نویسنده
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران، تهران، ایران.
چکیده
این مقاله در نظر دارد پیامد علومشناختی را به منزله مطالعهای بینرشتهای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علومشناختی با پرداختن به بررسی یکپارچة ذهن در روششناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوهها و فنون جدیدی در زمینه روشهای آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی در فلسفه ذهن، ابتدا مفروضههای معرفتشناختی علومشناختی بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد آموزش فلسفة ذهن مستلزم توجه همزمان به دانستنیها و مهارتهاست. مسئله دیگر، تنوع شایستگیها و تفاوتهای دانشجویان این رشته است که با اتخاذ رویکرد بینرشتهای میتوان با تشکیل گروههای مطالعاتی نامتجانس، از آن به عنوان یک فرصت بهره برد. بدین ترتیب با بهرهگیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچة ذهن میتوان الگوی غیرخطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه بر روش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوههای شبیهسازی کامپیوتری و مطالعات تجربی (مانند علوم اعصاب) برای مطالعة یکپارچه ذهن، فرصتهای یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله