظریهپردازان، نتایجی پیرامون اهمیت القاء مفهوم روح مکان در فضاهای معماری حاصل میشود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار گردآوری اطلاعات، همچون مطالعات کتابخانهای و اسنادی، سعی شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با ارتقای کیفیت فضاهای کودکان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس میتوان گفت، معانی، فرهنگ و تاریخ یک مکان از جمله عوامل هویتبخش آن بوده که باعث ایجاد خاطرات و حس تعلق افراد به مکان و در نتیجه شکلگیری شخصیت افراد در دوران کودکی میگردد. لذا یکی از وظایف اصلی معماران امروز، ایجاد معانی در فضاهای کودکان و یادآوری سنتها و هویت فرهنگی آنها از این طریق میباشد، تا در نتیجه آن کودکان بتوانند ارتباطی تنگاتنگ میان گذشته، حال و آینده خود برقرار نمایند.
اقتصاد
محمد جعفر کبیری؛ محمد حسین صدرایی
چکیده
بیش از نیمی از جمعیت جهان، متشکل از جوانان و نوجوانان زیر 25 سال است. قریب به 2/1 میلیارد نفر از این جمعیت، 24ـ15 سال سن دارند و پیشبینیها حاکی از آن است که این رقم تا 20 سال آینده سیر صعودی دارد. جوانان هر کشور میتوانند در فرایند توسعۀ کشورها نقش قابل توجهی داشته باشند. آنها نیازهای متنوعی چون آموزش، اشتغال، برخورداری ...
بیشتر
بیش از نیمی از جمعیت جهان، متشکل از جوانان و نوجوانان زیر 25 سال است. قریب به 2/1 میلیارد نفر از این جمعیت، 24ـ15 سال سن دارند و پیشبینیها حاکی از آن است که این رقم تا 20 سال آینده سیر صعودی دارد. جوانان هر کشور میتوانند در فرایند توسعۀ کشورها نقش قابل توجهی داشته باشند. آنها نیازهای متنوعی چون آموزش، اشتغال، برخورداری از امکانات بهداشتی و سلامت و امکان فعالیتهای مدنی و اجتماعی دارند. از جمله تلاشهای صورتگرفته در خصوص تعیین درجۀ توسعهیافتگی فضای جوانان، محاسبۀ شاخص توسعۀ جوانان در کشورهای مختلف است. این شاخص در پنج محور کلیدی آموزش و پرورش، سلامت و تندرستی، اشتغال، مشارکت سیاسی و مشارکت مدنی برای 171 کشور جهان در نظر گرفته شده است. در این مطالعه، فرضیۀ اصلی تأثیر مثبت شاخص توسعۀ جوانان و عناصر اصلی تشکیلدهندۀ این شاخص بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب است. برای بررسی این مسئله از یک الگوی اقتصادسنجی بر اساس الگوی رشد درونزا، در این کشورها استفاده شد. نتایج نشان میدهد بهبود شاخص توسعۀ جوانان بر رشد اقتصادی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین بهبود عناصر اصلی تشکیلدهندۀ این شاخص در محورهای آموزش، مشارکتهای مدنی و اشتغال جوانان اثرات مثبت و معناداری بر تولید داخلی کشورهای منتخب دارند.
میان رشتهای
فاطمه منصوریان راوندی؛ محمد گنجی؛ نرگس نیکخواه قمصری
چکیده
در سالهای اخیر، بهرغم انجام پژوهشهای فراوان در مورد اشتغال دانشآموختگان در کشور، همچنان ابعادی از این موضوع ناشناخته مانده و برایناساس، انجام فراتحلیل کیفی در این زمینه میتواند ضمن مشخص کردن ویژگیهای روششناختی و محتوایی این پژوهشها، خلأهای پژوهشی موجود در این حوزه را شناسایی کند؛ بنابراین، در این مقاله با استفاده ...
بیشتر
در سالهای اخیر، بهرغم انجام پژوهشهای فراوان در مورد اشتغال دانشآموختگان در کشور، همچنان ابعادی از این موضوع ناشناخته مانده و برایناساس، انجام فراتحلیل کیفی در این زمینه میتواند ضمن مشخص کردن ویژگیهای روششناختی و محتوایی این پژوهشها، خلأهای پژوهشی موجود در این حوزه را شناسایی کند؛ بنابراین، در این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، 92 پژوهش انجامشده در این حوزه در بازۀ زمانی (1397-1357)، در قالب پایاننامه و مقالههای پژوهشی، با جستوجوی دو کلیدواژۀ «اشتغال و دانشآموختگان» در دو منبع علمی «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات علمی ایران (ایرانداک)» و «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» واکاوی شدهاند. در بررسی پژوهشهای موجود طی چند دهۀ اخیر، پرداختن به مسئله اشتغال دانشآموختگان با تأکید بر چند موضوع مشخص، مانند وضعیت اشتغال و بیکاری دانشآموختگان، ضرورت توجه به کیفیت آموزش عالی و برنامه درسی موجود در دانشگاه و توجه به موضوع کارآفرینی دانشآموختگان بوده است. با توجه به نتایج پژوهشهای انجامشده در این حوزه، تکرار پژوهش در این موضوعات و فقدان یک مطالعۀ جامع در حوزه اشتغال دانشآموختگان را میتوان به عواملی مانند سهم نامتناسب رشتههای تحصیلی، عدم تعادل در استفاده از رویکردهای روشی، خلأ تحلیلهای نظری هماهنگ با شرایط جامعۀ ایران، کمرنگ بودن موضوع جنسیت، عدم تمرکز بر مسائل و چالشهای درونسازمانی دانشآموختگان شاغل، توجه ناکافی به موضوعاتی مانند مهارتافزایی و فعالیت در بخش تعاون، و فقدان پژوهشهای مبتنیبر آیندهپژوهی نسبت داد.
بحران ویروس کرونا
مجید فولادیان؛ فاطمه صدر نبوی؛ پدرام خسرونژاد؛ محمدمهدی واعظ موسوی؛ محمدمحسن ظریفپویا؛ وجیهه شاملی؛ زهرا باغبان گلختمی؛ مهلا شمسایی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
میان رشتهای
سعیده پورخزایی؛ گلنار مهران؛ پروین احمدی؛ فریبا عدلی
چکیده
چند دهه است که کشورهای جهان به اهمیت توسعه برای رسیدن به تعالی انسانها، رفع نابرابری و ایجاد عدالت اجتماعی پی بردهاند و رسیدن به اهداف توسعه را محور سیاستگذاریهای کلان خود قرار دادهاند. کشور برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به مشارکت همه اعضای جامعه دارد. از آن جا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، و با توجه به اینکه ...
بیشتر
چند دهه است که کشورهای جهان به اهمیت توسعه برای رسیدن به تعالی انسانها، رفع نابرابری و ایجاد عدالت اجتماعی پی بردهاند و رسیدن به اهداف توسعه را محور سیاستگذاریهای کلان خود قرار دادهاند. کشور برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به مشارکت همه اعضای جامعه دارد. از آن جا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، و با توجه به اینکه آموزش عالی وظیفه تربیت نیروی انسانی را بر عهده دارد، و به دلیل ترویج آموزش زنان توجه به دانشگاه تکجنسیتی حائز اهمیت است. رویکرد مقاله حاضر کیفی است و در سپهر فلسفی تفسیرگرایی با روش تحلیل محتوا به بررسی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه الزهرا از تحصیل در یک دانشگاه تکجنسیتی پرداخته است. مشارکتکنندگان پژوهش دانشجویان زن دانشگاه الزهرا در دوره کارشناسی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتهها در چهار بعد مطرح شده است: بعد فردی (اعتماد به نفس، آزادی بیان، احترام، محیط امن و راحت، کنترل استرس، حس خوب، حمایت، انعطاف پذیری، احساس لطیف زنانه، درک متقابل، تمرکز بر درس و پیشرفت درسی، روحیه پرسشگری، حسادت و چشموهمچشمی، عدم علاقه به دانشگاه، محیط شبیه به مدرسه و پوشش)، بعد اجتماعی (هماهنگی، ارتباط اجتماعی و اشتراک افکار، عدم ارتباط اجتماعی با جنس مخالف)، بعد فرهنگی (عدم اجازه تحصیل، انتخاب دانشگاه به دلیل ارزشها و تطبیقپذیری)، بعد شناختی (یادگیری مباحث به صورت نظری و غیرکاربردی، تلاش برای کسب نمره و عدم ارتباط با بازار کار) دستهبندی شده است.
مسعود کبیری
چکیده
مدیریت پژوهشی به عنوان یک موضوع میانرشتهای که پیوند میان دو رشته اصلی «مدیریت» و «روششناسی پژوهشها»، بهخصوص پژوهشهای انسانی و اجتماعی است، مطرح شده است. کاربست پژوهش یکی از مفاهیم بسیار مهم در مدیریت پژوهشی است که به اعتقاد برخی بیتوجهی به آن، موجب بیثمر ماندن تلاشهای پژوهشی میشود و چگونگی برنامهریزی ...
بیشتر
مدیریت پژوهشی به عنوان یک موضوع میانرشتهای که پیوند میان دو رشته اصلی «مدیریت» و «روششناسی پژوهشها»، بهخصوص پژوهشهای انسانی و اجتماعی است، مطرح شده است. کاربست پژوهش یکی از مفاهیم بسیار مهم در مدیریت پژوهشی است که به اعتقاد برخی بیتوجهی به آن، موجب بیثمر ماندن تلاشهای پژوهشی میشود و چگونگی برنامهریزی برای آن در چارچوبی قرار میگیرد که به عنوان مدلهای کاربست شناخته میشود. در این مطالعه، معرفی مدلهای کاربست با هدف در اختیار داشتن تنوعی از چارچوبهای استفاده از پژوهش بهمنظور انتخاب مواردی از آنها برحسب وضعیت سازمانی انجام پذیرفته است. بدین منظور با انجام یک مطالعه مروری سعی شده است ویژگیها و نقاط قوت و ضعف هریک از مدلها برجسته شود. سه نوع استفاده ابزاری، مفهومی و فرآیندی برجسته شده و در هریک از این استفادهها مدلهای کاربست متناسبی معرفی شدهاند. مدلهای ارتباطات، فشار علم، نشأتگرفته از دانش، حل مسئله، کشش تقاضا، اشاعه، استتلر، فرآیند دانش به عمل و مدلهای تلویحی کاربست ابزاری پژوهش در استفاده ابزاری، مدل ارزشیابی پاسخگو، مدل کرونباخ، مدل روسی در استفاده مفهومی و مدل استفاده از پژوهش اوتاوا، مؤسسات کانادایی پژوهش بهداشتی، چارچوب بافت ادراک کاربر، مشارکتی و مدل ارزشیابی متمرکز بر کاربست، در استفاده فرآیندی مورد معرفی قرار گرفتند. این بررسی میتواند زمینهای برای انتخاب مدلهای کاربست جهت کاربران متفاوت ایجاد کند. شرح این مدلها به منظور اتخاذ یکی از روشها جهت استفاده در سازمانها و نهادهای مختلف پیشنهاد شده است. بر اساس گستره مدلهای کاربست پژوهش میتوان چنین برداشت کرد که این مدلها بر اساس شرایط خاص موضوعی و منطقهای بهوجود آمده است و بنابراین در هنگام استفاده از آنها نیز باید به خصوصیات خاص مدلها و انطباق با ویژگیهای سازمانی و محیطی توجه ویژهای داشت
ریحانه گرانسایه؛ اسمعیل خلیلی
چکیده
روندهای ترجمه در تاریخ ایران و تشخیص نسبت آن با تحولات فکری و اجتماعی، بهعنوان شاخص تعیین کارویژۀ ترجمه در دو دورۀ ایران باستان و عصر تمدن اسلامی در این مقاله بررسی شدهاند. مفهوم ترجمه به دو معنی در این مقاله به کار رفته است: «بازگردانی گفتار یا نوشتار از زبانی به زبان دیگر» و «بازخوانی یک فرهنگ در یک فرهنگ دیگر، بهمثابۀ ...
بیشتر
روندهای ترجمه در تاریخ ایران و تشخیص نسبت آن با تحولات فکری و اجتماعی، بهعنوان شاخص تعیین کارویژۀ ترجمه در دو دورۀ ایران باستان و عصر تمدن اسلامی در این مقاله بررسی شدهاند. مفهوم ترجمه به دو معنی در این مقاله به کار رفته است: «بازگردانی گفتار یا نوشتار از زبانی به زبان دیگر» و «بازخوانی یک فرهنگ در یک فرهنگ دیگر، بهمثابۀ امری میانفرهنگی یا ارتباطی یا میاناجتماعی». منبع استناد در گذشتۀ تاریخی، که فاقد گزارشهایی دربارۀ ترجمه است، بررسی روندهای برگردان شدن زبان در روند تحول خطها و در دورههایی که گزارشهای مکتوب از امر ترجمه وجود دارد استفاده از آن گزارشها بوده است. منابع بهعنوان «متن» بررسی شدهاند و دیدگاه نویسندگانشان بهطور انتقادی داوری شده است. استنتاج پایانی بر مبنای رویکرد نظری پژوهش، «تغییرات فرهنگی» را معیار فهم تاریخ ایران قرار داده و احتمال داده است که تا پایان عصر تمدن اسلامی، دو نوع «شرایط وقوع ترجمه» در ایران وجود داشته است. امر ترجمه در دوران پیش از اسلام از خصوصیت «درونفرهنگی» برخوردار بوده و در دورۀ تمدن اسلامی یک «اقتضای فرهنگی» برای ارتباط میانفرهنگی که کارویژۀ نهاییاش میتواند ایجاد یک فرافرهنگ بوده باشد. مفهوم اول دلالت بر خصلت خود فرهنگ در جذب عناصر فرهنگهای دیگر دارد، و مفهوم دوم به عامل تکثر فرهنگی در محدودۀ بیناسرزمینی یا میانجامعهای.
میان رشتهای
شادی کسنوی؛ سید نصراله ابراهیمی؛ محمود باقری
چکیده
تأمینمالی پروژهمحور بهعنوان یکی از شیوههای استقراض بلندمدت، از خصوصیات ویژهای برخوردار است که لازمه آن، اعطاء حق نظارت، دخالت و کنترل وامدهنده بر اسناد پروژه است. نقش پررنگ وامدهنده در مدیریت ریسکهای قراردادی، اسباب ارتباط زنجیرهای بین اسناد مالی و اسناد پروژه را فراهم میسازد. حقوق امتیازی وامدهنده و تعارض ...
بیشتر
تأمینمالی پروژهمحور بهعنوان یکی از شیوههای استقراض بلندمدت، از خصوصیات ویژهای برخوردار است که لازمه آن، اعطاء حق نظارت، دخالت و کنترل وامدهنده بر اسناد پروژه است. نقش پررنگ وامدهنده در مدیریت ریسکهای قراردادی، اسباب ارتباط زنجیرهای بین اسناد مالی و اسناد پروژه را فراهم میسازد. حقوق امتیازی وامدهنده و تعارض آن با اصول حقوق قراردادها ــ بهویژه اصل نسبیبودن قراردادها ــ و ارتباط زنجیرهای بین اسناد، شکل جدیدی برای ماهیت تأمینمالی پروژهمحور قائل میشود. این ماهیت جدید، که ارتباطات زنجیرهای آن از لحاظ اقتصادی تأیید و کارایی اقتصادی آن توجیه شده است، نگارندگان را به سمت شبکه قراردادی بهعنوان ماهیت این نوع از تأمین مالی، منفک از تئوری های حقوقی سنتی سوق میدهد. شناسایی شبکه قراردادی، که در هر دو نظام حقوقی سیویللا و کامنلا راهکارهایی برای استفاده از آن ارائه شده است، به جهت قابلیت انعطاف بیشتری که نسبت به حقوق قراردادها دارد، عامل مهمی در تهیه و تنظیم اسناد تأمینمالی و رضایت وامدهنده برای تأمینمالی پروژههای سرمایهبر صنعت محسوب میشود.
بابک داریوش؛ سمیه جلیلی صدراباد؛ ناصرالدین علی تقویان؛ شادی محمدی اوجان
چکیده
فضا و محیط مصنوع نقش مهمی در شکلگیری هویت، ساختار فکری و فرهنگی و سبک زندگی افراد داشته و میتواند در ایجاد، تشدید و یا کاهش معضلات روانی و اجتماعی آنها تأثیرگذار باشد. مقاله حاضر با هدف دستیابی به راهکارهایی جهت تسهیل روند هویتبخشی و کاهش تنشهای فکری، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان در فضا یا فضاهای آموزشی دانشگاه تهیه و تولید ...
بیشتر
فضا و محیط مصنوع نقش مهمی در شکلگیری هویت، ساختار فکری و فرهنگی و سبک زندگی افراد داشته و میتواند در ایجاد، تشدید و یا کاهش معضلات روانی و اجتماعی آنها تأثیرگذار باشد. مقاله حاضر با هدف دستیابی به راهکارهایی جهت تسهیل روند هویتبخشی و کاهش تنشهای فکری، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان در فضا یا فضاهای آموزشی دانشگاه تهیه و تولید شده است. ساختار اصلی مقاله برآمده از یک تحقیق میدانی است. پژوهش در میان پنج دانشگاه منتخب دولتی در شهر تهران به روش تحقیق آمیخته انجام شده و دادهها بهصورت ترکیبی از دو روش مصاحبه و پرسشنامه گردآوری شده است. یافتههای مصاحبه از اساتید دانشگاهها و مسئولین و کارشناسان فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با روش دلفی گلوله برفی و یافتههای حاصل از پرسشنامه و مصاحبه در نیازسنجی از دانشجویان از روش نمونهگیری خوشهای بهدست آمده و تحلیل یافتههای این بخش با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. برای تحلیل وضعیت کنونی اجتماعیـفضایی دانشگاههای مورد مطالعه نیز، با فعالان فرهنگی دانشجویی مصاحبه انجام شده است. نتایج نشان داد که از نظر خبرگان دانشگاهی، دو معیار «ایجاد حس تعلق» و «اجتماعپذیری» نسبت به عوامل دیگر اهمیت بیشتری دارد. دانشجویان نیز بر این باورند که فضاهای فرهنگی و اجتماعی و نیز کالبدی موجود در دانشگاهها جوابگوی نیازهای آنها نبوده و به مشکلاتی از قبیل نداشتن فضای کافی، امکانات و تجهیزات مناسب، عدم انعطافپذیری، عدم وجود نور کافی در این فضاها اشاره داشتهاند. در پایان نیز پیشنهاداتی برآمده از یافتههای پژوهش، بهصورت دستهبندی شده ارائه شده است.
نوآوری و فناوری
اباذر اشتری مهرجردی
چکیده
گزارش آنکتاد، سه موج دهسالهٔ توسعه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در ایران را از ابتدای دههٔ 1370 شناسایی کرده است. اولین موج بر توسعهٔ آموزش عالی، موج دوم بر توسعهٔ پژوهش و فناوری و موج سوم بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری، تمرکز داشته است. از اینرو، از اوایل دهه 90 زمینههای ظهور و بروز استارتآپها هموارتر شد. بررسی مطالعات ...
بیشتر
گزارش آنکتاد، سه موج دهسالهٔ توسعه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در ایران را از ابتدای دههٔ 1370 شناسایی کرده است. اولین موج بر توسعهٔ آموزش عالی، موج دوم بر توسعهٔ پژوهش و فناوری و موج سوم بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری، تمرکز داشته است. از اینرو، از اوایل دهه 90 زمینههای ظهور و بروز استارتآپها هموارتر شد. بررسی مطالعات داخلی و خارجی درخصوص موفقیت و شکست استارتآپها حاکی از فقدان دید و رویکردی جامعهشناختی است و دلیل اصلی مطالعهٔ حاضر بهشمار میآید. روش مطالعه از نوع کیفی بوده و مهمترین ابزار ما مصاحبههای عمیق باگرفتن روایت و تجربه زیستهشان بوده است. سپس به دستهبندی، سنخبندی و مفهومسازی (روش استقراییِ شش مرحلهای کلارک و براون) پرداختیم. جامعهٔ مورد مشاهده، شامل شش نفر از مدیران و صاحبان استارتآپ، دو نفر از مدیران شتابدهندهها و شش نفر از همکاران بودند. پس از جمعبندی و دستهبندی یافتهها، به 5 گروه متغیر(تم) که بهصورت PESTE نامگذاری شدند، دست یافتیم. P نشانهٔ Politics، E نشانهٔ Economy، S نشانهٔ Social-cultural، T نشانهٔ Technology و E نشانهٔ Education است. بر همین اساس، زیستبوم استارتآپی در ایران و جهان بسیار جدید و نوپا است؛ اما به دلیل اطلاق آنها به دنیای مدرن کنونی بسیار پیچیده و چندوجهی هستند بهطوریکه اگر یکی از پایههای پنجگانه آن با دیگر پایهها، متناسب و همراه نباشد، با شکست روبهرو خواهد شد.
محیط زیست
مهشید طالبی صومعه سرایی؛ محمدجواد زارعیان؛ اشکان فرخ نیا؛ رضا روزبهانی
چکیده
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری ...
بیشتر
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری و برنامهریزی میتوان جستوجو کرد. با این وجود این سیاستگذاری و برنامهریزی آب در ایران شکل ثابتی نداشته و از دورهای به بعد برحسب تغییر در بستر اجتماعی و سیاسی، تحولات زیادی داشته است. بیشترین تحولات در برنامهریزی و سیاستگذاری آب بین برنامههای آب در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران است؛ تحولات در میانمدت و کوتاهمدت نیز مشهود است. برای شناسایی این تحولات از طریق رویکرد کیفی و با روش تحلیل مضمون استقرایی متن برنامهها و اسناد توسعه بررسی شده است.نتایج تحقیق نشان داد تحولات در سیاستگذاری آب ایران در دوران قبل از انقلاب اسلامی بیشتر متأثر از تحولات و سیاستهای بینالمللی بوده و در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران، این تحولات اغلب متأثر از گفتمان سیاسی دولت وقت بوده است. همچنین نتایج نشان داد که برنامههای توسعهای در ایران از انسجام کافی برای پایداری منابع آب برخوردار نیست. در واقع تغییر در سیاستهای مربوط به بهرهبرداری از منابع آب طی این دوران منجر به گسست برنامههای مختلف توسعه کشور از منظر مدیریت آب شده است.
میان رشتهای
حسینعلی قجری؛ فاطمه حق پرست
چکیده
سلامت اجتماعی در حوزه مطالعات زنان بسیار حائز اهمیت است. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی زنان، متغیر توانمندسازی اقتصادی آنهاست. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین ابعاد توانمندسازی اقتصادی با سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیار با گروههای غیرخودیار به عنوان یک موضوع بینرشتهای است. جهت مطالعه تأثیر ...
بیشتر
سلامت اجتماعی در حوزه مطالعات زنان بسیار حائز اهمیت است. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی زنان، متغیر توانمندسازی اقتصادی آنهاست. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین ابعاد توانمندسازی اقتصادی با سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیار با گروههای غیرخودیار به عنوان یک موضوع بینرشتهای است. جهت مطالعه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته، از نظریههای سلامت اجتماعی و توانمندسازی استفاده شده است.پرسش اصلی این مقاله، این است که آیا بین توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیارو غیرخودیار با سلامت اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق، از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه کییز و محققساخته است. جامعه آماری، زنان سرپرست خانوار عضو و غیرعضو گروههای خودیار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران و روش نمونهگیری، تصادفی ساده است.حجم نمونه، 200 نفر از زنان سرپرست خانوار بهزیستی استان تهران است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و استنباطی استفاده شده است.یافتهها نشان میدهد که میانگین نمره ابعاد پنجگانه سلامت اجتماعی در زنان سرپرست خانوار گروه خودیار، بهطور معناداری در سطح اطمینان 95درصد بیشتر از زنان سرپرست خانوار گروه غیرخودیار است. میانگین نمره چهار بعد توانمندسازی اقتصادی در زنان سرپرست خانوار گروه خودیار بیشتر از زنان سرپرست خانوار غیرخودیار است. همچنین، بین توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در دو گروه هدف با سلامت اجتماعی آنان در سطح اطمینان 95درصد، رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس یافتهها،توانمندسازی اقتصادی زنان در دو گروه مذکور، اثر معنیداری بر سلامت اجتماعی آنها دارد.
اقتصاد
سیما نوروزی؛ محمدحسین رنجبر؛ جهانبخش اسدنیا
چکیده
از دیدگاه بازار سرمایه انتظارات سودآوری شرکت می تواند تأثیرات متفاوتی بر پیش بینی سرمایه گذاران موجود در بازار نسبت به سود و بازده آتی شرکت متناسب با سطح انتظارات آنان داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی واکنش بازار سهام به رفتار سودهای فصلی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور داده های مالی مربوط به 240 شرکت برای ...
بیشتر
از دیدگاه بازار سرمایه انتظارات سودآوری شرکت می تواند تأثیرات متفاوتی بر پیش بینی سرمایه گذاران موجود در بازار نسبت به سود و بازده آتی شرکت متناسب با سطح انتظارات آنان داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی واکنش بازار سهام به رفتار سودهای فصلی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور داده های مالی مربوط به 240 شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1386 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به فرضیه اول که بیان می کند، می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها محتوای اطلاعاتی سودهای فصلی را مدل سازی نمود، وجود رابطه معکوس و معنی دار تأیید شده است. بنابراین سود غیر منتظره می تواند به صورت منفی بر اولین پیش بینی سود تأثیرگذار باشد. فرضیه دوم پژوهش حاضر مبنی بر این که می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها رفتار سرمایه گذاران را در بازار مدل سازی نمود. بنابراین یک رابطه ی مستقیم و معنی دار بین آنها برقرار است. نتایج حاصل از آزمون این فرضیه نشان می دهد که انتظارات سود با ثبات مثبت (منفی) در سیگنال های سود منجر به افزایش (کاهش) خطای پیش بینی سود های آتی و بازده سهام می گردد. نتایج کلی تحقیق بیانگر این موضوع بوده و بیان می دارند که مسیر انتظاراتی سود ترسیم شده در این تحقیق بر تعدیل سود پیش بینی شده و رفتار سرمایه گذاران تأثیر گذار است.
آینده پژوهی آموزش عالی
جواد شهولی کوه شوری؛ احمدرضا عسکری؛ رسول نظری؛ امیررضا نقش
چکیده
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هردو بهعنوان حوزهای میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که بهموازات این دو رشد کرده است و اثر محسوس و بنیادینی بر آنها گذاشته و نیز از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بینرشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای، بهویژه در زمینۀ ورزش، که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش ...
بیشتر
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هردو بهعنوان حوزهای میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که بهموازات این دو رشد کرده است و اثر محسوس و بنیادینی بر آنها گذاشته و نیز از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بینرشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای، بهویژه در زمینۀ ورزش، که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش اهداف بلندپروازانهای نیز دارد، بسیار مهماند. ازاینرو، در این مقاله با بهکارگیری ابزار سناریو بهعنوان یکی از روشهای آیندهپژوهی، یک راهروی استراتژی برای توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران در افق 1414 پدید آمده است. ورزش در دانشگاهها شکل نهادی فرایند تربیت بدنی برای زندگی سالم و فعال است. مشارکتکنندگان مقالۀ تحلیلی و اکتشافی حاضر شامل 34 نفر از ذینفعان داخلی و خارجی ورزش دانشگاهی ایران بودند که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری دادهها با مصاحبه و پرسشنامۀ باز صورت گرفت. براساس یافتهها، تحلیل 30 عامل اصلی بهدستآمده درنهایت منجر به دو عدمقطعیت کلیدی «پیوستن به جنبش جهانی ورزش» و «نظاممندی فعالیت جسمانی پایدار» شد که اساس توسعۀ چهار سناریو با اسامی دماوند، تفاخر، روز از نو و فیزیک، قرار گرفتند. به منظور توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران، باید سیاستهای مجزا در قسمتهای مختلف ورزش دانشگاهی بر مبنای نظاممندی فعالیتهای جسمانی پایدار، تدوین شود.
فلسفه
سیدباقر سیدنژاد؛ پرویز امینی
چکیده
نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و اعتبارگرایی در علوم اجتماعی و روابط بینالملل، هر دو در صورتبندی جدید از نظریات متأخر و تقریباً همعصری بهشمار میآیند که با خاستگاهها و سرشت و سرنوشت متفاوت، دارای دلالتها و کارویژههای متمایزی در عرصه معرفتی و اجتماعی هستند. در این مطالعه، ضمن تقریری از هر دو نظریه، برای نخستینبار دشواریهای ...
بیشتر
نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و اعتبارگرایی در علوم اجتماعی و روابط بینالملل، هر دو در صورتبندی جدید از نظریات متأخر و تقریباً همعصری بهشمار میآیند که با خاستگاهها و سرشت و سرنوشت متفاوت، دارای دلالتها و کارویژههای متمایزی در عرصه معرفتی و اجتماعی هستند. در این مطالعه، ضمن تقریری از هر دو نظریه، برای نخستینبار دشواریهای معرفتشناختی و هستیشناختی ناشی از مانعةالجمعیِ «واقعگرایی و اعتبارگرایی» در روایتهای ارتدوکسی نظریههای روابط بینالملل را بهعنوان یکی از مهمترین مسائل فلسفی و غیراعتباری و بینرشتهای، مَدخلی برای تأمل در بازساخت فلسفی نظریه اعتبارگرایی در روابط بینالملل قرار داده و در ذیل تفصیل و تقسیم ادراکات و اعتباریات پیشینی و پسینیِ نظریه اعتباریات، استدلال میشود که در یک نگاه تعاملی، امکان همخوانی آن دو به نحوی وجود دارد که مدلول آن، «نسبیگرایی» و «تعین اجتماعی معرفت» و یا «انکار هرگونه تقرّر و تعینی در جهان خارج» نباشد. مآلاً با فاصلهگیری از هر دو موضعِ «واقعگرایی خام» و «اعتبارگرایی محض»، معنای حاصلشده را در نظریه ادراکات اعتباری، موردتوجه قرار میدهد که در عین «نفی مابازای خارجی اعتباریات»، ضد واقعگرا («سازه» انگار) نشده و شناختگرایی هممعنای واقعی خود را از دست ندهد. نتایج حاصل از این مطالعه از آن حیث دارای اهمیت ارزیابی میشود که بهموازات تضعیف رئالیسم فلسفی و سیاسی طی دهههای اخیر و نیز آشفتگی معرفتشناختی ناشی از «دو قطب دیدگاههای معرفتشناختی قیاسناپذیر در رشته روابط بینالملل یعنی اکثریت پوزیتیویستی از یک سو و اقلیت چشمگیری از پساپوزیتیویستها از سوی دیگر»، نظریهپردازان متأخرِ روابط بینالملل را به نظریات اعتباری رهنمون شده که «نظریه اجتماعی سیاست بینالملل»، معرِّف رهیافتِ متعارف و اجتماعی آن است و طی آن در تلاش برای تقلیل اهمیت معرفتشناختی اعتبارگرایی، چاره کار توسل به پوزیتیویسم و ترجیح ابعاد هستیشناسی اعتبارگرایی معرفی شده است.
میان رشتهای
جبار رحمانی؛ مهسا شیخان
چکیده
در این مقاله مسئلۀ متن و نوشتن دانشگاهی با رویکردی میانرشتهای مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. همچنین، مدلها و نظریههای متنوع در مفهومسازی متن، نوشتار و سواد در حوزۀ نوشتن دانشگاهی بهطور خاص با تأکید بر معناسازی و رویکردهای اجتماعی به متن و نوشتار بررسی شده است. پیچیدگی و وسعت مفهومسازیهای موجود از سواد و نوشتار، ...
بیشتر
در این مقاله مسئلۀ متن و نوشتن دانشگاهی با رویکردی میانرشتهای مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. همچنین، مدلها و نظریههای متنوع در مفهومسازی متن، نوشتار و سواد در حوزۀ نوشتن دانشگاهی بهطور خاص با تأکید بر معناسازی و رویکردهای اجتماعی به متن و نوشتار بررسی شده است. پیچیدگی و وسعت مفهومسازیهای موجود از سواد و نوشتار، در وهلۀ اول مطالعات نوشتار و سواد را از حوزه و محدودۀ مطالعات تکرشتهای خارج و آن را بهعنوان یک امر میانرشتهای مطرح میکند. در همین راستا، چیستی و ماهیت نوشتار، متن، هویت نوشتاری و دانشگاهی و مدلهای سواد دانشگاهی، مدلهای سواد چندحسی و چندحالتی، که در این مقاله در تقابل با مفهوم کلیشهای «توانایی نوشتن» قرار گرفته، این واقعیت را آشکار ساخته که نوشتار و سواد، چه در پرداختن به مسئله و چه در ارائۀ پاسخ به مسائل آن، از ماهیتی میانرشتهای برخوردار است. بدینترتیب، مقالۀ حاضر تلاش میکند تا علاوهبر به دست دادن گسترۀ معنایی نوشتن در پرتو دیدگاههای زبانشناختی و جامعهشناسی تولید متن و دانش، بیش از پیش به ماهیت متن و فرایندهای درگیر در ایجاد و خلق نوشتارِ دانشگاهی از منظری میانرشتهای تأکید کند و از این منظر نوشتن را نه بهمثابۀ فعالیت و فرایندی تکرشتهای و مهارتی، بلکه فعالیتی پیچیده و چندوجهی در تولید متن مدنظر قرار دهد. فهم این رویکرد احتمالاً خواهد توانست نارساییهای تحلیل هرکدام از گفتمانهای بررسی «نوشتار» را با بینشی گستردهتر در این خصوص پاسخگو باشد و درعینحال امکان بیشتری در تولید و مبادلۀ دانش فراهم کند.