نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی، گروه جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

2 استاد جامعه شناسی، گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران،

3 دانشیار جامعه شناسی محیط زیست دانشگاه مازندران

10.22035/isih.2024.5136.4911

چکیده

محیط‌زیست، حوزه‌ای میان‌‌رشته‌ای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی می‌طلبد. بنابراین بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیط‌زیست، رویکرد برساختگرایی را به کار می‌گیرند. زیرا این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیط‌زیستی تاکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساختگرایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیط‌‌زیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریه‌پردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافته‌های مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساختگرایی، در اندیشه‌های کلاسیک و معاصر نشان می‌دهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژه‌ها و سوژه‌ها تاکید دارند. این مکتب در جامعه‌شناسی برهمکنش‌ها و زمینه‌های اجتماعی آن را مطالعه می‌کند. اندیشمندان حوزه جامعه‌شناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیط‌‌زیست، دیدگاه برساختگرایی را برای مطالعه کشف موفقیت طرح مسائل محیط‌زیستی به‌ کار می‌گیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساختگرایی، این رویکرد از ذهن‌گرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی می‌آورد. بنابراین همچون بسیاری متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیت‌های اجتماعی مورد اشاره ریتزر، می‌پردازند. سطوح واقعیت‌های محیط‌زیستی در اندیشه برساختگرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج، ارتباط و تعامل قضایای محیط‌زیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیت‌های محیط‌زیستی، در نظریه برساختی- تفسیری مسائل محیط‌زیست نشان می‌دهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image