جامعهشناسی
شهرام شفیعی؛ محمدرضا برومند؛ کاظم هژبری؛ سهیل سلخی
چکیده
مشارکت در فعالیتهای بدنی و در پیش گرفتن سبک زندگی فعال، تا حد زیادی به ماهیت ارتباطات اجتماعی و درونی کردن تجارب دیگران بهخصوص افراد مهم بستگی دارد. از اینرو هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین برخی از عوامل جامعهپذیری ورزشکاران جوان شهر رشت با رشد مشارکت ورزشی آنان از منظر جامعهشناختی و تربیتبدنی بوده است. پژوهش حاصر از نوع ...
بیشتر
مشارکت در فعالیتهای بدنی و در پیش گرفتن سبک زندگی فعال، تا حد زیادی به ماهیت ارتباطات اجتماعی و درونی کردن تجارب دیگران بهخصوص افراد مهم بستگی دارد. از اینرو هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین برخی از عوامل جامعهپذیری ورزشکاران جوان شهر رشت با رشد مشارکت ورزشی آنان از منظر جامعهشناختی و تربیتبدنی بوده است. پژوهش حاصر از نوع توصیفی _ پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی جوانان و نوجوانان ورزشکار15 تا 29 ساله شهر رشت است(55807 نفر).نمونه آماری، تعداد400 نفربودند که به صورت نمونهگیری طبقهای (انتخاب رشتههای ورزشی فعال) و تصادفی (انتخاب باشگاههای هر رشته و ورزشکاران) بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی آن با استفاده از نظر 10 نفر از اساتید تربیتبدنی دانشگاه گیلان تأیید شد و پایایی آن با روش ضریب آلفای کرونباخ، 88/0 بهدست آمد. از آمار توصیفی، آزمونهای کولموگروف _ اسمیرنوف و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان داد کلیه ابعاد جامعهپذیری با توسعه مشارکت ورزشی رابطه مثبت و معنیداری دارند. مدل نهایی نتایج نشان داد وزن رگرسیونی سه عامل میزان ورزشی بودن اعضای خانواده، حمایت اعضای خانواده از ورزش کردن و اهمیت دادن مدرسه و معلمان به ورزش، به ترتیب برابر با 89/0، 80/0 و 62/0 است که بیشترین ضریب تأثیر را داشتند. با توجه بهنتایج تحقیق بهنظر میرسد حمایتهای خانواده چه بهصورت کلامی و یا مشارکت خود والدین در فعالیتهای جسمانی، اثر مهمی در مشارکت ورزشی فرزندان داشته است.
علوم رفتاری
محمود متوسلی؛ عمران محمد رزاقی؛ محمدحسین هادی
چکیده
این مقاله درصدد رسیدن به درک بهتری از رویکرد اقتصادی به تحلیل رفتار اعتیادی است. اعتیاد، مطابق با تعاریف استاندارد، یک رفتار مصرفی است که از الگوهای رفتاری مشخصی پیروی میکند. تحقیقات اخیر در علوم اعصاب نشاندهنده اتفاقنظرهای گسترده درمورد نحوهٔ تأثیر مصرف مواد اعتیادآور بر سازوکارهای عصبشناختی دخیل در فرایند تصمیمگیری ...
بیشتر
این مقاله درصدد رسیدن به درک بهتری از رویکرد اقتصادی به تحلیل رفتار اعتیادی است. اعتیاد، مطابق با تعاریف استاندارد، یک رفتار مصرفی است که از الگوهای رفتاری مشخصی پیروی میکند. تحقیقات اخیر در علوم اعصاب نشاندهنده اتفاقنظرهای گسترده درمورد نحوهٔ تأثیر مصرف مواد اعتیادآور بر سازوکارهای عصبشناختی دخیل در فرایند تصمیمگیری است. این یافتهها ــکه تحت حمایت الگوهای روانشناختی از رفتار اعتیادی قرار دارند ــسبب شده است امروزه با اطمینان بیشتری از شناخت ماهیت اعتیاد بتوان سخن گفت. آنچه که از رویکرد اقتصادی به تحلیل رفتار اعتیادی انتظار میرود، توسعهٔ این شناخت به تدوین سیاستهای مورد نیاز در حوزهٔ اعتیاد است. کاربرد علم اقتصاد بدینمنظور ـبا تعریف معیارهای رفاهی تصریحشده برای مصرفکنندگانـ به تجویز سیاستهایی منجر میشود که در میزان تحقق اهداف خود قابل ارزیابی و مقایسه هستند. در این میان اقتصاد رفتاری امکان مشارکت مفاهیم و بینشهای تخصصی رشتههای مرتبط با اعتیاد را در این مسیر فراهم میکند. ازاینمنظر، مفاهیم کیفی روانشناختی و عصبشناختی مرتبط با رفتار اعتیادی، در چارچوبهای کمّیِ تصمیمگیری مورد توجه قرار میگیرد تا بهمنظور کاهش آسیبهای مرتبط با اعتیاد، سیاستگذاری با ابزارهای تحلیلی دقیقتر، و در عین حال جامعتری، دنبال شود. این مقاله به دنبال تبیین این موضوع است که چرا اقتصاد رفتاری یک چارچوب تحلیلی مناسب برای استخراج دلالتهای سیاستی مورد نیاز در حوزهٔ اعتیاد است.
بحران ویروس کرونا
یوسف محمدی فر؛ صبا امیری
چکیده
ظهور برخی بحرانهای مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بیولوژیکی نقش مهمی در تغییر رفتار جامعهٔ انسانی دارد. اقدامات پیشگیرانه و کنترلکننده بحران ویروس کرونا، که نیاز به رویکردی جامع، نظاممند و چندبُعدی دارند، منجر به بروز تغییراتی در رفتار خرید مصرفکنندگان شدهاند. آنچه اهمیت دارد، لزوم بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای (اقتصاد، ...
بیشتر
ظهور برخی بحرانهای مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بیولوژیکی نقش مهمی در تغییر رفتار جامعهٔ انسانی دارد. اقدامات پیشگیرانه و کنترلکننده بحران ویروس کرونا، که نیاز به رویکردی جامع، نظاممند و چندبُعدی دارند، منجر به بروز تغییراتی در رفتار خرید مصرفکنندگان شدهاند. آنچه اهمیت دارد، لزوم بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای (اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، روانشناسی و جامعهشناسی) برای درک این پدیده پیچیده است. بههمینمنظور، این مقاله با رویکرد کیفی و با هدف مدلسازی رفتار خرید مصرفکنندگان در شرایط بحران کرونا (کووید-19) با نگاهی چندبُعدی انجام شده است. جهت گردآوری دادهها از روشهای بررسی پایگاههای اطلاعات تخصصی، مشاهده و انجام مصاحبههای عمیق با 28 نفر از افراد کلیدی مطلع که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته بود، استفاده گردید. به اختصار نتایج نشان داد، مدل پیشبینی وضعیت تقاضا برای کالاها یا خدمات پس از بحران کرونا به دو شاخص «ماهیت کالا یا خدمت» و «میزان تعامل انسانی در مبادله» و همچنین «سطح درآمد» مصرفکنندگان بستگی دارد. همچنین حذفکامل، به تأخیر انداختن خرید، جانشینسازی خرید و کاهش نسبی خرید، چهار دسته رفتاری است که مصرفکنندگان در زمان بحران کرونا اتخاذ میکنند و این مدل به متغیرهای مختلفی بستگی دارد. درنهایت، پیشنهادات لازم جهت مدیریت بحران کرونا با رویکردی متأثر از حوزههای مختلف دانشی، در راستای تغییرات آمیخته بازاریابی (محصول، قیمتگذاری، توزیع و ترویج) در قالب یک مدل ارائه گردید.
جامعهشناسی
محمدرضا کلاهی
چکیده
در روایتهای رایج، اولاً انقلاب ایران ناشی از غلبه بخش سنتی-مذهبی جامعه بر بخش مدرن آن بود. ثانیاً همین بخش سنتی-مذهبی بود که پس از انقلاب قدرت را به دست گرفت و مسلط شد. این مقاله میخواهد این هر دو نکته را به چالش بکشد. از منظر این مقاله اولاً بخش سنتی-مذهبی ایران پیشاانقلابی خود دو بخش غیرسیاسی و سیاسی داشت. گفتمان «اسلام سیاسی»، ...
بیشتر
در روایتهای رایج، اولاً انقلاب ایران ناشی از غلبه بخش سنتی-مذهبی جامعه بر بخش مدرن آن بود. ثانیاً همین بخش سنتی-مذهبی بود که پس از انقلاب قدرت را به دست گرفت و مسلط شد. این مقاله میخواهد این هر دو نکته را به چالش بکشد. از منظر این مقاله اولاً بخش سنتی-مذهبی ایران پیشاانقلابی خود دو بخش غیرسیاسی و سیاسی داشت. گفتمان «اسلام سیاسی»، متفاوت بود از گفتمان سنتی و محافظهکاری که در میان بخشهای بزرگی از جمعیت مذهبی جامعه ایران حاکمیت داشت. اما نکتهدوم، و مهمتر آن است که حتی همین گفتمان اسلام سیاسیِ پیشاانقلاب نیز پس از پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی در دهه شصت، به همان شکلِ پیشاانقلابی خود باقی نماند. در فضای اسلامیِ پساانقلابی در نتیجه همایندی رخداد جنگ و کاریزمای «امام خمینی» گفتمان جدیدی شکل گرفت. این گفتمان که ایدئولوژی مشروعیتبخش به جمهوری اسلامی را در دهه شصت شکل میداد، به ناچار سوژههایی مطیع و محافظهکار میطلبید و نمیتوانست همان گفتمانی باقی بماند که پیش از انقلاب، سوژههای سرکش انقلابی پرورش میداد.
مهدی صادقی شاهدانی؛ محمد رضا اسماعیلی
چکیده
اقتصاد اسلامی از جمله علوم تلفیقی محسوب می شود که در سالهای گذشته بر اساس روش های مدون جهت تلفیق دو رشته مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است . این روش ها که در قالب رهیافت های تلفیق دو رشته در محافل آکادمیک دنیا مورد استفاده قرار گرفته است را می توان به صورت های : رویکرد درون رشته ای موازی ، رویکرد چند رشته ای ، رویکرد میان رشته ای و رویکرد ...
بیشتر
اقتصاد اسلامی از جمله علوم تلفیقی محسوب می شود که در سالهای گذشته بر اساس روش های مدون جهت تلفیق دو رشته مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است . این روش ها که در قالب رهیافت های تلفیق دو رشته در محافل آکادمیک دنیا مورد استفاده قرار گرفته است را می توان به صورت های : رویکرد درون رشته ای موازی ، رویکرد چند رشته ای ، رویکرد میان رشته ای و رویکرد فرارشته ای تقسیم بندی کرد. البته پیش از این رهیافتهای تلفیقی از سوی برخی صاحبنظران به عنوان بهترین مبنای طراحی اقتصاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. اما در این میان یک مسئله مهم وجود دارد و آن تفاوت ماهوی اقتصاد و اسلام به عنوان دو دیسیپلین تلفیقی است. به این معنا که اقتصاد یک علم بشری و اسلام یک دین الهی است و لذا روش های مذکور عیناً در رشته اقتصاد اسلامی قابل تطبیق نبوده و نیازمند عمق در فهم اسلام (یا قدرت اجتهاد) به عنوان عنصر تکمیل کننده خواهد بود. از حیث روش، این تحقیق با مبنا قرار دادن رهیافت های تلفیق دو رشته در نظریه پردازی اقتصاد اسلامی، پس از بررسی و تطبیق رویکرد های مذکور با موضوع بحث، تحلیل خود را در باب ضرورت نیاز به عمق در فهم اسلام ارائه می دهد و نشان میدهد که علی رغم اختلاف در میزان دشواری در اتخاذ رویکردهای فوق ، عمق در فهم اسلام بالاخره در هر رویکرد ضرورت خواهد داشت و با توجه به اینکه این دو دیسیپلین از ماهیت های مشابه برخوردار نیستند ، در بسیاری از مواقع امکان پیوند مستقیم این دو دیسیپلین فراهم نبوده و این کار می تواند تنها به دست فردی واجد شرایط ، محقق گردد و آن شرایط چیزی نیست جز عمق در فهم اسلام یا اجتهاد در معارف دین. و این مسئله با توجه به سطوح مختلف اجتهادی در فقه شیعه ، یک شرط غیر ممکن و صوری نبوده و قابلیت به کار بستن را دارد.
شیما شصتی؛ محمد منصور فلامکی
چکیده
مسکن و محل سکونت آدمی کالبدی است که نشانی از خود فردی و جمعی وی را منعکس میسازد. این امر در مورد همه جوامع، از جمله جامعه ایران، صادق است. وقتی از نسبت میان سبک زندگی ایرانی و شکل مسکن سخن میگوییم، بیتردید عناصر و مؤلفههای گوناگونی را دخیل کردهایم که مطالعه و بررسی آنها نیازمند پژوهشی میانرشتهای است. نسبت میان سبک زندگی و ...
بیشتر
مسکن و محل سکونت آدمی کالبدی است که نشانی از خود فردی و جمعی وی را منعکس میسازد. این امر در مورد همه جوامع، از جمله جامعه ایران، صادق است. وقتی از نسبت میان سبک زندگی ایرانی و شکل مسکن سخن میگوییم، بیتردید عناصر و مؤلفههای گوناگونی را دخیل کردهایم که مطالعه و بررسی آنها نیازمند پژوهشی میانرشتهای است. نسبت میان سبک زندگی و معماری با مقوله هویت ایرانی معاصر و لاجرم بحث از شکلگیری نوع خاصی از فردیت، به تبع تحولات جدید، ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر بتوان اذعان داشت که زندگی روزمره صرفاً قلمرو امور بدیهی، ثابت، و مبتنی بر عادت نیست، میتوان به بررسی این امر پرداخت که شیوه سکونت فرد ایرانی و نحوه شکلدهی او به مسکن (در کالبد بیرونی و چیدمان داخلی) در طول زمان منجر به انباشتی پایا میشود که در کنش و واکنشهایی همیشگی، تأثیری مداوم و مستمر از خود بر جای میگذارد. در این مقاله از رهگذر مفاهیمی چون فردیت ایرانی و زندگی روزمره در بستر جامعه پیچیده و در حال حرکت ایران، کوشش خواهیم کرد تا نسبت میان مشخصههای سبک زندگی در ایران و شکل محل سکونت را تبیین کنیم و رابطه میان این دو را مورد بررسی قرار دهیم. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی این مسئله خواهد بود که نوع فردیت شکلگرفته در ایرانی معاصر، چه تأثیری بر پاسخهای وی به گزارههای پیش روی او، از حیث زیست اجتماعی، خواهد داشت. این پاسخها نهایتاً سبک زندگی او را رقم میزند، و این سبک زندگی بر زیستن در نوع خاصی از کالبد معمارانه تأثیر میگذارد.
زبانشناسی
علی رضاقلیفامیان
چکیده
در چارچوب تاریخ و فلسفه علم، دوگانههای علوم سخت/نرم و نیز علوم رشتهای/میانرشتهای از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. در این مقاله، نگارنده میکوشد تفاوتها و شباهتهای احتمالی دوگانههای فوقالذکر را در خردهژانر «عنوان مقاله» مطالعه کند. همانطور که میدانیم، عنوان هر مقاله پژوهشی، نخستین بخش از هر مقاله است که ...
بیشتر
در چارچوب تاریخ و فلسفه علم، دوگانههای علوم سخت/نرم و نیز علوم رشتهای/میانرشتهای از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. در این مقاله، نگارنده میکوشد تفاوتها و شباهتهای احتمالی دوگانههای فوقالذکر را در خردهژانر «عنوان مقاله» مطالعه کند. همانطور که میدانیم، عنوان هر مقاله پژوهشی، نخستین بخش از هر مقاله است که خواننده با آن مواجه میشود، بر اساس آن، ارتباط مقاله با موضوع تحقیق خود را میسنجد و درخصوص مطالعه کامل مقاله تصمیم میگیرد. بهمنظور انجام پژوهش، 6000 عنوان مقاله (3000 عنوان فارسی و 3000 عنوان انگلیسی) منتشرشده در نشریات علمیـپژوهشی و آی.اس.آی مربوط به 12 رشته و میانرشتهای علوم سخت (علوم پایه و تجربی) و علوم انسانی بهعنوان دادۀ تحقیق مدنظر قرار گرفت و طول عنوان و نیز سه نشانۀ نقطهگذاری شامل دونقطه (:)، ویرگول (،) و نشانۀ پرسشی (؟) بهعنوان متغیرهای تحقیق انتخاب شد. براساس یافتهها، در کل پیکره 72281 واژه بهکاررفته و میانگین طول عنوان برای هر مقاله 12 واژه است. عنوان مقالات فارسی نسبت به عنوان مقالات انگلیسی طولانیتر است، اما میزان استفاده از نشانههای نقطهگذاری در عنوانهای انگلیسی بیشتر است. بررسی دادهها با توجه به محور زمان نیز نشان میدهد که عنوان مقالات به مرور زمان افزایش یافتهاند. در مجموع، یافتههای مقاله حاکی از آن است که دیدگاههای محققان پیشین در تأکید بر ملاحظات کلان دوگانههای علوم سخت/نرم و همچنین علوم رشتهای/میانرشتهای، در زمینه خردهژانرهایی مانند عنوان مقاله نیز قابلتأمل و پذیرفتنی است.
روانشناسی
خسرو رشید؛ فاطمه طاهری؛ مسیب یارمحمدی واصل؛ کامبیز کریمی
چکیده
بهزیستی یکی از سازههایی است که در روانشناسی مثبتنگر بهطورجدی موردتوجه قرار گرفته است. احتمال میرود که حساسیت نسبت به زیباییهای پیرامون و درک آنها میتواند بر سلامت و بهزیستی افراد تأثیر بگذارد. ازاینرو، هدف این مقاله بررسی رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری حساسیت زیباشناسی در دانشجویان است. روش پژوهش ...
بیشتر
بهزیستی یکی از سازههایی است که در روانشناسی مثبتنگر بهطورجدی موردتوجه قرار گرفته است. احتمال میرود که حساسیت نسبت به زیباییهای پیرامون و درک آنها میتواند بر سلامت و بهزیستی افراد تأثیر بگذارد. ازاینرو، هدف این مقاله بررسی رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری حساسیت زیباشناسی در دانشجویان است. روش پژوهش همبستگی با کمک مدلیابی معادلات ساختاری است و جامعهٔ آماری همه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 هستند که 384 تن با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ریف (2002)، مقیاس هوش زیباشناسی رشید و همکاران (1396) و مقیاس حساسیت زیباشناسی عبدالملکی (1392) است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که هوش زیباشناسی و حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، هوش زیباشناسی نیز بر حساسیت زیباشناسی اثر مستقیم و معناداری دارد. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که هوش زیباشناسی با میانجیگری حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روانشناختی اثر معناداری دارد. بر اساس نتایج میتوان گفت که درک زیباییها و حساسیت نسبت به زیباییهای پیرامون بر بهزیستی روانشناختی افراد تأثیر مثبتی دارد. ازاینرو، با تدوین برنامههایی جهت آموزش و تقویت زیباشناسی افراد، میتوان انتظار بهبود بهزیستی روانی آنان را داشت.
سمیه اسمعلیزاده؛ رضامراد صحرایی
چکیده
گفتمان، حاصل مطالعه زبان بهعنوان یک پدیده اجتماعی یا رویکردی جامعهشناختی به آن است و متن، امری است اجتماعی در خلال روابط اجتماعی و نه بیرون و مستقل از آن. بنابراین متن، محصول گفتمان است و برای درک یک متن و تعیین روابط پیوستگی میان جملات، باید دانش اجتماعی و فرهنگی مربوط به «جهان» به صورت پیش فرض وجود داشته باشد. همچنین، ویژگی ...
بیشتر
گفتمان، حاصل مطالعه زبان بهعنوان یک پدیده اجتماعی یا رویکردی جامعهشناختی به آن است و متن، امری است اجتماعی در خلال روابط اجتماعی و نه بیرون و مستقل از آن. بنابراین متن، محصول گفتمان است و برای درک یک متن و تعیین روابط پیوستگی میان جملات، باید دانش اجتماعی و فرهنگی مربوط به «جهان» به صورت پیش فرض وجود داشته باشد. همچنین، ویژگی یک متن خوب، ایجاد تعامل بین نویسنده و خواننده است. این تعامل در متون آموزشی منجر به یادگیری بهتر زبانآموز میشود. در متون خواندنی، علائمی برای ایجاد تعامل بین نویسنده و خواننده وجود دارد که موجب فهم بهتر خواننده از متن پیش روی خود و درک دقیقتر او از متن میشود. استفاده از این علائم تعاملی در متون ضرورتی انکارناپذیر است. برای درک بهتر نقش و اهمیت علائم تعامل مشارکتکنندگان در گفتمان، درک مفاهیمی مانند گفتمان، تحلیل گفتمان، تحلیل متن و مباحث مربوط به آن ضروری است. در این پژوهش، میزان استفاده از این علائم در متون نوشته شده فارسی و انگلیسی توسط نویسندگان فارسیزبان و غیرفارسیزبان را در چارچوب مدل تعاملی (هایلند، 2005) بررسی شده و نحوه تعامل نویسنده و خواننده در سه گروه از مقالات علمی (مقالات فارسیِ فارسیزبانان، مقالات فارسیِ غیرفارسیزبانان، مقالات انگلیسیِ غیرفارسیزبانان) مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش هم کمی است و هم کیفی. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، حاکی از آن است که بیشترین میزان استفاده از علائم تعامل در کل پیکره مربوط به جملات معترضه و کمترین آن مربوط به جملات پرسشی است. همچنین، با توجه به تقسیمبندی این علائم به دو بخش موضعگیری و مشارکتجویی، مقالات هر سه گروه نتایج متفاوتی در هر دو بخش داشتند.
مدیریت
زهرا دلشاد؛ مژده ربانی؛ حسن دهقان دهنوی
چکیده
مدل مدیریتی زنجیرهٔ تأمین سبز، جهت حفاظت از محیط زیست است و شرکتها با استفاده از آن میتوانند با توجه به آیندهنگری تأثیرات منفی زیستمحیطی را کاهش داده و به استفاده مطلوب از منابع و انرژی دست یابند. هدف از مقالهٔ حاضر این است که با استفاده از روش کیفی دادهبنیاد به شناسایی و تدوین الگوی زنجیرهٔ تأمین سبز در صنعت پتروشیمی استان ...
بیشتر
مدل مدیریتی زنجیرهٔ تأمین سبز، جهت حفاظت از محیط زیست است و شرکتها با استفاده از آن میتوانند با توجه به آیندهنگری تأثیرات منفی زیستمحیطی را کاهش داده و به استفاده مطلوب از منابع و انرژی دست یابند. هدف از مقالهٔ حاضر این است که با استفاده از روش کیفی دادهبنیاد به شناسایی و تدوین الگوی زنجیرهٔ تأمین سبز در صنعت پتروشیمی استان فارس بپردازد و میزان اثرگذاری و اثرپذیریها را با روش دیمتل بررسی نماید. روش گردآوری دادهها، مطالعه اسناد و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان آگاه از موضوع مورد بحث، با بهکارگیری روش نمونهگیری گلولهبرفی است. برای تحلیل دادههای کیفی، از سه مرحلهٔ کدگذاری باز، محوری، انتخابی استفاده شده است. همچنین اولویتبندی معیارها با استفاده از روش دیمتل و پرسشنامه صورت گرفت. نتایج مطالعهٔ حاضر، نشاندهنده استخراج 21 کدگذاری محوری و 90 کدگذاری باز، در روش کیفی دادهبنیاد است که در قالب مدل پارادایمی قرار گرفت. سپس با استفاده از مقایسات زوجی در روش دیمتل پس از محاسبه وزن، جهت رتبهبندی نهایی معیارهای انتخابی زنجیرهٔ تأمین سبز، نشان میدهد که معیارهای محوری طراحی فرایندهای سبز، مشتریان و سایر نهادهای بیرونی، نوآوری سبز، رویکردهای مدیریت محیط زیستی، قابلیتهای تأمینکنندگان سبز، مدیریت منابع انسانی، بهبود عملکرد محیط زیست، مدیریت و بهینهسازی مصرف انرژی (دارای مقدارهای بزرگتر از حد آستانه)، دارای درجه اهمیت (وزن) بالاتری هستند.
آیندهپژوهی
ازاد امیدوار؛ محسن نیازی؛ اسماعیل مزروعی نصرآبادی؛ ندا خداکرمیان گیلان
چکیده
فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی، دغدغههایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغالتحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغالتحصیلان، بیشازپیش نمایان میسازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آیندهپژوهی در صدد است ...
بیشتر
فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی، دغدغههایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغالتحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغالتحصیلان، بیشازپیش نمایان میسازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آیندهپژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی است و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شد و بعد از پیادهسازی مصاحبهها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایهای علی، مؤلفههای آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهانبینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مؤلفههای «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و «فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهانبینی از گفتمانهای محصولگرایانه، پستمدرن، علوم انسانی اسلامی و گفتمان مسئلهمحوری استفاده شد. در سطح استعاره/اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو (جنس اول)/ پسرو (جنس دوم) استفاده شد. در نهایت با مرور ادبیات و مراجعه به مصاحبهها و رفت و برگشت در آنها و نظرخواهی از خبرگان و متخصصان، دو پیشران نگاه مهندسیوار و از بالا به پایین در مقابل تأمین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسانسازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میانرشتهای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
سید رسول حسینی؛ عباس بازرگان
چکیده
هدفها و چگونگی تدوین آنها از مهمترین عوامل موفقیت هر سیستمی محسوب میشوند. در هر نظام آموزشی، هدفها جهت حرکت و چگونگی تخصیص منابع را تعیین میکنند. افزون بر این، هدفها نهتنها در افزایش انگیزه و بهبود عملکرد کارکنان تأثیرگذار هستند، بلکه معیار مهمی برای ارزیابی فعالیتها و عملکرد فردی و سازمانی محسوب میشوند. در مقاله ...
بیشتر
هدفها و چگونگی تدوین آنها از مهمترین عوامل موفقیت هر سیستمی محسوب میشوند. در هر نظام آموزشی، هدفها جهت حرکت و چگونگی تخصیص منابع را تعیین میکنند. افزون بر این، هدفها نهتنها در افزایش انگیزه و بهبود عملکرد کارکنان تأثیرگذار هستند، بلکه معیار مهمی برای ارزیابی فعالیتها و عملکرد فردی و سازمانی محسوب میشوند. در مقاله حاضر نقش هدف و فرآیند هدفگذاری با تأکید بر علوم میانرشتهای مورد بررسی قرار میگیرد. بدین منظور ابتدا به تعریف، اهمیت و بررسی فرآیند هدفگذاری و تئوری تعیین هدف پرداخته میشود. سپس انواع اهداف و کاربرد ابزار اندازهگیری هدفها در نظامهای دانشگاهی مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین نقش اهداف در فرآیند ارزیابی نظامهای دانشگاهی و تجربههای موجود مورد بررسی و تحلیل واقع شده و در پایان راهکارهای مناسب جهت تدوین و آشکارسازی هدفها در فرآیند برنامهریزی و ارزیابی نظامهای دانشگاهی ارائه میشود
آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان؛ احسان مرزبان؛ علیحسین رضایان؛ مصطفی مرزبان
چکیده
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار ...
بیشتر
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار میکمک و پنل خبرگان، ضمن احصای مجموعهای جامع از عوامل اثرگذار، مؤلفههای کلیدی شناسایی و روابط اثرگذاری و اثرپذیری میان آنها بهلحاظ ساختاری تحلیل شده است. درنتیجه، پنج نیروی «گفتمان حاکم بر آموزش عالی در ایران»، «انتظار جامعه (صنعت، بازار و دولت) از آموزش عالی»، «اقتصاد آموزش عالی»، «رقابتی و بینالمللیشدن آموزش عالی» و «چالشهای نوظهور و توسعۀ علوم میان و فرارشتهای» بهعنوان پیشرانهای تغییر در موضوع مقاله احصا گردیده و تأثیر و نقش هریک در آیندۀ نظام ارتقای اعضای هیئت علمی تبیین شده است. برایناساس، ارتقای ویرایشهای آیندۀ این آییننامه، نیازمند همگامی با نیروهای پیشران شناساییشده، لحاظ پیچیدگیهای ساختاری میان عوامل کلیدی مؤثر و انطباق با تحولات محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق اتخاذ رویکردهای میانرشتهای و آیندهنگر آنهاست.
اقتصاد
محمدمهدی کمال؛ هادی امیری؛ ,وحید مقدم؛ داریوش رحیمی
چکیده
بهرهبرداری و مالکیت مشترکات از مباحث فقهی است که نظرات متنوعی را شامل میشود. مطالعه حاضر با این فرض که در حکمرانی مشترکات، همچون سایر ابواب معاملات، عرف و دانش تجربی نقش مهمی دارد، شواهدی از حکمرانی و مشکلات آن در یکی از نظامهای آبیاری خردمقیاس ایران، ارائه شده است. در این مقاله دادهها از مصاحبههای عمیق، کانونی، مشاهدات میدانی ...
بیشتر
بهرهبرداری و مالکیت مشترکات از مباحث فقهی است که نظرات متنوعی را شامل میشود. مطالعه حاضر با این فرض که در حکمرانی مشترکات، همچون سایر ابواب معاملات، عرف و دانش تجربی نقش مهمی دارد، شواهدی از حکمرانی و مشکلات آن در یکی از نظامهای آبیاری خردمقیاس ایران، ارائه شده است. در این مقاله دادهها از مصاحبههای عمیق، کانونی، مشاهدات میدانی و اسناد فراهم آمده و با چارچوب تحلیل و توسعهٔ نهادی (IAD) تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد، بهرهبرداران در طول زمان، با استفاده از ویژگیهای منبع، نوعی نظام بهرهبرداری را سامان داده بودند که در آن بهرهبرداران بالادست قدرتی در بهرهبرداری نسبت به پاییندست نداشتند. اما پس از آن که دولت با قانون ملیکردن منابع طبیعی نقش اصلی را در حکمرانی این حوزه بر عهده گرفت، با صدور مجوزهای حفر چاه، ترتیبات نهادی بهرهبرداران در سطح کنش جمعی را به حاشیه رانده و به دلیل عدم آگاهی از دانشبومی موجب ایجاد نزاع بین بهرهبرداران شد. بنابراین، هم تابآوری سیستم اقتصادی و اجتماعی کاهشیافته و هم موجب برونرانی مردم از حکمرانی محلی شده است. این یافتهها حاکی از آن است که رویکرد حکمرانی مشترکات مبتنی بر خوانش فعلی از قواعد فقهی مربوطه، امکان انطباق با شرایط محیطی را ندارد.
نوآوری و فناوری
حسینعلی قجری؛ علی نقوی
چکیده
نیاز به تبلیغات در فضای اینترنت امروزه به یک ضرورت برای کسبوکارهای اینترنتی و غیراینترنتی تبدیل شده است. کسبوکارهای دیجیتالمارکتینگ، کسبوکارهای نوپایی در ایران است که تحلیل جامعهشناختی این کسبوکارها یکی از نیازهای ضروری جهت رشد و توسعه آنها است. این مقاله سعی دارد عوامل مؤثر بر اشتغال افراد در کسبوکارهای تبلیغاتی ...
بیشتر
نیاز به تبلیغات در فضای اینترنت امروزه به یک ضرورت برای کسبوکارهای اینترنتی و غیراینترنتی تبدیل شده است. کسبوکارهای دیجیتالمارکتینگ، کسبوکارهای نوپایی در ایران است که تحلیل جامعهشناختی این کسبوکارها یکی از نیازهای ضروری جهت رشد و توسعه آنها است. این مقاله سعی دارد عوامل مؤثر بر اشتغال افراد در کسبوکارهای تبلیغاتی اینترنتی را احصاء و مورد بررسی قرار دهد. برای دستیابی به این مهم، پس از کنکاش در نظریات مختلف جامعهشناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و... یک مدل نظری با رویکرد بینرشتهای ارائه شد و6 متغیر استعداد، علاقه، فرهنگ سازمانی، مزایای شغلی، طبقهٔ اجتماعیـاقتصادی و بازار کار بهعنوان عوامل مهم تأثیرگذار بر اشتغال در کسبوکارهای تبلیغاتی اینترنتی تعیین شد. سپس با توزیع پرسشنامه محققساخته در بین نمونهٔ جامعهٔ آماری، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفت و با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن معناداری 5 فرضیه از ۶ فرضیه با متغیر وابستهٔ «اشتغال» (بهجز عامل طبقه اجتماعیـاقتصادی) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بر اساس یافتههای آزمون معادلات ساختاری (لیزرل) معناداری متغیرهای مستقل «علاقه» و «بازار کار» با متغیر وابستهٔ «اشتغال» مورد تأیید قرار نگرفت و مشخص شد که عامل استعداد (با ضریب استاندارد 3/0) و مزایای شغلی (با ضریب استاندارد 62/0) بیشترین تأثیر را در جذب شاغلین به کسبوکارهای تبلیغاتی اینترنتی داشتهاند.
سینما
جواد نعمتاللهی؛ علیرضا صیاد
چکیده
زن جدید ایرانی با آزادیهای نسبی بهخصوص در زمینۀ فعالیتهای اجتماعی، در دورۀ پهلوی و در نتیجۀ فرایند مدرنیزاسیون، در سطح کلانشهرها ظاهر شد. اما این آزادی به مذاق مردان ایرانی، حتی قشر روشنفکر آنان خوش نیامد. برای مثال، سینمای موج نو بهعنوان شکل روشنفکرانۀ سینمای ایران در آن زمان، کهنگاهی انتقادی نسبت به فرایند مدرنیزاسیون ...
بیشتر
زن جدید ایرانی با آزادیهای نسبی بهخصوص در زمینۀ فعالیتهای اجتماعی، در دورۀ پهلوی و در نتیجۀ فرایند مدرنیزاسیون، در سطح کلانشهرها ظاهر شد. اما این آزادی به مذاق مردان ایرانی، حتی قشر روشنفکر آنان خوش نیامد. برای مثال، سینمای موج نو بهعنوان شکل روشنفکرانۀ سینمای ایران در آن زمان، کهنگاهی انتقادی نسبت به فرایند مدرنیزاسیون آمرانۀ شاه داشت و گاهی حتی رویکردی تجددستیزانه نشان میداد و عموماً با بازنمایی فریبایی ظاهری و پوچی باطنی زن جدید، و ارائۀ تصویری از وی بهمثابۀ مظهر سبک زندگی جدید و نماد زوال فرهنگ اصیل ایرانی، سعی در تقبیحش داشت. این مقاله که به روش توصیفیـتحلیلی نوشته شده است، بازنمایی زن جدید را در دو فیلم آقای هالو و بلوچ، متعلق به سینمای موج نوی ایران،بررسی، و نتیجهگیری میکند زن جدید که همچون دیگر پدیدههای زندگی مدرن باعث ازدسترفتن سیطرۀ سابق مردان شده است، سینماگران را به تصویرکردن وی همچون کالای جذاب، سطحی و پرخطر کلانشهر مدرن مجاب میکند. او پدیدهای میشود که همراستا با دیگر پدیدههای مدرن و حتی در رأس و اهم آنها، مردان و فرهنگ ایرانی را به قهقرا میکشاند. درواقع، این فیلمها در قالب بومیگرایی و انتقاد از مدرنیزاسیون ناقصِ شاه، به تجددستیزی و دفاع از سنتهای مردسالارانه و بازپسگیری کنترل ازدسترفته برمیخیزند. بازنمایی سینماییِ جنسیت، اهمیت بسزایی در مطالعات جامعهشناختی هنر دارد و مقاله با بررسی نمایش زن جدید در سینمای دغدغهمند موج نو، به عمق مشکلات جنسیتی در جامعۀ ایران اشاره میکند.
سیدمحمد شبیری شبیری؛ سیده زهرا شمسی
چکیده
مسائل و مشکلات زیست محیطی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز به برنامهدرسی زیست محیطی در آموزش عالی و تفکر را در برنامهریزی توسعه دانشگاهی جهت پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده مضاف میکند. بدین منظور این پژوهش به بررسی تحلیلی برنامه درسی میانرشتهای آموزش زیست محیطی در آموزش عالی میپردازد. روش پژوهش، توصیفی ...
بیشتر
مسائل و مشکلات زیست محیطی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز به برنامهدرسی زیست محیطی در آموزش عالی و تفکر را در برنامهریزی توسعه دانشگاهی جهت پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده مضاف میکند. بدین منظور این پژوهش به بررسی تحلیلی برنامه درسی میانرشتهای آموزش زیست محیطی در آموزش عالی میپردازد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل اساتید و دانشجویان زیست محیطی در دانشگاههای کشور به تعداد 759 نفر میباشد که 40 نفر استاد و 719 نفر دانشجو است. روش نمونهگیری برای دانشجویان بهطور تصادفی ساده بوده که بنا بر پیشنهاد جدول کرجیسی و مورگان تعداد نمونه برابر با 250 نفر و برای اساتید از شیوه سرشماری انتخاب و استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها این پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته میباشد که برای تعیین روایی از نظرات صاحبنظران و براساس فرمول لا و شه 8/0 و برای پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برابر 806% بدست آمد. تحلیل و تفسیر دادهها براساس ماتریس SWOT انجام پذیرفت. با استناد نتایج حاصل از نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها استراتژی کنونی نظام آموزش عالی در برنامه درسی زیست محیطی راهبردی تهاجمی است. راهبردی که با استفاده از نقاط قوت و در جهت بهرهگیری از فرصتها به منظور پیشبرد اهداف سازمان تدوین و پیش میرود. اینگونه راهبرد مطلوبترین نوع راهبرد است.
آموزش عالی
فیروزه اصغری؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ سعید غیاثی
چکیده
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها ...
بیشتر
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها و شکاف مطالعاتی قابل توجهی برخوردار است. به نحوی که می توان به صراحت به عدم بلوغ مطالعات فرهنگ دانشگاهی در ایران اشاره نمود. مقاله حاضر با هدف پاسخ به این مساله، به واکاوی مفاهیم، دیدگاهها و نظریههای مرتبط در این حوزه و تحلیل آن پرداخته است. واکاوی انجام شده نشان می دهد که عدم توسعه مفهومی و روشی مطالعات « فرهنگ دانشگاه(ی)» صرف نظر از پیچیدگی سه مفهوم فرهنگ، سازمان و دانشگاه، از سه دلیل اصلی نشات می گیرد: عدم تفکیک مفهومی «فرهنگ دانشگاه» از «فرهنگ دانشگاهی»، عدم توجه به تعلق مطالعات فرهنگ دانشگاه(ی) به حوزه میان رشته ای و عدم تفکیک روش شناختی میان دو رویکرد« داشتن» فرهنگ به مثابه یک متغیر و « بودن» فرهنگ به مثابه استعاره ریشه است.
افشین حمدیپور؛ رسول زوارقی؛ سمیرا مرادی
چکیده
هدف از مقالۀ حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توانمندسازی دانشی اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه تبریز در راستای ایجاد تحول در این مقوله با روش تحلیل عامل اکتشافی است. مقالۀ حاضر از نوع توصیفیـپیمایشی است و جامعۀ مورد مطالعه 204 تن از اعضای هیئت علمی بوده که از بین آنها 78 تن به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و دادهها با استفاده ...
بیشتر
هدف از مقالۀ حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توانمندسازی دانشی اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه تبریز در راستای ایجاد تحول در این مقوله با روش تحلیل عامل اکتشافی است. مقالۀ حاضر از نوع توصیفیـپیمایشی است و جامعۀ مورد مطالعه 204 تن از اعضای هیئت علمی بوده که از بین آنها 78 تن به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و دادهها با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ و برای تعیین اعتبار سازهای از فن تحلیل عاملی بر اساس تجزیه به مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل نشان داد که شش عامل اصلی (موانع روانشناختی، فردی، ارتباطی، فرایندی، سازمانی، نوآوری و فنّاوری) بهترتیب مهمترین چالشهای توانمندسازی دانشی از دیدگاه نمونۀ آماریاند. یافتهها نشان داد اعضای هیئت علمی چالشهای سازمانی را «کمتر از حد متوسط»، چالشهای ارتباطی و روانشناختی را در حد «متوسط» و چالشهای فردی، فرایندی، نوآوری، و فنّاوری را «بیش از حد متوسط» درک کردهاند. نتیجۀ آزمون فریدمن هم نشان داد که میانگین شش عامل تفاوت معناداری با هم دارند. شناسایی و اولویتبندی چالشهای توانمندسازی دانشی استادان حوزههای علوم انسانی میتواند به شناسایی ضعفهای اساسی در این راستا و برنامهریزی برای تقویت آنها بهمنظور زمینهسازی برای ایجاد تحول در علوم انسانی منجر شود.
نوآوری و فناوری
آرش حسین پور؛ محمدحسین رنجبر؛ جهانبخش اسدنیا؛ فائق احمدی
چکیده
عوامل رفتاری و روانی در قالب اطمینان بیشازحد مدیران، هزینههای نمایندگی، رفتار مدیریت سود، و کوتهبینی مدیران میتواند بر شفافیت اطلاعاتی تأثیر بگذارد و باعث تغییرات چشمگیری در آنها شود. افزونبراین، شواهد حکایت از این دارد که سرمایهگذاران برای تعیین ارزش سهام، تحت تأثیر قضاوتهای مبتنیبر تصورات ذهنی، اطلاعات غیرعلمی، ...
بیشتر
عوامل رفتاری و روانی در قالب اطمینان بیشازحد مدیران، هزینههای نمایندگی، رفتار مدیریت سود، و کوتهبینی مدیران میتواند بر شفافیت اطلاعاتی تأثیر بگذارد و باعث تغییرات چشمگیری در آنها شود. افزونبراین، شواهد حکایت از این دارد که سرمایهگذاران برای تعیین ارزش سهام، تحت تأثیر قضاوتهای مبتنیبر تصورات ذهنی، اطلاعات غیرعلمی، و شرایط روانی و احساسی در بورس حضور دارند و این درحالی است که میتوان به پشتوانۀ شفافیت اطلاعاتی در این بازار حضور یافت؛ بنابراین، با توجه به اهمیت این روابط برای بازار، مقالۀ حاضر تأثیر ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مدیران را بر گرایشهای احساسی سرمایهگذاران در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. دراینراستا، فرضیههایی تدوین و اطلاعات مربوط به شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار در طول دورۀ زمانی بین سالهای 1387 تا 1396 بررسی و تجزیهوتحلیل شده است. جامعۀ آماری پژوهش، با توجه به شرایط درنظرگرفتهشده برای انتخاب نمونه، دربردارندۀ 150 شرکت است که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شدهاند. الگوی رگرسیون مقاله با استفاده از روش دادههای تابلویی با رویکرد اثرات تلفیقی، بررسی و آزمون شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که بهلحاظ تأثیر ویژگیهای اخلاقی و رفتاری مدیران، ویژگیهای رفتاری خوشبینانه، کوتهبینانه، رفتار نمایندگی، و مدیریت سود با کاهش شفافیت در محیط تصمیمگیری شرکت، سبب تشدید گرایشهای احساسی سرمایهگذاران شده و اثر مثبت و معناداری بر آن دارد. افزونبراین، نتایج بهدستآمده، بیانگر این است که شاخص قدرت مدیریت که نشاندهندۀ رفتار مقتدرانۀ مدیر است، اثر معناداری بر گرایشهای احساسی سرمایهگذاران ندارد.
علوم سیاسی
فاطمه ذوالفقاریان
چکیده
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل ...
بیشتر
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل انسان با طبیعت و محیطزیست در دورههای گوناگون بسیار متغیر و گاه متناقض بوده است. وجود دیدگاه زیستمحور و پذیرش این اصل که انسان جزئی از طبیعت است و حیات او به حیات محیط پیرامونش بستگی دارد، باعث بروز رفتارهای مبتنی بر احترام به طبیعت و محیطزیست شده است. ایرانیان باستان نیز بهعنوان یکی از اولین تمدنهای شکلگرفته در جهان همواره در مسائل انسانی و زیستمحیطی پیشرو بودهاند. قوانین حاکم در دوران کهن مبتنی بر الگوهای اعتقادی بوده است و سیاستهای حکمرانی آن دوران با تأسی از پندارهای حفاظت از عناصر محیطی آبوخاک، گیاه و حیوان شکل گرفته است. در این مقاله علاوه بر بررسی دیدگاه زیستمحور در اسطورههای بهجا مانده از ایران باستان و همچنین کاوش در منابع آئین زرتشت و کتاب اوستا، به چگونگی ارتباط سیاستهای شاهان و حکمرانی با اندیشههای زیستمحیطی پرداخته شده است. نتیجه نشان میدهد که ایرانیان باستان با نگرشی زیستمحور و با استفاده از گزارههای مذهبی سعی بر تقدس عناصر چهارگانه و تأکید بر حفظ آن داشته باشند.
علوم اجتماعی
مهشید طالبی صومعه سرایی؛ محمدسعید ذکایی؛ محمد فاضلی؛ محمود جمعهپور
چکیده
حوضه آبریز زایندهرود بهعنوان تنها رودخانه دائمی و پرآب فلات مرکزی در خطه جمعیتی پرتراکم و اقلیم خشک و نیمه خشک است. در این حوضه به دلیل مدیریت و نظارت تاریخی دقیق، مسائل اجتماعی تقسیم آب بهندرت مشهود بود. بااینوجود از اواسط دهه 80 شمسی، این رودخانه بهطور مداوم جریان طبیعی خود را از دست داده و تبدیل به رودخانهای فصلی شده است. ...
بیشتر
حوضه آبریز زایندهرود بهعنوان تنها رودخانه دائمی و پرآب فلات مرکزی در خطه جمعیتی پرتراکم و اقلیم خشک و نیمه خشک است. در این حوضه به دلیل مدیریت و نظارت تاریخی دقیق، مسائل اجتماعی تقسیم آب بهندرت مشهود بود. بااینوجود از اواسط دهه 80 شمسی، این رودخانه بهطور مداوم جریان طبیعی خود را از دست داده و تبدیل به رودخانهای فصلی شده است. لذا اعتراضات زیادی نیز در استانهای بهرهبردار از این حوضه روی داده است. هدف از مقاله حاضر بررسی چرایی بحران آب در زایندهرود در دو دهه اخیر است. از آنجاکه شناخت مسائل مدیریت آب فراتر از فهم موضوع از منظر فنی بوده و در زمره علوم بین رشتهای قرار دارد، لذا شناخت مسائل و مشکلات در شیوه مدیریت منابع آب در حوضه زایندهرود نیز در ابعاد مختلفی در نظر گرفته شده است. بدینترتیب این مقاله نیز با تمرکز بر رویکرد شناخت شکاف حکمرانی آب حوضه زاینهرود در بخشهای مختلف پرداخته است. روش به کار برده شده برای این هدف، علاوه بر تحلیل اسناد و قوانین، مبتنی بر تحلیل مضمون قیاسی مصاحبههای تخصیصی با 30 کارشناس و خبره آب در بخشها و استانهای مختلف (اصفهان و چهارمحال و بختیاری) است. نتایج به دست آمده نشان داد که حکمرانی آب در حوضه زایندهرود برآمده از شکافهای مختلفی از جمله شکاف اجرایی، شکاف هدفگذاری، شکاف سیاستی، شکاف اطلاعاتی، شکاف ظرفیتی، شکاف سرمایهگذاری و شکاف مسئولیتپذیری است.
فرید آزادبخت
چکیده
شناخت روشمند پویایی و ایستایی پدیدارهای چندساحتی حقوقی در گسترههای فردی و جهانی، مستلزم قبض و بسط چارچوبهای مفهومی و فائق آمدن بر تنگنظریهای معرفتشناختی نو و کهنی است که بر منطق تحلیلی و تجویزی و ساحتهای هستیشناختی و معرفتشناختی دانش بالندۀ حقوق بینالملل و روششناسی تکثرگرای آن سایه افکنده و آن را تا سرحد مجموعهای ...
بیشتر
شناخت روشمند پویایی و ایستایی پدیدارهای چندساحتی حقوقی در گسترههای فردی و جهانی، مستلزم قبض و بسط چارچوبهای مفهومی و فائق آمدن بر تنگنظریهای معرفتشناختی نو و کهنی است که بر منطق تحلیلی و تجویزی و ساحتهای هستیشناختی و معرفتشناختی دانش بالندۀ حقوق بینالملل و روششناسی تکثرگرای آن سایه افکنده و آن را تا سرحد مجموعهای از قواعد (پراگماتیسم فلسفی) و یا به منزلۀ پدیدارشناسی ارادۀ دولت (پوزیتیویسم حقوقی) فروکاسته است. فایق آمدن بر این وضعیت، درگرو اتخاذ منطق تحلیلی نوینی با عنوان نظریۀ عمومی سیستم-هاست که در این مقاله، وجوه و جنبههایی از آن بر معرفت و نظام حقوقی بینالمللی تطبیق داده شده است. نظر به اینکه کاربست رویکرد سیستمی در حوزۀ ناآزمودۀ حقوق بینالملل، با مناقشات هستیشناختی، تعارضهای معرفتشناختی و چالشهای روششناختی همراه است؛ با این حال اقتضائات معرفتشناختی ایجاب مینماید در راستای بازاندیشی قابلیتهای تبیین سیستمی حقوق بینالملل، جایگاه و منزلت این گسترۀ معرفتی در سامانۀ عمومی دانش بشری ترسیم شود؛ بهگونهای که بتوان مرزهای معرفتی و دامنۀ منطق تحلیلی و تجویزی آن را از دانشهای همسنخ، همچون روابط بینالملل و علوم ناهمسنخ بازشناسی نمود. به همینمنظور حقوق بینالملل را یک «کل ارگانیک تحلیلی و کنشی» انگاشته و در سطح تحلیل نخست که ناظر به ساحت شناختاری و ساختار نظری حوزۀ معرفتی حقوق بینالملل است، ابعاد تئوریک و به سخن دیگر، روششناسی، الگوهای تبیین، منطق حقوقی، زبان حقوقی و فرایندهای نظریهپردازی و آزمون گزارهها و نظریۀ حقوقی بررسی و تحلیل خواهد شد. در سطح تحلیل دوم که هدف آن تبیین ساحت هستیشناختی حقوق بینالملل است، وجه کنشی سیستم حقوقی بینالمللی که ترکیبی قوامیافته از نهاد، هنجار، آیین و سازوکار است، در چارچوب الگوهای تعامل بیرونی، درونی و مرزی روش تحلیل سیستمی بررسی خواهد گردید.
علوم اجتماعی
رضا عبدالرحمانی؛ علیرضا زرگر؛ ناهید حسینی؛ حجت متقی
چکیده
این مقاله با هدف واکاوی شگردها و عوامل اثرگذار بر کلاهبرداری زنان از شرکتهای بیمه، تحلیلی جامعهشناختی از وقوع چنین رخدادی را ارائه کرده است. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گرداوری اطلاعات میدانی و ابزار آن بر اساس اسناد و پروندهها، مصاحبه با تعدادی از زنان کلاهبردار و همدست با باندها، کارشناسان و مأموران راهنمایی ...
بیشتر
این مقاله با هدف واکاوی شگردها و عوامل اثرگذار بر کلاهبرداری زنان از شرکتهای بیمه، تحلیلی جامعهشناختی از وقوع چنین رخدادی را ارائه کرده است. روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. روش گرداوری اطلاعات میدانی و ابزار آن بر اساس اسناد و پروندهها، مصاحبه با تعدادی از زنان کلاهبردار و همدست با باندها، کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است. جامعه آماری تعداد 138 پرونده از اسناد مرتبط با موضوع است که 15 پرونده به روش تصادفی ساده انتخاب شد. همچنین تعداد 58 نفر از زنان کلاهبردار، افراد همدست با باندها و کارشناسان و مأموران راهنمایی و رانندگی است که به روش هدفمند تا اشباع داده انتخاب و با تمامی جمعیت یادشده مشارکتکننده مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته انجام گرفت. روایی و پایایی بر اساس نظرات مارشال و راسمن (1377) به دست آمده است. به سبب کیفی بودن کار روش تجزیه و تحلیل بهطور همزمان با جمعآوری اطلاعات، کدگذاری باز و محوری و فشردهسازی با طراحی مضامین پایه و میانجی و سپس مضامین اصلی و تمها با استفاده از نرمافزار مکسکیودا انجام شده است. نتایج یافتهها نشان داد که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از عوامل اثرگذار و انگیزشی برای مجرمان است؛ اما مهمترین عامل را میتوان عامل اقتصادی و فقر برشمرد. همچنین کلاهبرداران با آشنایی و سوءاستفاده از ضعفها و خلأهای قانونی و گاه استفاده از افراد غیر ایرانی (افغانها)، خانوادههای بیبضاعت، به جعل و تهیه شناسنامه با هویت جعلی پرداخته و از طریق افراد مسئول و نفوذ در دستگاههای دولتی و شرکتهای بیمه اقدام به اخذ مبالغ هنگفت دیه از شرکتهای بیمه میکنند.
هنر و محیط زیست
محبوبه طاهری؛ عفت السادات افضل طوسی
چکیده
مشیِ هنر معاصر در فتح عنوان هنر بیقاب در هنر مفهومی، بهرهوری از انقلاب فناوری و همکنشی میان مخاطب و اثر هنری، و توجه به مضامین محیطزیستی است. از معاصرترین شکل هنرمحیطیِ موضوعگرای معاصر، اکو آرت است که در پرداختن به بحران زیستمحیطی، آوانگاردی نوین در شیوه بازنمایی هنر ارائه میدهد. از سویی، تخریب محیطزیست ...
بیشتر
مشیِ هنر معاصر در فتح عنوان هنر بیقاب در هنر مفهومی، بهرهوری از انقلاب فناوری و همکنشی میان مخاطب و اثر هنری، و توجه به مضامین محیطزیستی است. از معاصرترین شکل هنرمحیطیِ موضوعگرای معاصر، اکو آرت است که در پرداختن به بحران زیستمحیطی، آوانگاردی نوین در شیوه بازنمایی هنر ارائه میدهد. از سویی، تخریب محیطزیست فضایی مشترک برای بازنمایی تعامل گفتمانهای مختلف دانش ازجمله ابعاد مختلف علم در شناخت این مهم، برای عاملین ایجاد نموده است. از این رو، تبیین تلاقی هنر-علم در هنر محیطزیستی برای درک روابط گفتمانی در هنر معاصر ضرورت انجام این پژوهش است که با مطالعه بازنمایی تعامل گفتمان هنر معاصر با علم در رویکرد انتقادی به بحران محیطزیست با صورتبندی گفتمان در قرائت فوکو از اپیستمه، صورت میپذیرد. مقاله حاضر در تلاش است با فرض سینرژی هنر-علم با عنوان سامان گفتمانی هنر محیطی معاصر در بازنمایی بحران محیطزیستی، صورتبندی گفتمانی اکو آرت مبنیبر علم را مطالعه کند. روش تحقیق اتخاذ شده در تبیین قواعد گفتمان هنر اکو با استناد به شرح اپیستمه در روش دیرینهشناسی در آراء فوکو است که با استناد به منابع کتابخانهای صورت میپذیرد. نتیجه آنکه هنر معاصر محیطزیستی در تعامل با نهادهای علمی با جلوههایی از هنرهای تجربی، تعاملی، مشارکتی، مبتنیبر تحقیقات و روشهای علمی، فضای گفتمان بحران زیستمحیطی را بازتولید میکند و رابطه هنر-علم میتواند بهعنوان نمایی از معرفتشناختی (اپیستمه و صورتبندی دانایی) در دوارن معاصر قلمداد شود.