per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
1
20
10.7508/isih.2011.12.001
91
Original Research Paper
بررسی امکان رویکرد چندپاردایمی و فراپارادایمی در مطالعات میانرشتهای
Multi Paradigm and Meta Paradigm Approaches to Interdisciplinary Studies
امیرحسین خالقی
amirkhaleghi@ut.ac.ir
1
علی اصغر پورعزت
pourezzat@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه تهران گرایش سیاستگذاری در بخش عمومی، تهران، ایران.
دانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایران.
اندیشههای کوهن و دیدگاه پارادایمی، انگارههای پیشرفت و انباشتی بودن علم را به چالشی ویرانگر کشید و پس از آن «پارادایم» بارها در علوم اجتماعی هم به کارگرفته شد و اقبالی گسترده یافت. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که آیا در مطالعات میانرشتهای میتوان از رویکردهای چند/فرا پارادایمی بهره گرفت یا گفتگو و پل زدن میان پارادایمها ناشدنی است. در این پژوهش نخست مفهوم پارادایم و دیدگاههای گوناگون آن واکاوی میشود که مفهوم ناهمسنگی پارادایمها در آن نقش پررنگی دارد و سپس امکان گفتگوی پارادایمها در مطالعات میانرشتهای بررسی میشود. رویکرد پژوهش توصیفی- تطبیقی است و با ژرفکاوی پژوهشهای پیشین درباره رویکردهای پارادایمی دنبال میشود.در پایان نشان داده میشود که یکی از دشواریهای بحث درباره پارادایمها و به ویژه رویکرد چند/فرا پارادایمی، کاربست باز و سست مفهوم پارادایم است و گنگی آن با پیش چشم داشتن زمینه کاربرد تا اندازه زیادی کاسته میشود. همچنین نتیجه میگیریم رویکرد چند/فرا پارادایمی مفهومی ناسازنماست که ویژگی اساسی پارادایمها را نادیده میگیرد و در مطالعات میانرشتهای نمیتوان همهنگام از چند پارادایم در بررسی پدیدهها بهره گرفت.
Following Kuhn's seminal work, "the structure of scientific revolution", challenging accumulation and progress in science, paradigm concept has been widely used in social science and popularized in scientific community. In this article, possibility of multi/meta paradigm approach in interdisciplinary studies is sought. Reviewing different perspectives to paradigms including paradigm incommensurability, possibility of dialogue between different paradigms, i.e. multi/meta paradigm approach, is examined. The enquiry is comparative-descriptive and critically scrutinizes previous writings in the area. Eventually, it will be shown that a major problem in literature on paradigm is loose application of the term. Taking into account the context of application, Vagueness can be reduced. Furthermore, Multi/Meta paradigm approach is paradoxical and ignores the essential characteristic of paradigm. in interdisciplinary studies, multiple paradigms cannot be used simultaneously.
http://www.isih.ir/article_91_ec43791a07767d15f3ef6ccd923d6bdd.pdf
Multi Paradigm
Meta Paradigm
Kuhn
Interdisciplinarity
theoretical pluralism
per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
21
44
10.7508/isih.2011.12.002
92
Original Research Paper
«فهم انتقادی»، پیششرط روششناختی مطالعات میانرشتهای
“Critical Hermeneutics” as the Methodical Pre-condition of Interdisciplinary Studies
ناصرالدین علی تقویان
taghavian@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه آموزش و پرورش، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
در این جستار، مشکل عمدة اجرای طرحها و پژوهشهای میانرشتهای در این نکته دیده شده است که در این گونه طرحها در نهایت دو نوع الگوی روششناختی در برابر هم صفآرایی میکنند که همانا روششناسی کمیِ مورد استفاده در علوم طبیعی و روششناسی کیفیِ مورد استفاده در علوم انسانی و اجتماعی است. این مشکل، کار را به جایی رسانده است که گفتوگوی سودمند و سازنده میان متخصصان وابسته به هر یک از این دو الگو در یافتن زبانی مشترک برای رسیدن به چشماندازهایی درخور که راهگشای حل مسائل و مشکلات انسانی و اجتماعی باشد، به بنبست رسیده است. مسألة ترجمهپذیری نیز در سایة همین مشکل سر برمیآورد و ازاینرو توجه به زبان و معیارهای ارتباطیِ آن در کانون توجه قرار میگیرد. در این جستار نخست به بیان ریشههای چنین مشکلی پرداخته شده و ضمن برشمردن ویژگیها و نیز بنیانهای نظری هر دو الگو، بنبست ارتباط میان این دو الگو واکاوی و تحلیل میشود. سپس با بهرهگیری از نظریة کنش ارتباطی و کاربردشناسی جهانی و بر پایة معیارهای نظریة انتقادی، راه برونرفت از این بنبست، در کاربست روش «فهم انتقادی» دیده شده است. روشن است که الگوی روششناختی خود این جستار همانا روششناسی ارتباطیِ برآمده از آرا و اندیشههای هابرماس است.
The major problem in conducting interdisciplinary research projects is that in these projects two methodological model deploy against each other: quantitative method used in natural sciences on the one hand, and qualitative method used in human and social sciences on the other hand. As a result of such a problem, useful and constructive dialogue among the experts of different scientific fields seems to have reached a deadlock. The problem of ‘translatability’, too, has emerged out of the above problem. So, paying attention to language and its communicative criteria has come to focus. In this article, firstly, by considering the roots of such a problem and mentioning the theoretical foundations of the both methodological models, the deadlock of communication between scientific fields have been analyzed. Then, from the perspective of the theory of communicative action and universal pragmatics based on the critical theory, it is proposed that applying the method of ‘critical hermeneutics’ can break the deadlock. Not to mention that the methodological model of this article itself is based on Habermas’s communicative research method.
http://www.isih.ir/article_92_560fdc93fa7b0c8a8cef0e63297ea97d.pdf
روششناسی
روش
کنش ارتباطی
کمیتگرایی
کیفیتگرایی
فهم انتقادی
methodology
Method
communicative action
critical hermeneutics
per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
45
60
10.7508/isih.2011.12.003
93
Original Research Paper
راهکار همگرایی رشتههای علمی در مطالعات میانرشتهای
Converging Way of Scientific Disciplines in Interdisciplinary Studies
محمد رضا حاتمی
hatami5@yahoo.com
1
حامد روشن چشم
roshan.hamed@ymail.com
2
عضو هیأت علمی و استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه پیام نور
تحولات جدید دهههای اخیر باعث شده تا مطالعات مشارکتی و میانرشتهای از سوی پژوهشگران و نهادهای پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. به واسطة ضرورت جامع نگری در حل مسائل و فهم پیچیدگی و چند بعدی بودن مسائل پیش روی محققان، این ایده شکل گرفته که اگر پژوهشگران یک رشتة علمی برای حل مسائل مهم بر اساس روش تخصصی خود، بدون کمک گرفتن از متخصصان سایر رشتههای علمی به ارائة راه حل اقدام کنند- به خصوص در پژوهشهای مربوط به مسائل اجتماعی- ممکن است به جای ارائه راه حل برای بررسی تمام ابعاد مسئله باعث ایجاد راه حلهای متعدد، ولی ناکارآمد شوند. بر این اساس پژوهشهای مسائل اجتماعی بایستی با کمک پژوهشگران حوزههای مختلف علمی و به صورت گروهی و در تعامل با یکدیگر انجام گیرد. بر این اساس ایجاد یک همگرایی بین رشتههای مختلف مطالعاتی ضروری بنظر میرسد، این پژوهش به دنبال ارائة راهکارهمگرایی بین رشتههای تخصصی مختلف انسانی، طبیعی و مهندسی است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استناد به متون علمی، راهکار همگرایی بین رشتهای بررسی شود.
Contemporary developments in recent decades have led researchers and research institutes to focus on collaborativeand interdisciplinarystudies. Due to holistic necessary in understanding the problems and the complexityand multi-dimensionality nature of the issues which the researchers are faced, the ideathat the effort of scientificresearchersto solvea range ofissuesbased ontheirexpertise without the collaboration of expertsfrom otherdisciplines and even when the solutions provided; particularly in research related to social issues - may instead of providing solutions for all aspects of the problem, causing multiple solutions without effectiveness. In order to reduce this matter the social researches may assistresearchers from other fieldsof science in their studies and a convergence between different fields of studies is needed. The main aim of present research is providing solutions to convergence the field of humanities,naturaland engineering. In order to achieve the research objective the documentary method was employed.
http://www.isih.ir/article_93_da0089d458759f67ed2fa3436c37a01b.pdf
مطالعات میانرشتهای
رشتههای علمی
همگرایی
هابرماس
عقلانیت ارتباط
interdisciplinary studies
Scientific fields
Convergence
Habermas
Communicative Rationality
per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
61
90
10.7508/isih.2011.12.004
94
Original Research Paper
از شرقشناسی تا مطالعات پسااستعماری: رویکردی میانرشتهای
From Orientalism to Post-Colonial Studies: An Interdisciplinary Approach
محمد رضا دهشیری
mohammadreza_dehshiri@yahoo.com
1
استادیار علوم سیاسی دانشکده روابط بین الملل، وزارت امور خارجه، تهران، ایران.
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرقشناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میانرشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرقشناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرقشناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردمشناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
While shedding light on the evolution of the multidisciplinary approach to orientalist studies in the 19th and early 20th centuries, this paper elaborates on the interdisciplinary approach to post-colonial studies in the second half of the 20th Century with a historical and analytical perspective. The paper is also intended to explain the transitional phase from multicultural studies to intercultural studies as well as the new methodological developments from a multidisciplinary approach to an interdisciplinary one as well as to examine the outcomes of these developments in the orientalist analyses of western academicians and the interactions between different disciplines in post-colonial studies. In response to the question as to “why has the orientalism been basically based on a multidisciplinary approach while the post-colonial studies have tended to rely on an interdisciplinary one”, this paper will make a review of the introvert factors caused by the assimilatory and multifaceted nature of scientific orientalism as well as the extrovert factors caused by the influence of colonial powers on the western orientalists in studying the economic, social, cultural, political, historical and literary aspects of the oriental societies. Furthermore, the paper aims at providing an explanatory method for identifying the causes of an effort for an intercultural approach towards post-colonial studies by taking into consideration and emphasizing on field research through establishing an epistemological and methodological linkage between aesthetics, etymology, anthropology, sociology, geography and political science as well as interdisciplinary cooperation among indigenous orientalists.
http://www.isih.ir/article_94_f8a410ba04907cb4ee457d63ffbfc465.pdf
شرق شناسی
مطالعات پسا استعماری
میانرشتگی
چند رشتگی
مطالعات چند فرهنگی
مطالعات میان فرهنگی
غیریت سازی
Orientalism
Post-colonial Studies
Interdisciplinary
multidisciplinary
Multicultural Studies
Intercultural Studies
Cultural Otherness
per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
91
116
10.7508/isih.2011.12.005
95
Original Research Paper
نظریه انتقادی یورگن هابرماس: نمونهای از تفکر میانرشتهای در عصر حاضر
Critical Theory of Jurgen Habermas : the Example of Thinking of Lnterdisciplinary in Today Era
محمد علی توانا
tavana.mohammad@yahoo.com
1
استادیار اندیشه های سیاسی، گروه علوم سیاسی دانشگاه یزد، یزد، ایران.
یورگن هابرماس از جمله متفکرین مکتب انتقادی است که به سختی میتوان وی را به یک حوزه معرفتی خاص محدود و مقید نمود. با تفحص در آثار وی آشکار میشود که وی همزمان به چند حوزه معرفتی متفاوت از جمله فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی و زبان شناسی تعلق دارد. هابرماس برای حل معضلات بشر امروزین چندین رشته علمی را در هم بیامیزد که حاصل آن نظریه خویشتن نگری (تامل بر خویشتن) و نظریه کنش ارتباطی است. در هر دو نظریه تلفیقی از دانشهای مختلف مشاهده میشود. از این رو، میتوان تفکر میانرشتهای را یکی از شاخصههای اصلی نظریه انتقادی یورگن هابرماس برای رهایی جامعه مدرن از سیطره قدرت و ثروت دانست. بر همین اساس، متن حاضر میکوشد هم خاستگاههای معرفتی متفاوت تفکرهابرماس (فلسفه ذهن، فلسفه تاریخ، فلسفه انتقادی، جامعه شناسی معرفت، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی کارکردگرای ساختاری، اقتصاد سیاسی، روان کاوی، روان شناسی رشد و زبان شناسی) را نشان دهد و هم نحوه تلفیق آنها در نظریهای منسجم و بدیع را تبیین نماید. به بیان صریح تر، مقاله حاضر متون اصلی هابرماس را مورد واکاوی قرار میدهد تا نخست منابع الهام بخش وی را مشخص سازد و آنگاه نحوه ترکیب و تلفیق حوزههای معرفت متفاوت در نظریه انتقادی بازتابی(در دوره اول) و نظریه انتقادی کنش ارتباطی (در دوره دوم) را نشان دهد.
Jurgen Habermas is among thinkers of critical school that is hard to limit him to a domain specific knowledge. With research in his works , it becomes obvious that he belongs to the several cognitive domains such as philosophy ,sociology, psychology and linguistics simultaneously. Habermas bends several scientific field for solving the human problems that result of it was the theory of self-confidence,and theory of communicative action. This two theory show synthesis from different knowledge. so theory of interdisciplinary is one of the main characteristics of critical theory of Jurgen Habermas for releasing modern society from domination of power and wealth. Hence, this article tries to show different knowledge sources (philosophy of mind, philosophy of history, critical philosophy, sociology of knowledge, political sociology,…) also represents how to integrate them in integrated and innovative approach. فه
http://www.isih.ir/article_95_a89c2782d856025f3bc06e63d036a072.pdf
یورگن هابرماس
تفکر میانرشتهای
نظریه انتقادی
نظریه تامل بر خویشتن
نظریه کنش ارتباطی
Jurgen Habermas
thinking of interdisciplinary
Critical theory
Theory of self-confidence
Theory of communicative action
per
مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری
فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
2008-4641
2008-4846
2011-07-10
3
4
117
129
10.7508/isih.2011.12.006
96
Original Research Paper
بررسی چالشهای توسعة علوم انسانی و میانرشتههایِ آن در ایران:(مطالعة موردی رشته علوم تربیتی3 با میانرشتههایِ آموزش وپرورش پیش دبستانی، دبستانی و تطبیقی)
Study of Humanities and its Interdisciplinary Fields Development Challenges in Iran:
(The Case Study of Educational Science Course With 3 Lnterdisciplinary Fields, Comparative, Preschool and Primary Education
سید رضا بلاغت
balaghat@edpsy.usb.ac.ir
1
عضو هیأت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان
سوال اصلی پژوهشِ زمینهیابیِ حاضر عبارت است از این که: «چالشهایِ توسعه رشته علوم تربیتی 3 و میانرشتههایِ آن به عنوان یکی از علوم انسانی در کشور ما کدامند»؟ این چالشها در سه زمینهی اقتصادی، فرهنگی – اجتماعی، و آموزشی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. جامعة آماری این پژوهش عبارت است از کلیة دانشجویانی که در این رشته مشغول به تحصیل بودهاند. نمونه از جامعهی مذکور و از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدهاند. ابزار اندازه گیری نیز پرسشنامهی محقق ساخته در مقیاس لیکرت بوده است. برای پاسخگویی به سوالهای تحقیق، وتجزیه وتحلیل دادههای بدست آمده نیز از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که چالشهایِ اقتصادی، فرهنگی - اجتماعی و آموزشی موانعی در توسعهی رشتهی علوم تربیتی 3 با میانرشتههایِ آموزش وپرورش پیش دبستانی، دبستانی وتطبیقی) به عنوان یکی از علوم انسانی میباشند. برخی از این چالشها عبارتند از: فرصتهای محدود اشتغال بخشهای دولتی و خصوصی برای فارغ التحصیلان؛ بومی نبودن؛ آشنایی کم مسولان فرهنگی با رشته؛ بروکراسی اداری؛ مناسب نبودن برنامههای درسی مصوب با رشته؛ کمبود استاد و پژوهشگر؛ شناخته نشدن رشته در مجامع علمی؛ کمبود شرایط پژوهش؛ کمبود سمینار، کنفرانس و جلسات.
The main question of this research that is descriptive – survey, is: what are educational science course development challenges? (With 3 interdisciplinary fields, comparative, preschool and primary education). These challenges have been studied in 3 areas: economical, social – cultural, and instructional. The society of research is the all of students that have been study in these fields. The questionnaire has been made with researcher. For analyzes the research has been used the descriptive and perceptive statistics. The resolute show that the challenges are the obstacles for development of these disciplinary fields as humanities. Some of them are: improper economical base; the international strategies in the economical area; improper work shop for person that will be graduated; non familiarities with this course and it’s fields; bureaucracy; the curriculum is not suitable. Shortage of teachers and professors; shortage of research terms; and shortage of seminars and conferences.
http://www.isih.ir/article_96_aad905e52d0ab5a2d00835143e10970d.pdf
چالشهای توسعه
علوم انسانی
رشته علوم تربیتی3
میانرشتههای آموزش وپرورش پیش-دبستانی
دبستانی و تطبیقی
development challenges”؛ “humanities”؛ “educational science 3”؛ “interdisciplinary fields
comparative
preschool and primary education”