نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی

نویسنده

دکتری مطالعات کشورهای آلمانی زبان، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

دوران آنتروپوسن «عصر انسان» با عاملیت بی‌سابقه انسان در دگرگونی‌های طبیعت جاندار و بی‌جان در سطح سیاره‌ای مشخص می‌شود. این دگرگونی‌ها چنان فراگیر و چندبعدی شده‌اند که برای بررسی علل، عوامل درگیر، و پیامدها مطالعات میان‌رشته‌ای ضروری به نظر می‌رسد. همچنین مفهوم‌پردازی‌های تازه‌ای نیاز است که به فهم این شرایط نوپدید کمک رسانند و راه را برای تحلیل‌های تجربی و دریافت‌های نو بگشایند. آغازگاه این راه‌، نقد دیدگاه‌های مدرنیستی مستقر است که با تمایزگذاری میان طبیعت و جامعه، طبیعت را به نیروهای بیرونی، کنترل‌پذیر و سودمند فرو می‌کاهند؛ در‌حالی‌که انسان را فعال مایشاء پیش‌فرض گرفته‌اند و کنش‌های او را به نوع ابزاری آن فروکاسته‌اند. چنین نقدی را می‌شود با نوعی بازاندشی از رابطه انسان و جامعه و طبیعت کامل کرد. این مقاله با استفاده از مطالعه اسنادی و با اتخاذ رهیافتی تطبیقی بحث‌های مرتبط را از رشته‌های گوناگون گرد می‌آورد و مقایسه می‌کند، تا ابعاد آنتروپوسن روشن و ادبیات مرتبط نقادانه بررسی شود. یافته‌های این مقاله نشان می‌دهد که شرایط دوران آنترپوسن، پیامدهایی برای اندیشه و مفهوم‌پردازی جامعه‌شناختی دارند. به‌عبارتی، برخی از مفاهیم مسلط در جامعه‌شناسی مانند عاملیت نیازمند بازنگری و برخی مناسبات مانند مناسبات انسان/طبیعت و طبیعت/جامعه نیازمند توجه جدی‌تری هستند. در نتیجه، این مقاله برای نوعی جایگاه مفهوم‌پردازی‌شده از طبیعت در ساخت و دگرگونی حیات فردی و جمعی استدلال می‌کند و شبکه انسان-طبیعت-جامعه را به‌عنوان راهی برای فهم شرایط دگرگون‌شونده زیست‌محیطی سیاره‌ای در دوران آنتروپوسن پیشنهاد می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image