نویسندگان

1 مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزى آموزش عالى

2 دانشگاه تربیت معلم، تهران، ایران.

چکیده

نزدیک به سه‌دهه است که جدال اندیشه‌اى بر سر مفهوم‌سازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میان‌رشته‌اى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستی‌هاى شناخت‌شناسى آموزش و مطالعات رشته‌اى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاوی‌هاى بسیار است.
با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشه‌پردازى در قلمرو آموزش و مطالعات میان‌رشته‌اى، روش‌شناسى مناسب در این مطالعه، تحلیل نظریه‌ها و اندیشه‌هاى رایج در این زمینه با رویکردى نقادانه است.
یافته‌هاى این کندوکاو نظرى بر این نکته تأکید دارد که درهم‌تنیدگىِ مفهومى، دگراندیشى و تفکر نقاد، از جمله بایسته‌هایى است که به پیشبرد مطالعات و آموزش میان‌رشته‌اى مى‌انجامد. افزون بر آن، مطالعات میان‌رشته‌اى، بیش از آنکه به کوشش‌هاى فردى متکى باشد، نیازمند هم‌کنشى گروهى است. افزون بر آن، عواملى نظیر منابع مالى، سوگیرى حرف‌هاى و حمایت نهادى، از جمله نیروهاى زمین‌هاى است که بر مطالعات میان‌رشته‌اى اثر مى‌گذارد و عوامل گروهى، عوامل شناختى و حل مسئله نیز از جمله نیروهاى هدایت‌کننده آن است.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image