فاروق امین مظفری؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ اکرم بخشی خیلگاوانی
چکیده
معلولیت پدیدهای اجتماعی است که در علم پزشکی با ناتوانی جسمانی تعبیر میشود. این واقعیت اجتماعی در هر جامعهای وجود دارد و به اقتضای شرایط جامعه و افکار افراد جامعه، به صورت متفاوت تفسیر میشود. این تفاسیر در کنش متقابل افراد جامعه با فرد معلول، بر نگرش فرد معلول به معلولیت خود و واکنش وی به این شرایط مؤثر است. خانواده، دوستان ...
بیشتر
معلولیت پدیدهای اجتماعی است که در علم پزشکی با ناتوانی جسمانی تعبیر میشود. این واقعیت اجتماعی در هر جامعهای وجود دارد و به اقتضای شرایط جامعه و افکار افراد جامعه، به صورت متفاوت تفسیر میشود. این تفاسیر در کنش متقابل افراد جامعه با فرد معلول، بر نگرش فرد معلول به معلولیت خود و واکنش وی به این شرایط مؤثر است. خانواده، دوستان و اطرافیان میتوانند بر «تصور از خود» معلولان تأثیر بگذارند. در این پژوهش، بعد ذهنی معلولیت به مثابه یک مسئله اجتماعی از طریق تأکید بر عامل آگاهی و ساختار ذهن فرد معلول در نظر گرفته شده است. بنابراین از رویکرد نظری برساختگرایانه استفاده شده است. اهداف این پژوهش، شناخت برساخت اجتماعی معلولیت، واکنش معلول نسبت به آن و برجسته کردن بعد ذهنی معلولیت هستند. روش جمعآوری دادهها شامل مشاهده مشارکتی و شرکت در مصاحبه عمیق است و از نظریه بنیانی برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج نشان داد فرد معلول خود را موجود ناتوانی میبیند که همواره نیازمند کمک است. آنها فکر میکنند تنها زمانی میتواند زندگی همراه با خوشبختی داشته باشند کهسلامتی خود را بازیابند.