مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519Science (LIS), a discipline or an interdicipline?کتابداری و اطلاعرسانی؛ رشته یا میانرشته؟1185610.7508/isih.2010.06.001FAغلامرضافدائیدانشکده علوم و فناوری اطلاعات، دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20110519LIS as a field of study has had a lot of debate from its origin to be counted as an academic discipline. This is because some people think that it is originally practice based; others suppose that technology has greatly affected its identity. The author believes that the approach is not correct. It is not accurate to think that LIS is a discipline founded by library as a place, whereas the concept of LIS, and then as a task, responds to the real information needs of people. Anyhow, the author argues that all human disciplines are interdisciplinary in action, because man is multi aspectual in theory and practice, and LIS is like other disciplines. Thus, every field of study must be counted a discipline first, then interact with other disciplines in practice.در این مقاله به تعریف رشته و میانرشته و تاریخچه این دو پرداخته و این سؤال مطرح میشود که بهرغم میل و یا تکرار عدهای که مشتاقانه و رضایتمندانه کتابداری و اطلاعرسانی را یک میانرشته میدانند، نویسنده استدلال میکند که تا رشتهای نباشد میانرشته مفهومی ندارد. او تأکید میکند که میانرشتگی، پاسخی به یک سونگری پوزیتیویسم و فروکاهی مسائل اجتماعی و انسانی به علوم طبیعی است؛ زیرا از زمانی که نارسایی تحقیق در علوم انسانی با محوریت پوزیتیویسم مطرح شد، مسئله میانرشتگی نیز قوت گرفت. در واقع بحث بر روی مسائل انسانی و اجتماعی جز از طریق نگاههای همهجانبه میسر نیست؛ بنابراین میانرشتگی نفی رشته بودن نیست بلکه نقد آن است؛ ازاینرو اگر کتابداری و اطلاعرسانی بخواهد به عنوان یک حوزه علمی مطرح شود، در آغاز باید رشته باشد تا سپس بتواند با سایر رشتهها بهویژه رشتههای علوم انسانی و یا دیگر رشتهها تعامل کند. در عین حال اثبات رشتهبودن کتابداری و اطلاعرسانی با تعاریف موجود امکانپذیر نیست و باید با تعریف جدیدی از آن، این مسئله را حل کرد. نویسنده معتقد است تعریف جدید او میتواند این مشکل را حل کند.http://www.isih.ir/article_56_64eebaf17bee545bc957a126487679b7.pdfمؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519Explaining and Analyzing the Nature and Function of Philosophy of Education as an Interdisciplinary Fieldتبیین و تحلیل ماهیت و کارکرد میان رشتهای فلسفه تعلیم و تربیت19415710.7508/isih.2010.06.002FAسید مهدیسجادیگروه تعلیم و تربیت، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.سولمازنورآبادیدانشجوی دکتری برنامهریزی درسی دانشگاه تربیت معلم، تهران، ایران.Journal Article20110519One of the issues in educational systems is the use of «interdisciplinary approach”. Interdisciplinary studies are intending to integrate, combine and interact the knowledge and skills in various related fields, which have been put to frequent use to enhance the understanding of studied issues from every possible angle, develop the ability to fully analyze matters, provoke critical thought, encourage creativity and so on. On the other hand, philosophy of education as a one of the fields of human knowledge deals with these concepts. Successful development of interdisciplinary approach occurs when the results enjoy validity and the approach itself reflects understanding of the issues and presents realistic viable solutions. In other words, interdisciplinary approach <br />is considered to be successful along with the efficient use of the experience, knowledge, skills, and approaches of the related fields. This article employing the analytical – descriptive method tries to investigate how and in what areas philosophy of education can be integrated into other fields of study (theoretical or practical), given the use of the interdisciplinary approach. Since the philosophy of education is discussed as the core of most <br />humanities disciplines, knowledge areas such as linguistics, psychology, sociology, art and religion have been touched with the help of a deductive approach. The findings indicate that given the complex nature of human beings and the extent of education, dealing with issues of the humanities is out of the scope of one particular discipline and therefore, using an interdisciplinary approach is essential.از مباحث مطرح در نظامهای آموزشی، استفاده از «رویکرد میان رشتهای» است. مطالعات میان رشتهای خواهان تلفیق، ترکیب و تعامل میان دانش و مهارتها در رشتههای مختلف مرتبط است که به منظور افزایش درک و فهم ابعاد مختلف موضوعات مورد مطالعه، رشد توانایی تحلیل صحیح امور، توسعه تفکر انتقادی و قدرت خلاقیت و ...، استفاده از آن متداول شده است. از طرفی؛ فلسفه تعلیم و تربیت به منزلهی یکی از حوزههای معرفت بشری نیز با این مفاهیم سروکار دارد. موفقیت در اجرای رویکرد میان رشتهای زمانی است که نتایج و یافتههای آن معتبر باشد و بتواند شناخت، فهم و راه حلهای معتبر و واقعی برای مساله و یا موضوع مورد بررسی ارائه دهد. به عبارتی رویکرد میانرشتهای را زمانی میتوان موفق و کارآمد دانست که در فرایند کار بتواند از انباشتهها، تجارب و ظرفیتهای معرفتی، مهارتی و روشی رشتههای مرتبط در جای مناسب و مقتضی، استفاده بهینه و موثر نماید. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و به این سوال که: در صورت امکان استفاده از رویکرد میانرشتهای، فلسفه تعلیم و تربیت با چه رشتههای دیگر و در چه زمینههای (تئوریکی و یا عملی) میتواند تلفیق شود، پاسخ داده می شود. از آنجایی که فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان هسته اکثر رشته های علوم انسانی مطرح می باشد؛ با بهره گیری از رویکرد استنتاجی به حوزه های معرفتی مثل زبان شناسی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنر و دین پرداخته شده است. طبق نتایج مطالعات و تحلیل های بدست آمده، می توان چنین نتیجه گیری نمود که با توجه به ماهیت پیچیده انسان و به تبع آن، پیچیدگی و گستردگی تعلیم و تربیت، پرداختن به مسائل و علوم انسانی از حوزه یک رشته خاص، خارج است و لذا بهره گیری از رویکرد میان رشته ای ضروری است.http://www.isih.ir/article_57_df9848b90d200b70674457b7c48fc1f9.pdfمؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519Innovation in Interdisciplinary Programs in Humanities in Iran A Case-Study of Imam Sadiq University (ISU)نوآوری در مطالعات میانرشتهای در حوزه علوم انسانی در ایران؛ مطالعه موردی دانشگاه امام صادق(ع)43665810.7508/isih.2010.06.003FAمحمدحسنخانیاستادیار دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران.Journal Article20110519Imam Sadiq University was established as a non-governmental academic institution in Iran in 1982 aiming at combining certain branches of Humanities with Islamic studies. In this article the author tries to evaluate the success and failure of declared aims of the ISU founders to make Islamic Studies not only relevant to the needs of contemporary societies but rather an integrated part of academic discipline. This paper is an attempt to introduce this innovation in combining Islamic studies with other academic subjects, namely, Political Sciences, Management, Economics, Law and Communications at ISU and tries to explore the challenges facing this endeavor.دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یک دانشگاه غیردولتی در سال 1361 و با هدف تلفیق میان شاخههای مشخصی از علوم انسانی با معارف و علوم اسلامی تأسیس شد. در این مقاله تجربة نوین دانشگاه امام صادق(ع) در طراحی و تأسیس نسل جدیدی از رویکرد آکادمیک در مطالعات میانرشتهای در نظام آموزش عالی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد. مقاله ضمن ارزیابی عملکرد دانشگاه در نیل به اهداف اعلامی و مطلوبش در گسترش مرزهای علوم اسلامی و گسترش تحقیقات میانرشتهای بین علوم و معارف اسلامی با علوم انسانی و علوم اجتماعی، به توصیف و تبیین نوآوری دانشگاه امام صادق(ع) در تلفیق میان معارف اسلامی از یک سو و رشتههای علوم سیاسی، اقتصاد، حقوق، مدیریت و ارتباطات از سوی دیگر پرداخته و سپس دستاوردهای این تجربه را مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده در پایان تلاش خواهد کرد تا موانع و چالشهای پیش روی این تجربه را بهویژه از منظر مطالعات میانرشتهای مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.http://www.isih.ir/article_58_f517bbdbfdd809c38e68ef67c07cccda.pdfمؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519Interdisciplinary education: Innovation of cognitive science for teaching philosophy of mindآموزش میانرشتهای: نوآوری علوم شناختی در آموزش فلسفه ذهن67875910.7508/isih.2010.06.004FAمحمودتلخابیدانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران، تهران، ایران.Journal Article20110519The goal of this paper is to investigate implications of cognitive science as an interdisciplinary study for educating philosophy of mind. Cognitive science with respect to unified investigation of the mind (UIM), based on its methodology, has created new possibilities in educational planning of philosophy of mind while applying new methods and techniques to teaching. Epistemological assumptions were analyzed to reveal the pedagogic innovation of cognitive science in philosophy of mind instruction. This analysis shows that teaching philosophy of mind should involve both knowledge and skills. Also, it could be an opportunity to take interdisciplinary approach for designing heterogeneous study groups for diversity of competencies and differences of philosophy of mind students. As such, in the UIM, it is argued, with the help of several educational resources, nonlinear problem solving could be utilized; besides explanation that has been usual in philosophy tradition, it is possible to enrich learning experiences of students based on computational simulation and empirical studies (e. g. neuroscience).این مقاله در نظر دارد پیامد علومشناختی را به منزله مطالعهای بینرشتهای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علومشناختی با پرداختن به بررسی یکپارچة ذهن در روششناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوهها و فنون جدیدی در زمینه روشهای آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی در فلسفه ذهن، ابتدا مفروضههای معرفتشناختی علومشناختی بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد آموزش فلسفة ذهن مستلزم توجه همزمان به دانستنیها و مهارتهاست. مسئله دیگر، تنوع شایستگیها و تفاوتهای دانشجویان این رشته است که با اتخاذ رویکرد بینرشتهای میتوان با تشکیل گروههای مطالعاتی نامتجانس، از آن به عنوان یک فرصت بهره برد. بدین ترتیب با بهرهگیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچة ذهن میتوان الگوی غیرخطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه بر روش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوههای شبیهسازی کامپیوتری و مطالعات تجربی (مانند علوم اعصاب) برای مطالعة یکپارچه ذهن، فرصتهای یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.http://www.isih.ir/article_59_bc86fa76d353312559dc5b94dd5f55a0.pdfمؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519Evaluation Quality Indicators of Academic Interdisciplinary Sciences: A Tool for Planningشاخصهای ارزیابی کیفیت میانرشتهایهای دانشگاهی؛ ابزاری برای برنامهریزی891126010.7508/isih.2010.06.005FAمحمودمهرمحمدیاستاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانامیرحسینکیذوریدانشگاه تربیت معلم سبزوار، مشهد، ایران.Journal Article20110519Academic interdisciplinary sciences require their own standards of excellence. The purpose of this study is to design and develop evaluation quality indicators of academic interdisciplinary sciences by applying descriptive and analytical methods. In this regard, firstly, conceptual aspects and the basic components and principles of Academic Interdisciplinary Sciences are identified. Accordingly, appropriate factors, criteria and indicators are developed. The statistical population of the research consists of documents in accessible databases and the research sample is specified through purposeful sampling method. The results indicate that the evaluation of academic interdisciplinary sciences should include five conceptual dimensions: multi-faceted issues, interdisciplinary insights, adhering to integrative process, Interdisciplinary understanding and interdisciplinary structure. Meanwhile it should also pay attention to five main factors: objectives, curriculum, teaching- learning process, faculty and management. Accordingly, in order to evaluate the quality of Academic Interdisciplinary Sciences, 5 factors, 14 criteria and 59 indicators are identified and designed in this study.میانرشتهایهای دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را میطلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین شاخصهای ارزیابی کیفیت میانرشتهایهای دانشگاهی بوده و در آن از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی و مؤلفههای اساسی میانرشتهایهای شناسایی شده و بر مبانی آن ، عوامل، ملاکها و شاخصهای مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعة آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاههای اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ارزیابی میانرشتهایهای دانشگاهی باید به پنج بُعد مفهومی شامل: مسائل چندوجهی، بینشهای میانرشتهای، تولید دانش تلفیقی، فهم میانرشتهایِ مسائل و ساختار میانرشتهای، و همچنین پنج عامل اصلی شامل: اهداف، برنامه درسی، فرایند تدریس ـ یادگیری، هیئت علمی و مدیریت، توجه کرد. بر این اساس، در این تحقیق برای ارزیابی کیفیت میانرشتهایها ؛ 5 عامل، 14 ملاک و 59 شاخص شناسایی و طراحی شده است.http://www.isih.ir/article_60_7521f7d684aa2453554e3b93633ba0c7.pdfمؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوریفصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی2008-46412220110519An Investigation of the Factors Affecting Entrepreneurship in Sport: As an Interdisciplinary Areaبررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی در ورزش؛ به عنوان حوزهای میانرشتهای1131366110.7508/isih.2010.06.006FAزینبمندعلیزادهکارشناسی ارشد مدیریت و برنامهریزی ورزشی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.حبیبهنریاستادیار مدیریت و برنامهریزی ورزشی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.Journal Article20110519The purpose of this study is an investigation of the factors affecting entrepreneurship in sport from the point of view of experts in this field. This study is a descriptive_ analytic one and was conducted as a survey and statistical sample consisted of 64 subjects including top managers and sport management professors at physical education organization. Data is collected by research designed questionnaire. Its reliability (α=.95) is obtained after its validity confirmation (by professors). In this article the most important factors affecting sport entrepreneurship, both as an interdisciplinary field in the world, are studied. Initially, infrastructures are identified for entrepreneurial opportunities in sports and related problems become known so that identifying factors for social, cultural, and economical development to entrepreneurs will be a smooth path, because sport entrepreneurship, given its effective roles in business development, welfare, health development, and participation in various aspects of society, can also play a crucial role in the development of the country. Finally, some solutions for developing entrepreneurial sport are introduced.هدف این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی در ورزش از دیدگاه متخصصان این حوزه است. این پژوهش توصیفی ـ پیمایشی، از نوع کاربردی است که نمونه آماری آن را 64 نفر از اساتید و مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی جهموری اسلامی ایران تشکیل میدهد. جمعآوری دادهها به صورت کیفی (نظرخواهی از نمونه آماری) و کمّی با استفاده از پرسشنامة محققساخته صورت پذیرفت. پس از تأیید روایی (توسط اساتید)، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (95/0=α) به دست آمد. این مقاله مهمترین عوامل اثرگذار بر کارآفرینی ورزشی را که هر دو به عنوان یک حوزه میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند، مورد بررسی قرار میدهد. در ابتدا این مقاله به بررسی فرصتهای زیربنایی برای کارآفرینی در ورزش کشور و سپس شناسایی موانع این بخش میپردازد تا با شناسایی این عوامل راه برای کارآفرینان برای پیشرفت اجتماعی، فرهنگی و توسعه اقتصادی هموار شود، زیرا کارآفرینی ورزشی با ایفای نقش مؤثر در توسعه کسبوکار، رفاه و توسعه سلامتی و مشارکت در ابعاد گوناگون جامعه میتواند نقش مهم و برجستهای در توسعه کشور داشته باشد و در نهایت به تدوین راهکارهایی برای توسعه کارآفرینی ورزشی میپردازد.http://www.isih.ir/article_61_942a752eae16881df7ea81e704ba9e16.pdf