بحران ویروس کرونا
محمد یکرنگی
چکیده
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل مبنای حق بر فرار محکوم از کیفر و به تبع آن حق دولت بر مقابله با مجرم فراری از زندان بهمثابهٔ شهروند و یا دشمن ایجاد شد. این پرسش که آیا محکومی که بیم خطر جانی خود را در زندان میدهد، از نظر فلسفی، حق دارد از زندان فرار نماید و آیا باید این حق برای وی به رسمیت شناخته شود؟ آیا دولت حق دارد در شرایط پاندمی و در صورت فرار با او چون یک دشمن برخورد نماید؟ مسئلهٔ این مقاله موضوعی بینرشتهای حقوق کیفری و فلسفه میباشد. مقاله به تحلیل این موضوع با محوریت فلسفهٔ سیاسی هابز بهعنوان فیلسوفی میپردازد که اگرچه به حق دولت بر کیفر تأکید کرده اما بر حق مجرم بر مقاومت در برابر کیفر نیز اصرار ورزیده و در ظاهر نوعی تعارض درونی در اندیشهٔ وی در این زمینه وجود دارد. براساس یافتههای این مقاله، محبوسین حق فرار از زندان را در شرایط پاندمی کرونا نه در معنای «حق/ادعا» بلکه در معنای «حق/امتیاز» داشته و دولت حق مقابله با آنان را بهمثابهٔ «شهروند» در مفهوم «حق/قدرت» دارد.
علوم اجتماعی
زینب شفیعی
چکیده
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است. در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد: دوره اول، دورهای است که صنایعدستی بهمثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا، ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود؛ در دوره دوم، همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم؛ و در دوره سوم، ...
بیشتر
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است. در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد: دوره اول، دورهای است که صنایعدستی بهمثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا، ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود؛ در دوره دوم، همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم؛ و در دوره سوم، ظهور صنایع خلاق را داریم که از سویی با مفهوم خودانجامی(آماتور)، و از سویی دیگر، با بازتولید هژمونی گفتمانی هنرهای والا پیوند خورده است. بسیاری از تألیفات دانشگاهی ظهور این مدلهای جدید اقتصاد خلاق را در سایه فرهنگ وب۲ مطالعه کردهاند. در این پژوهشها آمده است که اتسی (Etsy) بهعنوان یک مکان بازار، مرز بین کار حرفهای و آماتور را از بین برده و بحث کار را پیچیدهتر کرده است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در دنیای امروز با حرکت صنایعدستی به سوی «دوره پساحرفهای»، آیا مفاهیم «آماتور» و «حرفهای» کاربرد خود را از دست دادهاند؟ نقطه عزیمت مقاله حاضر همینجاست و قصد دارد از طریق مطالعهای کیفیـاکتشافی به این پرسش پاسخ داده و به جایگاه صنایعدستی مدرن در ایران بپردازد. بدینمنظور، دو تیپ سازنده، از یکدیگر تفکیک شدهاند:حرفهایها و آماتورها. هر تیپ ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. حرفهایها فارغالتحصیلان رشتههای هنری هستند که کنش خود را در قالب مفاهیم خاص میدان هنرهای والا توصیف میکنند. اینها اصل هومولوژی را برای کارآفرینی هنری به کار میگیرند. در مقابل آماتورها خودآموختگان هنری قرار میگیرند. آنها در پی یک شانس، سرگرمیشان به کسبوکار تبدیل شده و قدرت پیوند با غریبهها را جایگزین قدرت پیوندهای ضعیف کردهاند. فقدان اصل هومولوژی در بین آماتورها مانع کارآفرینی آنها نشده است.
آینده پژوهی آموزش عالی
محمد حسینی مقدم؛ مهرداد حمیدی
چکیده
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری ...
بیشتر
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری شده است. موضوعاتی ازقبیل تغییرات آب و هوا، آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش طول عمر و پیری جوامع، فقر جهانی، بحرانهای مالی بینالمللی، بیماریهای عالمگیر، تروریسم، اعتیاد و بیعدالتی از جمله مسائلی است که تدبیر، اندیشهورزی و آیندهنگری آنها از حوزه و توان تخصصهای فردی خارج بوده و نیازمند هماندیشی، گفتوگو و همکاری حوزههای تخصصی متفاوت است. با توجه به این نکات، پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شوند؟ روشهای استفادهشده در این مقاله عبارتاند از: مطالعات اسنادی، پانل خبرگان، ذهنانگیزی و تحلیل لایهلایۀ علتها. دستاوردهای مقاله عبارتاند از: نخست، دانشهای میانرشتهای در پاسخ به مسائل پیچیده که در زمان اکنون و آینده ریشه دارد، هویت پیدا میکنند؛ دوم، توسعۀ میانرشتهایها در علوم پزشکی نیازمند فرایند توسعۀ همزمان از بالا به پایین و از پایین به بالای نظام خطمشیگذاری و اقدام در اجتماعات علمی علوم پزشکی است؛ سوم، ساخت آیندۀ مطلوب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در علوم پزشکی کشور مستلزم توجه به واقعیتهای شکلدهنده به موضوع در لایههای متفاوت عینی تا ذهنی است و برایناساس، به رویکردها، برنامهها و اقدامات کوتاهمدت تا بلندمدت برای ساخت عینیتها و ذهنیتهای مرتبط نیاز است.
مرتضی درخشان؛ محمد حسین متقی زاده
چکیده
هدف این مقاله ارائهی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای مؤثر در تصمیمات اقتصادی انسان میباشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایهی مطالعات میان رشتهای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این ...
بیشتر
هدف این مقاله ارائهی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای مؤثر در تصمیمات اقتصادی انسان میباشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایهی مطالعات میان رشتهای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این نیروها را بررسی میکنیم و با بررسی روابط علی و معلولی بین آنها برآیند این نیروها را تحلیل نماییم. ابتدا با استفاده از رویکرد نئوکلاسیکی ارتدکس، که از نظریهی کیزِِر اقتباس شده سه نیرو را تحلیل نموده و با استفاده از تعلیمات اسلامی بخش چهارم را برای رفع نواقص آن نظریه تحلیل و بررسی مینماییم. در نهایت نتیجهی این تلاش، ارائهی یک مدل مفهومی کامل هم در سطح خرد و هم در سطح کلان میباشد که میتواند تصمیمات انسانها را در حوزهی اقتصاد هر چه دقیقتر و به واقعیت نزدیکتر پیشبینی کند و از آن میتوان برای سیاست گذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی استفاده نمود.
علوم سیاسی
رحمت عباستبار؛ خسرو محمدحسینپور
چکیده
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگیهای مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگیها مورد بررسی و واکاوی قرار دادهایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافتهای انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهرهای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته میباشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهاییبخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
میان رشتهای
زینب رجبی؛ اصغر فهیمیفر
چکیده
پیوند درونی شعر و ادبیات فارسی با نگارگری ایران که نمایانگر اشتراک در زمینه خیال و صورخیال است، سبب شده تا این دو حوزه از هنرهای ایران دارای اشتراکی درونی و عمیق باشند و زبان و بیان مشترکی برای بیان صور و معانی عالم خیال ارائه نمایند. شاعران و نگارگران ایران از ابزارهای کلامی و بصری خاصی همچون آرایههای ادبی و بصری برای انتقال این ...
بیشتر
پیوند درونی شعر و ادبیات فارسی با نگارگری ایران که نمایانگر اشتراک در زمینه خیال و صورخیال است، سبب شده تا این دو حوزه از هنرهای ایران دارای اشتراکی درونی و عمیق باشند و زبان و بیان مشترکی برای بیان صور و معانی عالم خیال ارائه نمایند. شاعران و نگارگران ایران از ابزارهای کلامی و بصری خاصی همچون آرایههای ادبی و بصری برای انتقال این صور و معانی بهره جستهاند. در این مقاله که با تأکید بر آرایهٔ استعاره است، به نقش و قابلیت بیانی این آرایه در شعر و نگارگری، بهطورخاص پرداخته شده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسشهاست: 1. آرایهٔ استعاره در شعر و نگارگری ایران چه تأثیرات بیانی دارد؟ 2. نگارگران چگونه از ظرفیت استعاره در بیان بصری خویش بهره بردهاند؟ هدف از مقاله، بررسی ارتباط دو حوزهٔ تمدنی ایران یعنی شعر و نگارگری و تبیین وجه اشتراک آنها یعنی عالم خیال و صورخیال است. همچنین مشخصنمودن انواع استعاره و استعارهٔ گونههای بصری در آثار نگارگری از اهداف دیگر این مقاله است. این مطالعه به شیوهٔ توصیفی_تحلیلی صورت گرفته و شیوهٔ جمعآوری اطلاعات کتابخانهای-اسنادی است. دادههای مقاله نشان میدهد که استعاره در شعر فارسی در قالب واژگان و جملات بهصورت صریح و غیرصریح تداعی معنا مینماید که این امکانات از طریق شعر به نگارگری ایران منتقل گشته و هنرمندان نگارگر از امکان بیانی این آرایه بهصورت بصری در قالب اشکال، رنگها و بافتها استفاده کردهاند و هویت بصری جدیدی برای بیان مضامین ارائه نمودند.
تاریخ
مجتبی انصاری؛ فاطمه پروانه اسدی؛ محمدجواد مهدوینژاد
چکیده
تاریخِ فرهنگی رویکردی میانرشتهای در تاریخنگاری است که تلاش میکند دو حوزهٔ اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ، را در تعامل با یکدیگر بهکار گیرد. بهطورکلی، منابع فارسی موجود در حوزهٔ تاریخ فرهنگی را میتوان در دو دستهٔ کلی دستهبندی کرد: الف) شناخت تاریخ فرهنگی شامل تاریخچه، تعریف، مبانی نظری، نظریهها و نظریهپردازان، ...
بیشتر
تاریخِ فرهنگی رویکردی میانرشتهای در تاریخنگاری است که تلاش میکند دو حوزهٔ اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ، را در تعامل با یکدیگر بهکار گیرد. بهطورکلی، منابع فارسی موجود در حوزهٔ تاریخ فرهنگی را میتوان در دو دستهٔ کلی دستهبندی کرد: الف) شناخت تاریخ فرهنگی شامل تاریخچه، تعریف، مبانی نظری، نظریهها و نظریهپردازان، معرفی آثار شاخص، طرح موضوعات و مسائل اصلی و تحلیل و نقد آنها؛ ب) اِعمال تاریخ فرهنگی شامل شناخت منابع، موضوعات، روشها و رویکردها و ارائهٔ راهکارها. در این مقاله با بررسی منابع فارسی موجود به نقد سِیر مطالعات انجامشده در حوزهٔ تاریخ فرهنگی در ایران پرداختهشده و با توجه به کاستیهای پژوهشهای موجود، راهکارهایی بهمنظور نظامبخشی به پژوهشهای آتی جهت شناخت عمیقتر و رشد و شکوفایی این جریان و بهرهگیری از آن در تاریخنگاری ایران، ارائه شده است. دادهها نشان میدهد که پراکندگی زمانی و ناپیوستگی موضوعیِ در انتشار منابع به چشم میخورد و همچنین در این حوزهٔ دانش، مبانی نظری، نظریهپردازان و منتقدان، روشها و مصادیق آن بهطور کامل معرفی نشده و جای خالی نقدها و تحلیلها بهوضوح مشهود است. نتایج (راهکارهای) ارائهشده عبارتاند از: ۱) تعریف سِیر مطالعاتی؛ ۲) تعیین اولویتهای ترجمه؛ ۳) نقدوتحلیل موضوعات تاریخ فرهنگی؛ ۴) تلاش برای ایجاد سنت ایرانیِ تاریخ فرهنگی با بهرهگیری از نظریههای درونفرهنگی؛ ۵) توجه به شاخصهای اصلی تاریخ فرهنگی و پایبندی به آن، پرهیز از خّلطِ مباحث.
علوم ارتباطات
هادی خانیکی؛ زرین زردار؛ سیده ثریا موسوی
چکیده
در سالهای گذشته، شاهد نزاع گفتمانی بر سر معنابخشی به مسئلۀ آب و راهحلهای آن بودهایم و رسانههای جمعی از عرصههای این نزاع بودهاند. اما برساختهای مختلفی که در این رسانهها از مسئله ارائه شده، نامعلوم است. مقالۀ پیش رو، بهطور خاص بر روزنامههای سراسری تمرکز کرده و درصدد پاسخ به این پرسش است که گفتمانهای مسئلۀ آب ایران ...
بیشتر
در سالهای گذشته، شاهد نزاع گفتمانی بر سر معنابخشی به مسئلۀ آب و راهحلهای آن بودهایم و رسانههای جمعی از عرصههای این نزاع بودهاند. اما برساختهای مختلفی که در این رسانهها از مسئله ارائه شده، نامعلوم است. مقالۀ پیش رو، بهطور خاص بر روزنامههای سراسری تمرکز کرده و درصدد پاسخ به این پرسش است که گفتمانهای مسئلۀ آب ایران در روزنامههای سراسری دهۀ 90 چگونه صورتبندی شدهاند. به این منظور با روش تحلیل گفتمان انتقادی مطالب 4 روزنامۀ سراسری طی 9 سال (از 1/1/1390 تا 29/12/1398) بررسی شدهاند. طبق یافتهها، در گفتمان غالب روزنامۀ شرق سیاستهای کلان و رویکرد نادرست توسعه بحران را ایجاد کرده است. این گفتمان راهحل را تغییر سیاستها و ساختارهای تولید و سازگاری با طبیعت قلمداد میکند. در گفتمان روزنامۀ ایران، ساختارهای کلان (اقتصاد سیاسی ایران، فردگرایی) سبب مصرفگرایی مردم شدهاند و به این طریق بحران را ایجاد کردهاند. این گفتمان در خدمت رؤیتناپذیر ساختن نقش دولت در ایجاد بحران است. در گفتمان روزنامۀ دنیای اقتصاد ترکیبی از عوامل (نظام مالکیت دولتی آب، سیاستمداران، مردم و مسئولان) بحران را ایجاد کرده است. افزایش قیمت آب راهکاری است که این روزنامه برای حل بحران پیشنهاد میدهد. در گفتمان روزنامۀ کیهان، بحرانی بودن آب، حذف شده است. بنابراین، در صورتبندی گفتمانی روزنامههای ایران و کیهان، مشکلات مربوط به آب ناشی از سیاستها و اعمال قدرت نیست. این نوع صورتبندی گفتمانی را میتوان محصول روزنامهنگاری توسعهای دانست. در مقابل، ابعاد گستردهتری از مسئلۀ آب در روزنامههای مستقلتر شرق و دنیای اقتصاد رؤیتپذیر شده است.
علوم اجتماعی
مریم آزادی؛ غلامرضا آذری؛ مریم ایرجی
چکیده
کنش فریبکاری اجتماعی با خدشه به اعتماد میان فردی، ارتباطات سالم اجتماعی را در سطوح مختلف تهدید میکند. در این مقاله با اتخاذ رویکرد کاربردی، عامل فریب در یک فضای گفتمانی از منظر جامعهشناسی زبان بهعنوان یک موضوع بینرشتهای مورد تحلیل قرارداده شد، چرا که تحلیل پدیدهها از نگاه میانرشتهای امکان فهم شرایط و حل بهتر مسائل ...
بیشتر
کنش فریبکاری اجتماعی با خدشه به اعتماد میان فردی، ارتباطات سالم اجتماعی را در سطوح مختلف تهدید میکند. در این مقاله با اتخاذ رویکرد کاربردی، عامل فریب در یک فضای گفتمانی از منظر جامعهشناسی زبان بهعنوان یک موضوع بینرشتهای مورد تحلیل قرارداده شد، چرا که تحلیل پدیدهها از نگاه میانرشتهای امکان فهم شرایط و حل بهتر مسائل را فراهم میکند. بررسی انجامشده در یک بستر اجتماعی در سطح دو دبیرستان دخترانۀ متوسطۀ دوم شهر تهران، از منظر نظریۀ فریبکاری میانفردی بولرو بورگون در راستای نیل به دو هدف اصلی مقاله، یعنی یافتن دلایل فریبکاری تحصیلی و نقش عوامل مؤثر در شکلگیری گفتمان فریب و یافتن راههای برونرفت آن، انجام شده است.233 نفر از دانشآموزان 15 تا 17 سال، که تجربۀ قرار گرفتن در موقعیت فریب را داشتند، انتخاب شدند. نمونههای معرف، ویژگیهای مشابهی چون جنس، شغل، مقطعتحصیلی و منطقۀ خاص سکونت دارند. ابزار پژوهش، پرسشنامهای 30 سؤالی محققساخته حول محور فریبکاری تحصیلی است که توسط سه تن از اساتید هیئت علمی براساس مقیاس هفتدرجهای لیکرت و پرسشنامۀ فریبکاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011) ایجاد و اعتبارسنجی شده است. تحلیل دادهها بااستفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. حوزۀ واکاوی مقاله به کلاسهای آنلاین، ارائۀ تکالیف و امتحانات توجه دارد. ابزار پژوهش دو مقیاس وظیفهشناسیـاخلاق تحصیلی و فریبکاری تحصیلی در فضای مجازی است. تحلیل نتایج آزمون براساس شاخص همبستگی پیرسون نشانمیدهد که بین وظیفهشناسی و اخلاق تحصیلی با فریبکاریتحصیلی ارتباط منفی معناداری وجود دارد. با توجه به این نتیجه به نظر میرسد تلاشهای مداخلهای و آموزشی برای افزایش تعهد اخلاقی فراگیران در کاهش رفتارهای فریبکارانه آنها اثربخش است. این یافتهها اطلاعات ارزشمندی برای دستاندرکاران آموزشی که هدفشان کاهش فریبکاری در محیطهای علمی است، فراهممیآورد و تلویحات مهمی جهت آموزش اخلاقی فراگیران دربردارد.
نوآوری و فناوری
محمد احسان زندی؛ محمدصادق خیاطیان یزدی؛ مهدی محمدی
چکیده
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نوآوری بنگاههای دانشبنیان حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران است. در این مقاله که از نوع توصیفیـتحلیلی است، از روش پژوهش کمیـکیفی استفاده شده و پژوهش در دو بخش انجام شده است. بخش نخست، بهصورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل پیشینۀ موضوع و مصاحبه با 9 نفر از سیاستگذاران، خبرگان، ...
بیشتر
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نوآوری بنگاههای دانشبنیان حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران است. در این مقاله که از نوع توصیفیـتحلیلی است، از روش پژوهش کمیـکیفی استفاده شده و پژوهش در دو بخش انجام شده است. بخش نخست، بهصورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل پیشینۀ موضوع و مصاحبه با 9 نفر از سیاستگذاران، خبرگان، و مدیران بنگاههای حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام شده است. در بخش دوم، الگوی بهدستآمده در مرحله نخست از طریق توزیع پرسشنامه در میان 275 بنگاه فعال در این حوزه، پیمایش شد تا اعتبار الگوی پیشنهادی سنجیده شود. بنا بر نتایج بهدستآمده، عوامل محیطی، نسبت به عوامل سازمانی، در ارتقای ظرفیت نوآوری بنگاههای حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات اهمیت بیشتری دارند. بهنظر میرسد، دلیل این اهمیت، تأثیرپذیری بالای کسبوکارهای دانشبنیان این حوزه از عواملی همچون رشد و ثبات اقتصادی، رقابتپذیری، و حمایت دولت از نوآوری باشد. همچنین، نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد، مهمترین عوامل سازمانی مؤثر بر ظرفیت نوآوری عبارتاند از: همکاری و ارتباطات، منابع ایدهیابی، عوامل فردی، فرهنگ سازمانی، راهبردها و مدیریت فناوری، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، و تخصیص منابع به نوآوری. در میان عوامل محیطی مؤثر بر نوآوری، حمایت نهادی، عوامل کلان اقتصادی، و موقعیت بنگاه، بهترتیب دارای بیشترین اهمیت بودهاند. افزونبراین، نتایج نوآوری، نتایج بازار، نتایج مالی، و نتایج انسانی، مهمترین شاخصهای اندازهگیری ظرفیت نوآوری بهشمار میآیند.
مدیریت
محمدرضا محمدیون؛ حجت الله وحدتی؛ سیدنجم الدین موسوی؛ امیرهوشنگ نظرپوری
چکیده
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدتهاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانستهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزشوپرورش است. رویکرد پژوهش ...
بیشتر
دوگانه عاملیت-ساختار در مورد رفتارهای ریاکارانه جمعی در میان ایرانیان مدتهاست موضوع بحث و مناقشه بوده است. در این میان برخی عاملیت و برخی دیگر عامل اصلی این رفتار نادرست را ساختار موجود در جامعه دانستهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی عمیق علل رفتار ریاکارانه و ارائه الگویی برای اصلاح آن با تمرکز بر نهاد آموزشوپرورش است. رویکرد پژوهش کیفی و میانرشتهای با استفاده از دادههای جامعهشناسی، روانشناسی، حقوق، ادبیات، علوم سیاسی، روابط بینالملل و ... بوده است. کدگذاری دادهها تا اشباع نظری با استفاده از روش تحلیل موضوعی ادامه یافت. مقولههای اصلی در بخش علت رفتار ریاکارانه تحت تسلط فرا نظریه ساختار-عمل گیدنز شناسایی میشوند. این نظریه هنجار اجتماعی را نتیجه کنش عاملیتی-ساختاری میداند. بهاینترتیب در بخش عاملیت، سادهانگاری بیشازحد رفتار ریاکارانه، نفی فردیت و جبر تاریخی و برای مقوله ساختار، انحصار (سازمانی) دولتی، استبداد، استفاده ابزاری از دین و خودکامگی برخی مدیران، قرار دادن سنت در برابر مدرنیته و احساس ناامیدی اجتماعی در برابر بیعدالتیهای موجود برای مقوله ساختار پدید آمد. بر اساس الزامات و محدودیتهای آموزشوپرورش، ضمن رعایت نظریه کاملاً ایرانی کنشگران مرزی مقصود فراستخواه، مقولههای اجرای اصل شایستهسالاری و تخصیص منابع شایسته ، قرار دادن دروس فلسفه اخلاق و حقوق بشر در سرفصلها، ایجاد فضا برای روانشناسان، تلاش برای احیای سرمایه اجتماعی، استفاده از هر فرصتی برای ایجاد بستری برای مدرنیته، اجرای مدیریت دانش و اجماع در انجام کنشهای مدنی کارآمد نیز بهعنوان راهکار پیشنهاد شد.
سیدمحسن علویپور
چکیده
سینما از همان آغاز بهمثابة موقعیتی برای تألیف و عرضة اندیشه ـ و از جمله اندیشة سیاسی ـ شناخته شده است و بسیاری از سینماگران مؤلف تلاش داشتهاند با بهرهگیری از امکاناتی که تصویر سینمایی در اختیار آنها قرار میدهد، مؤلفههای هنجارین سیاسی و سامان نیک اجتماعی را بازنمایی کنند. این تلفیق اندیشه و هنر البته صورتهای گوناگونی بهخود ...
بیشتر
سینما از همان آغاز بهمثابة موقعیتی برای تألیف و عرضة اندیشه ـ و از جمله اندیشة سیاسی ـ شناخته شده است و بسیاری از سینماگران مؤلف تلاش داشتهاند با بهرهگیری از امکاناتی که تصویر سینمایی در اختیار آنها قرار میدهد، مؤلفههای هنجارین سیاسی و سامان نیک اجتماعی را بازنمایی کنند. این تلفیق اندیشه و هنر البته صورتهای گوناگونی بهخود میگیرد و در بیان خویش نیازمند ظرفهای متنوعی است. بهعنوان مثال، روایت تاریخی در سینما میتواند بهمثابة محلی برای عرضة اندیشههای انتقادی و هنجارین سیاسی در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر بهدنبال آن است که با بررسی گونههای مختلف بهرهگیری از روایت تاریخی بهمنظور عرضة اندیشة سیاسی در سینمای ایران، موقعیت میانرشتهای سینما بهمثابة تقاطع معرفتهای تاریخی و اندیشهورزانة سیاسی را مورد کاوش قرار دهد.
نرگس تاجیک نشاطیه
چکیده
بررسی و تفسیر اندرزنامههای سیاسی، با توجه به بستر تاریخی آنها، مطالعهای میانرشتهای را ضروری میسازد. در چارچوب در هم تنیدگی اندیشه سیاسی و تاریخ، اندرزنامه سیاسی بهعنوان قویترین جریان اندیشه سیاسی در تاریخ ایران، معمولا منبع خوبی برای نسبتسنجی اخلاق و سیاست در دورههای مختلف تاریخی بوده است. در این میان، اخلاق محسنی ...
بیشتر
بررسی و تفسیر اندرزنامههای سیاسی، با توجه به بستر تاریخی آنها، مطالعهای میانرشتهای را ضروری میسازد. در چارچوب در هم تنیدگی اندیشه سیاسی و تاریخ، اندرزنامه سیاسی بهعنوان قویترین جریان اندیشه سیاسی در تاریخ ایران، معمولا منبع خوبی برای نسبتسنجی اخلاق و سیاست در دورههای مختلف تاریخی بوده است. در این میان، اخلاق محسنی که در عصر حکومت ترکی _ مغولی تیموریان، یا بهعبارتی دوره غلبه شمشیر بر خردورزی، توسط واعظ کاشفی از مقربین دربار سلطان حسین بایقرا نگاشته شد، اندرزنامهای سیاسی است که سیاست و قدرت را با اخلاق پیوند میزند. درواقع، در دورهای که عمل حاکمان، شرایطی بحرانی را ایجاد کرده، کاشفی با شخصیت متساهل و اندیشهگر در سنت فکری ایرانی، سیاستی اخلاقی را توصیه میکند و مشروعیت و دوام حکومت را به اصول اخلاقی منوط میداند. بر این اساس، آداب ملکداری با رعایت اصولی از جمله عدالتو دینداری تعریف میشود. در اخلاق محسنی، این اصول، علاوه بر اینکه اخلاق پایه هستند و توضیحات پیچیده ندارند، توسط افراد مختلف با دیدگاهها و مذاهب مختلف، در اعصار و مکانهای متفاوت تأیید میشوند و از اخلاقی مشترک حکایت دارند که نیاز زمانه کاشفی به آبادانی و عدالت را به دور از تعصبات قومی _ مذهبی پاسخ میدهد.
علوم ارتباطات
هادی خانیکی؛ یوسف خجیر
چکیده
این مقاله با هدف فراتحلیل پژوهشهای مرتبط با «رسانههای اجتماعی و مشارکت سیاسی» در دو سطح پژوهش خارجی و داخلی نخست به بررسی نقاط قوت و ضعف این پژوهشها و سپس مقایسۀ بین آنها میپردازد. در این فراتحلیل، پژوهشها در سه بخش نظری (چهار معیار)، روشی (ده معیار)، و نتیجهشناختی (دو معیار) بررسی شدند. فراتحلیل بیانگر این است که ...
بیشتر
این مقاله با هدف فراتحلیل پژوهشهای مرتبط با «رسانههای اجتماعی و مشارکت سیاسی» در دو سطح پژوهش خارجی و داخلی نخست به بررسی نقاط قوت و ضعف این پژوهشها و سپس مقایسۀ بین آنها میپردازد. در این فراتحلیل، پژوهشها در سه بخش نظری (چهار معیار)، روشی (ده معیار)، و نتیجهشناختی (دو معیار) بررسی شدند. فراتحلیل بیانگر این است که مهمترین نقاط قوت پژوهشها، تنوع رویکردهای نظری، استفاده از چارچوب نظری تلفیقی، تنوع جامعۀ آماری، تنوع شیوههای انتخاب حجم نمونه، استفاده از آزمونهای آماری متنوع و درعینحال با توان آماری بالا، توجه به سطح تحلیل خرد، تنوع در رسانههای اجتماعی مورد بررسی، و توجه به تأثیرهای گوناگون در بخش نتایج است. همچنین نقاط ضعف پژوهشها، استفاده از نظریهها و دیدگاههای نظری غیرمرتبط در مبانی نظری، استفادۀ ضعیف از چارچوبهای نظری تعیینشده در تحلیل یافتهها، ضعف تبیین ابعاد مشارکت سیاسی در مباحث نظری، غلبۀ پارادایم اثباتگرایی و روش پیمایشی، ناتوانی در استفاده از روشهای کیفی و تلفیقی، ضعف سنجش روایی و پایایی ابزار، ضعف شاخصسازی متغیر مشارکت سیاسی در پرسشنامه و دستیافتن به نتایج متناقض در بحث نوع تأثیر است.
معماری
هیوا رحمانی؛ محمدرضا پورزرگر؛ بهروز منصوری
چکیده
آموختههای معماری امروز تحت تأثیر استیلای هژمونیهای مرکزگرا، هجوم اطلاعات و تکنولوژی موجب تسخیر روح انسان شده است که منجر به تبلور اشکال جدیدِ خلقیات فردی به جای خلاقیت شده است. تغییر یادگیری فرایند انسانِ معمار به معنای رهایی ذهن از انباشتگیهای اطلاعات و خوانش آموزههای مؤثر بهواسطهٔ تجربههای زیستشدهٔ ...
بیشتر
آموختههای معماری امروز تحت تأثیر استیلای هژمونیهای مرکزگرا، هجوم اطلاعات و تکنولوژی موجب تسخیر روح انسان شده است که منجر به تبلور اشکال جدیدِ خلقیات فردی به جای خلاقیت شده است. تغییر یادگیری فرایند انسانِ معمار به معنای رهایی ذهن از انباشتگیهای اطلاعات و خوانش آموزههای مؤثر بهواسطهٔ تجربههای زیستشدهٔ انسانیِ حاویِ روح و احساس هدف پژوهش است. مطالعهٔ حاضر به روش اسنادی، و بهمنظور شناخت روابط انسان با محیط به خوانش آثار پدیدارشناسان حوزهٔ انسان، ذهن و خیال، و ریشههای درونمرزیِ مؤثر بر برقراری پیوند انسان با پدیدههای محلی، همچون ادبیات، پرداخته است. با خوانش نظریههای شناختِ جهان هستی و دیدگاههای محورگرایی، به وجوه گمگشتهٔ «چگونه انسانشدن» پیبرده شد. در ابتدای قرن بیستم جریان فکریـفلسفی پدیدارشناسی شکل گرفت که اساس هستیشناسی را تجربیات زیستشدهٔ انسانی دانست. سپس از فلسفهٔ محض به جریان حوزهٔ «اندیشه» و «یادگیری خودیافته» تغییر مسیر داد و با برقراری پیوندی چندوجهی میان رشتهها و تجربههای زیستشدهٔ انسانی، در مدارس معماری مطرح شد. شناخت فرایند خودیافتهٔ «انسانِ معمار» جهت کسب تجربههای فردی با کیفیت و خلق پدیدههای معماری انسانی از یافتههای این مقاله است که در دو وجه مورد مطالعه قرار گرفت: 1) خواندن منابع و ریشههای غنیِ درونمرزی؛ و 2) آموختن چگونه اندیشدن بهمنزلهٔ نگاه جهانشمول. خوانش شعر حافظ و تجربهٔ زیستهاش در فرایند یادگیری معماری موجب خودیافتگی و پالایش ذهن میشود. در این راه انسان فراگیرنده به بیداری دست مییابد که در قالب مدلی ترسیم شده است.
صادق آبسالان
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی چگونگی پروبلماتیکشدن گفتمان آموزش در ایران و منازعۀ پیرامون آن اختصاص دارد؛ اینکه نظام آموزش در ایران از چهزمان به ابژهای برای اندیشه بَدَل شد؟ این پرسش نتیجۀ نگاهی متفاوت به تاریخ نظام آموزش در ایران است. تاکنون این تاریخ، تحت تأثیر شیوۀ تاریخنگاری سنتی بهگونهای خاص فهم و توضیح داده شده است. این شیوه، ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی چگونگی پروبلماتیکشدن گفتمان آموزش در ایران و منازعۀ پیرامون آن اختصاص دارد؛ اینکه نظام آموزش در ایران از چهزمان به ابژهای برای اندیشه بَدَل شد؟ این پرسش نتیجۀ نگاهی متفاوت به تاریخ نظام آموزش در ایران است. تاکنون این تاریخ، تحت تأثیر شیوۀ تاریخنگاری سنتی بهگونهای خاص فهم و توضیح داده شده است. این شیوه، در تحلیل و تبیین گسست از گفتمان آموزش سنتی، توجهش معطوف به نقش ساختهای کلان و بنیادین، پندارهای مبتنی بر پیشرفت، و اصالتدادن به نقش سوژههای معین بوده است. این مقاله شیوۀ یادشده را کنار نهاده و با رویکرد تاریخنگاری فوکو به موضوع پیدایش گفتمان آموزش جدید و منازعۀ پیرامون آن توجه کرده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد گسست از نظام آموزش سنتی، نه محصول آگاهی سوژهای خاص است و نه در چارچوب منطقی ساختی و فراتاریخی قابل تبیین است. آنچه زمینۀ پیدایش این گسست را فراهم میآورد وقوع و همایندی رخدادهایی خاص در تاریخ ایران است. تلاقی این رخدادها و ناتوانی گفتمان قدیم در توضیح و چارهاندیشی برای وضعیت جدید، به پیدایش گفتمانی جدید منجر شد. گفتمانی که برخورد با بحرانهای موجود را نه بر اساس نظم گفتمانی قدیم، بلکه مبتنی بر علوم، فنون، و نظام عقلانیت جدید غرب پی گرفت. مجموعۀ این شرایط، نهاد آموزش در ایران را به موضوعی پرمناقشه تبدیل کرد و به تحولات و منازعههای زیادی پیرامون علوم و نهادهای آموزشی جدید دامن زد.
نوآوری و فناوری
پدرام طلوعی؛ فرزام بابایی سمیرمی؛ رضا ارجمندی؛ امیرحسام حسنی؛ رضا عزیزینژاد
چکیده
تابآوری شهرها در مدیریت شهری، اهمیت زیادی دارد، زیرا بر زیست و بقای یک شهر تأثیر میگذارد. با افزایش ظرفیت و توان سکونتگاههای شهری و ضریب تابآوری آنها است که مدیریت باکیفیت شهرها برای نسلهای آینده امکانپذیر میشود. این پژوهش با هدف طراحی الگوی تابآوری برپایۀ رویکرد ارزشآفرینی در مدیریت شهری انجام شده است. مقالۀ حاضر ...
بیشتر
تابآوری شهرها در مدیریت شهری، اهمیت زیادی دارد، زیرا بر زیست و بقای یک شهر تأثیر میگذارد. با افزایش ظرفیت و توان سکونتگاههای شهری و ضریب تابآوری آنها است که مدیریت باکیفیت شهرها برای نسلهای آینده امکانپذیر میشود. این پژوهش با هدف طراحی الگوی تابآوری برپایۀ رویکرد ارزشآفرینی در مدیریت شهری انجام شده است. مقالۀ حاضر بهلحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها، از نوع کیفی است. جامعۀ آماری پژوهش، دربردارندۀ خبرگان دانشگاهی و مدیران شهرداری در حوزه مدیریت شهری تهران است که پس از 11 مصاحبه، اطلاعات به کفایت داده رسید. برای انتخاب نمونه در مرحلۀ کیفی از روش گلولهبرفی استفاده شد و روایی محتوای پرسشهای مصاحبه توسط 4نفر از هئیت علمی دانشگاه تأیید شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که چهار عامل اقتصادی، اجتماعی، نهادی، کالبدیـفضایی در این عرصه نقش چشمگیری دارند. پیشنهاد میشود، ابعاد شکلدهندۀ الگو، بهعنوان عامل تعدیلکننده در سازمانها بررسی شده، و اثر تغییرات محیط کالبدیـفضایی بر الگوی مدیریت تابآوری در سازمانهای دیگر سنجیده، و با یافتههای پژوهش حاضر مقایسه شود.
معماری
حمزه پیربابائی؛ مینو قرهبگلو؛ محمدعلی کی نژاد
چکیده
معماری بهعنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم میکند آنچنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، بهدلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشتهها و حوزههای معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقولهای میانرشتهای است و هر ...
بیشتر
معماری بهعنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم میکند آنچنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، بهدلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشتهها و حوزههای معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقولهای میانرشتهای است و هر نوع تحلیل و ارزیابی آن نیز بدون در نظر گرفتن این ویژگی ناکارآمد و بیتأثیر خواهد بود. در این مقاله، که از روش فرایند استدلال منطقی بهره میبریم، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه میتوان الگویی میانرشتهای برای ارزیابی خلاقیت در آثار معماری تدوین کرد. طبق یافتههای این پژوهش، سنجش خلاقیت معماری با رویکرد میانرشتهای عبارت است از بهکارگیری علوم مختلف برای رسیدن به یک دانش یکپارچه به منظور ارزیابی تازگیِ راهحلهای ارائهشده توسط معماری برای رفع نیازهای مختلف انسان جهت زندگی در آن فضا. بر این اساس، خلاقیت دارای دو بُعد اساسی نوآوری و فایده است که برای ارزیابی هر اثر خلاقانه بررسی این دو بعد لازم و ضروری است. طبق الگوی پیشنهادی این مقاله، برای سنجش خلاقیت معماری ابتدا باید نیازها و خواستهای انسان از یک بنای معماری با کاربری خاص مشخص شود، سپس میزان رضایت از پاسخهای آن بنا به نیازها مورد سنجش قرار گیرد. در مرحلۀ بعد نوآوری معماری در برآورده کردن این نیازها در یک طیف هفتمرحلهای از مصالح بهکاررفته (کمترین نوآوری) تا ایجاد یک عملکرد جدید (بیشترین نوآوری) ارزیابی میشود.
فلسفه
سید محمدرضا امیری طهرانی
چکیده
رابطۀ خرد-کلان از مهمترین موضوعات در مطالعات اجتماعی به معنای عام آن است. این که پدیدۀ کلان چگونه از اجزا و پدیدههای خرد حاصل میشود و قوانین پدیدههای کلان چه نسبتی با قوانین ذیربط پدیدههای خرد دارد، به مسئلۀ نوظهوری اجتماعی در همۀ شاخههای علوم اجتماعی مربوط میشود. هیچ پژوهش اجتماعی بدون پیشفرضی صریح یا ضمنی در پاسخ به ...
بیشتر
رابطۀ خرد-کلان از مهمترین موضوعات در مطالعات اجتماعی به معنای عام آن است. این که پدیدۀ کلان چگونه از اجزا و پدیدههای خرد حاصل میشود و قوانین پدیدههای کلان چه نسبتی با قوانین ذیربط پدیدههای خرد دارد، به مسئلۀ نوظهوری اجتماعی در همۀ شاخههای علوم اجتماعی مربوط میشود. هیچ پژوهش اجتماعی بدون پیشفرضی صریح یا ضمنی در پاسخ به این مسئله امکانپذیر نیست. نوظهوری اجتماعی به دو نوع قوی و ضعیف تقسیم میشود و رویکردهای روششناختی در تأمین شرایط هر یک، ایستارهای متفاوتی دارند. نوظهوری مستلزم مطالعات میانرشتهای است و تحقیق دربارۀ پدیدار نوظهور، استفاده از رشتههای متفاوت را ضرورت میبخشد. در این مقاله تلاش میشود که با روش تحلیلی و میانرشتهای و با بهره جستن از مفاهیم فلسفۀ ذهن، روانشناسی و عصب زیستشناسی، نخست شرایط نوظهوری اجتماعی تبیین گردد و سپس ایستار رویکردهای روششناختی فردگرا و جمعگرا اعم از تقلیلگرا و ناتقلیلگرا در تأمین این شرایط، نقد و ارزیابی شود. به این منظور، پس از تعریف مفاهیم نوظهوری اجتماعیِ قوی و ضعیف، در تبیین شرایط نوظهوری قوی از مفاهیم برگرفته از فلسفۀ ذهن هم چون تحقق چندگانه و انفصال فاحش بهره میگیریم. در تأمین شرایط نوظهوری قوی، رویکرد نوظهوری فردگرا با چالش علیت روبهپایین و تقلیلناپذیری، و رویکرد نوظهوری جمعگرا با چالش شیءانگاری روبرو است.
مطالعات فرهنگی
آرش حیدری؛ علیرضا خدایی
چکیده
پژوهش حاضر که با هدف فهمِ عناصر تصویر غرب در نخستین سفرنامههای ایرانی نوشته شده است، بر آن است که تصویر غرب را با منطقی رؤیاگون و دارای تعین چندوجهی درک کند. لویی آلتوسر، تعین چندوجهی، که مفهومی در روانکاوی فرویدی است را برای تبیین ساخت پیچیده، غیرخطی و غیرذاتیِ رخدادهای تاریخی بکار گرفت. این مفهوم نشان میدهد که ساخت پدیدههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر که با هدف فهمِ عناصر تصویر غرب در نخستین سفرنامههای ایرانی نوشته شده است، بر آن است که تصویر غرب را با منطقی رؤیاگون و دارای تعین چندوجهی درک کند. لویی آلتوسر، تعین چندوجهی، که مفهومی در روانکاوی فرویدی است را برای تبیین ساخت پیچیده، غیرخطی و غیرذاتیِ رخدادهای تاریخی بکار گرفت. این مفهوم نشان میدهد که ساخت پدیدههای تاریخی از انباشت تاریخهای گاهاً متفاوت و متضاد در لحظهای معین شکل گرفتهاست. ازاینرو، با کمک این مفهوم تلاش کردهایم نشان دهیم که غرب در نخستین سفرنامههای ایرانیان چگونه بهتصویر کشیده شده و چه نسبتی با تصویر غرب در داستانهای تمثیلی برقرار کرده است. تصویر غرب، همچون تجلی مادیت و تاریکی، و شرق، همچون جایگاه نور و معنویت، در ادبیات عرفانی ساخته میشود و با جایگشتش به نخستین سفرنامههای ایرانیان دربارۀ غرب، ترکیببندی جدیدی پدید میآورد. در این مقاله با بهکارگیری روش مطالعۀ تاریخی و اسنادی نشان دادهایم که تصویر غرب چگونه بهطور همزمان، دوگانۀ جانِ والاـتنِ لذتجو را در یک تصویر یگانه حفظ، و سیاستهای میلورزی خاص خود را تولید و توزیع میکند.
بحران ویروس کرونا
محسن شفیعی سیف آبادی؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای ...
بیشتر
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای و روش توصیفیـتحلیلی است. سؤالی این است که بحران کوویدـ19 چه ابعادی از حیات انسانها را متأثر ساخته و شامل چه واقعیاتی میشود؟ فرضیه مورد آزمون عبارت است از: «بحران کرونا در سه سطح سیستمی تعاملاتی، سازمانی و جامعوی قابلبررسی است و در خردهسیستمهایی چون قانون، علم، دین، سیاست، اقتصاد و آموزشوپرورش قابلفهم است». نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که تغییر رویکرد در بستر سیستم تعاملات اجتماعی باعث دگرگونی اساسی در تعاملات روزمره افراد شده است. در سیستم سازمانی برخی سازمانها منتفع و برخی زیان دیدهاند و کنش سازمانی برخی نهادها به داخل منازل کشیده شده است. سیستم جامعوی که خود شامل شش قسمت میشود نیز تغییراتی مهم در زمینه اقصادی، ظهور قوانین جدید در بسیاری از ابعاد زندگی شهروندان، تحوّلی عمیق در زمینه باورهای دینی، تغییر رویه در شیوهٔ آموزشی، توجه ویژه به علوم تجربی و تمرکزگرایی در حوزهٔ خردهسیستم سیاست را تجربه نموده است.
فریبرز محرم خانی
چکیده
اگر مانند برایان فی مفاهیم را به سه دسته تقسیم کنیم (دسته نخست: مفاهیمی که در تفکر از آنها استفاده میکنیم، دسته دوم: مفاهیمی که درباره آنها تفکر میکنیم، و دسته سوم: مفاهیمی که به کمک آنها فکر میکنیم) آنگاه «مخیله اجتماعی» در دسته سوم قرار خواهد گرفت. این مفهوم ناظر است بر عناصر ثابت فرهنگی یک ملت، که در طول تاریخ، همراه آنها ...
بیشتر
اگر مانند برایان فی مفاهیم را به سه دسته تقسیم کنیم (دسته نخست: مفاهیمی که در تفکر از آنها استفاده میکنیم، دسته دوم: مفاهیمی که درباره آنها تفکر میکنیم، و دسته سوم: مفاهیمی که به کمک آنها فکر میکنیم) آنگاه «مخیله اجتماعی» در دسته سوم قرار خواهد گرفت. این مفهوم ناظر است بر عناصر ثابت فرهنگی یک ملت، که در طول تاریخ، همراه آنها است و در مواجهه با تحولات جدید بر آنها تأثیر میگذارد. رژی دبره «مخیله اجتماعی» را محور نظریه واسطهشناسی خود قرار داد. در این مقاله سعی شده است، با استفاده از روش فرانظریه، تأثیر دو نظریه ضمیر ناخودآگاه یونگ و مارکسیسم ساختارگرای آلتوسر در پیدایش مفهوم میانرشتهای «مخیله اجتماعی» بررسی شود. فرانظریه، برخلاف نظریه، به ما نمیگوید که جهان چگونه کارکردی دارد؛ بلکه به چگونگی بنیان نظریهها میپردازد. بدین ترتیب نوشتار حاضر به تأثیر دو جریان مهم روانشناختی و سیاسی ــ که فضای فکری فرانسه را تحت تأثیر خود قرار داد ــ میپردازد و میکوشد تا ردپای این دو جریان را در آرای دبره نشان دهد.
رضا علی کرمی؛ محمد کشاورزی
چکیده
آیندهپژوهی یکی از علوم جدید و میانرشتهای است که جزو علوم و فناوریهای نرم طبقهبندی میشود. آیندهپژوهی را علم و هنر کشف و شکل بخشیدن آینده تعریف کردهاند. تاکنون مطالعات آیندهپژوهی در حوزههای مختلفی از جمله فناوری، اقتصاد، سیاست و... انجام شده است و کارشناسان روشهای مختلف را در حوزههای مربوطه شناسایی و معرفی کردهاند. ...
بیشتر
آیندهپژوهی یکی از علوم جدید و میانرشتهای است که جزو علوم و فناوریهای نرم طبقهبندی میشود. آیندهپژوهی را علم و هنر کشف و شکل بخشیدن آینده تعریف کردهاند. تاکنون مطالعات آیندهپژوهی در حوزههای مختلفی از جمله فناوری، اقتصاد، سیاست و... انجام شده است و کارشناسان روشهای مختلف را در حوزههای مربوطه شناسایی و معرفی کردهاند. از طرفی تغییرات در جهان به قدری وسیع است که همگام شدن با آن کاری بسیار سخت و دشوار است، و ضرورت دارد که در هر زمینهای از قبل به آینده توجه داشته باشیم تا برای رویارویی با آن برنامهریزی کنیم. از طرف دیگر، علم فقه بخش عظیمی از هویت خویش را از گذشته میگیرد. این نگاه به گذشته در بعضی مواقع موجب گذشتهگرایی و دوری از زمان حال و آینده میشود و فقه را در موضع انفعال قرار میدهد. به همین دلیل تمام تلاش ما این است که عنصر آینده پژوهی را وارد علم فقه کنیم تا تصمیم گیران حوزه فقه با تغییرات آینده برخورد پیشدستانه داشته باشند. با این فرض در مقاله حاضر سعی شده است که این علم میانرشتهای با فقه ترکیب شود و مفاهیم و روشهای آن به صورت کلی مفهومسازی و معادلسازی شود. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است.
سعید ضرغامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت دانش و به تبع آن، تحلیل ضرورت مطالعات بین رشتهای از منظر دریدا، نماینده مشهور فلسفه پستمدرن است. دریدا بر آن است که در طی تاریخ اندیشه غرب، حوزههایی از دانش، همچون فلسفه، ریاضیات، و منطق، خردمندانه و در نتیجه، مهم معرفی شده است و در مقابل، ادبیات، شعر، و هنر نابخردانه انگاشته شده و به حاشیه رانده است. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی ماهیت دانش و به تبع آن، تحلیل ضرورت مطالعات بین رشتهای از منظر دریدا، نماینده مشهور فلسفه پستمدرن است. دریدا بر آن است که در طی تاریخ اندیشه غرب، حوزههایی از دانش، همچون فلسفه، ریاضیات، و منطق، خردمندانه و در نتیجه، مهم معرفی شده است و در مقابل، ادبیات، شعر، و هنر نابخردانه انگاشته شده و به حاشیه رانده است. او با بهرهگیری از ساختشکنی نتیجه میگیرد که حوزههای گوناگون دانش، جلوهها و نظامهای گوناگون زبانی است و از آنجا که زبان ذاتاً استعاری، تفسیری، تاریخی، و تغییرپذیر است. با توجه به یافتههای پژوهش، طراحی دانش بر مبنای ارتباط افقی رشتهها، به جای ارتباط عمودی، طراحی بین رشتهای و چندرشتهای و طراحی دانش بر مبنای موضوعات، به جای طراحی بر مبنای رشتهها، به متخصصان و سیاستگذاران پیشنهاد شده است.
فیروزه اصغری؛ بهمن زندی
چکیده
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤالهایی که یک علم خاص بهتنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشتهایها سوق داده است. در این میان زبانشناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار میدهد، بیتردید نیازمند بهرهگیری از علوم مرتبط دیگر ...
بیشتر
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤالهایی که یک علم خاص بهتنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشتهایها سوق داده است. در این میان زبانشناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار میدهد، بیتردید نیازمند بهرهگیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزههایی مانند جامعهشناسی زبان، روانشناسی زبان، زبانشناسی رایانهای، زبانشناسی تربیتی و زبانشناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بینرشتهای زبانشناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصبشناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش میشود از پرسشهای اصلی است که عصبشناسی زبان تلاش میکند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازههای تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبانپریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش میشود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصبشناسی زبان، دیدگاههای مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبانپریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصبشناسی مطرح میشود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.