فائز دینپرست؛ علی ساعی
چکیده
موضوع این مقاله، بازسازی روششناختی نظریه انتخاب عمومی است و روش داوری آن نیز بر استدلال عقلانی استوار است. نظریه انتخاب عمومی به مثابه یک الگوی نظری میانرشتهای به مثابه تحلیل اقتصادی سیاست و مبنای تئوریک اقتصاد سیاسی مدرن، بهرغم کارایی قابل قبول در پیشبرد پژوهشهای علومسیاسی، از چند منظر مورد نقد قرار گرفته است. این نظریه ...
بیشتر
موضوع این مقاله، بازسازی روششناختی نظریه انتخاب عمومی است و روش داوری آن نیز بر استدلال عقلانی استوار است. نظریه انتخاب عمومی به مثابه یک الگوی نظری میانرشتهای به مثابه تحلیل اقتصادی سیاست و مبنای تئوریک اقتصاد سیاسی مدرن، بهرغم کارایی قابل قبول در پیشبرد پژوهشهای علومسیاسی، از چند منظر مورد نقد قرار گرفته است. این نظریه از نظر روششناختی مبتنی بر فردگرایی روششناختی است.مدعای مقاله آن است که مبنای فردگرایی روششناختی نظریه انتخاب عمومی، به تنهایی از کفایت لازم برای تبیین تصمیمات بازیگران سیاسی برخوردار نیست. این مقاله میکوشد از رهگذر قراردادن نظریه انتخاب عمومی در یک زمینه ساختاری، راهی برای جبران ضعفهای روششناختی این نظریه پیشنهاد کند. بدین منظور تلاش میشود دستگاه نظری تلفیقی که حاصل بازسازی عقلانی نظریه انتخاب عمومی در چارچوب نظریه راهبردی-ارتباطی جسوپ -از رهیافت واقعگرایی انتقادی- است، ارائه شود.