میان رشتهای
هاشم داداش پور؛ نینا الوندی پور
چکیده
عدالت یکی از اصلیترین اهداف برنامهریزی شهری محسوب میشود؛ ازاینرو مفهوم کلی عدالت نزد متخصصان و اندیشمندان در طول دورههای مختلف از پذیرش و محبوبیت چشمگیری برخوردار بوده و حاصل آن نیز مجموعهای بزرگ از نظریههای مختلف و متنوع بر مبنای مفهوم عدالت در عرصه شهر است؛ اما بهدلیل ماهیت میانرشتهای عدالت، برداشتها از این مفهوم، ...
بیشتر
عدالت یکی از اصلیترین اهداف برنامهریزی شهری محسوب میشود؛ ازاینرو مفهوم کلی عدالت نزد متخصصان و اندیشمندان در طول دورههای مختلف از پذیرش و محبوبیت چشمگیری برخوردار بوده و حاصل آن نیز مجموعهای بزرگ از نظریههای مختلف و متنوع بر مبنای مفهوم عدالت در عرصه شهر است؛ اما بهدلیل ماهیت میانرشتهای عدالت، برداشتها از این مفهوم، تبیین و شیوه پیادهســازی آن در برنامهریزی شهری، نهتنها یکسان نبوده، بلکه حتی گاهی متناقض نیز بوده است؛ بنابراین مقاله حاضر بهدنبال گونهشناسی نظریههای عدالت در بستر مطالعات شهری و سنخشناسی مفهومی و معرفتشناسانه این نظریهها با هدف تبیین مفهومی خط سیر نظریههای برنامهریزی شهری (نظریههای درونزا) است. این مهم با مرور نظاممند آرای عدالتمحور در شهر و با بهرهگیری از چارچوب «فرانظری آلمندینگر» در عرصه عدالتپژوهی و در قالب پنج محور موضوعی محقق شده که میتواند علاوهبر مشخص کردن چارچوبی برای حرکت، زمینه نظریهپردازی در این عرصه را نیز فراهم کند. در این راستا از روششناسی کیفی بهعنوان راهبرد پژوهش و از تکنیکهای متنپایهای چون مرور نظاممند، مطالعه ثانویه و گونهشناسی، بهمنظور جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شده است. بهرهگیری از گونهشناسی در راستای سنخشناسی و طبقهبندی مفهومی عدالت، و درنهایت کمک به درک و شناخت بهتر این مفهوم میانرشتهای است. به این منظور پس از نقد و بررسی گونهشناسیهای موجود برنامهریزی شهری، سنخشناسی نظریههای عدالت بر مبنای گونه انتخابشده تبیین شدهاند. نتیجه این مقاله ارائه یک «الگوواره مفهومی» برای فهم بهتر و جامعتر پیچیدگیهای اصل عدالت در برنامهریزی شهری است؛ چارچوبی که میتواند راهنمای پژوهشهای گوناگون عدالتپژوهی در حوزه برنامهریزی شهری باشد.
قاسم درزی؛ احد فرامرز قراملکی؛ منصور پهلوان
چکیده
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند ...
بیشتر
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند که همین امر، تعیین محدوده و بیان تعریفی منسجم از میانرشته ای و همچنین بیان گونه های قرآنی آنرا لازم می گرداند. در حقیقت ترکیب همگرایانه را می توان معیار اصلی برای تحقق میانرشتهای در نظر گرفت. بنا به میزان تحقق همگرایی میانرشته ها، سه گونۀ اصلی را برای مطالعات میانرشته ای می توان برشمرد؛ چندرشته ای؛ میان رشته ای و فرارشتهای. بر این اساس، برای مطالعات میانرشتهای قرآن کریم نیز سه گونۀ اصلی را می توان برشمرد: چندرشته ای قرآنی؛ میانرشته ای قرآنی و فرارشتهای قرآنی. هر یک از این گونه ها نیز دارای اشکال مختلفی است که با ایجاد منظومه ای از این گونه ها می توان تا حدی به انسجام بیشتری در مطالعات میانرشته ای قرآن کریم دست یافت و نقشۀ راهی را پیش روی علاقهمندان به این گونه از مطالعات گشود.
علی خورسندی طاسکوه
چکیده
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیتهای میانرشتهای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میانرشتهای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون میتوان ادعا کرد میانرشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیتها و تجارب میانرشتهای نیز گونهها و اَشکال متنوع ...
بیشتر
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیتهای میانرشتهای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میانرشتهای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون میتوان ادعا کرد میانرشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیتها و تجارب میانرشتهای نیز گونهها و اَشکال متنوع و متکثری از میانرشتگی را پیشنهاد میکند. پارهای از آنها متعارف و آشناترند، اما گونهها و دانشواژههایی از آن کمتر مأنوس و مورد استفاده و استقبال عموم هستند، اما کاربردی هستند و از خصلتها و ویژگیهای خاصی برخوردارند. با علم به اینکه، هر گونهای از میانرشتهای، نشانگر جهت نگاه و چگونگی شناخت و فهم موضوعاتی است که در فضاهای پیچیده و چندوجهیِ میانرشتگی معنا مییابند، در این مقاله تلاش میشود عمدهترین گونههای میانرشتگی و مصادیق مفهومی و کاربردی آنها توصیف و تبیین شوند.
احمد پاکتچی
چکیده
با تکیه بر باور امروزی در علوم مختلف انسانی در خصوص رابطه میان زبان و فکر، گسترش روابط بینازبانی در تماس میان رشتههای مختلف علمی، ابزاری برای بسط اندیشه و افقهای نگاه است که علوم در اختیار یکدیگر قرار میدهند. بدین ترتیب، حساسیت زبان در ارتباط علوم دریافت میشود و از سوی دیگر، نگرانیها درباره صدماتی افزایش مییابد که ممکن است ...
بیشتر
با تکیه بر باور امروزی در علوم مختلف انسانی در خصوص رابطه میان زبان و فکر، گسترش روابط بینازبانی در تماس میان رشتههای مختلف علمی، ابزاری برای بسط اندیشه و افقهای نگاه است که علوم در اختیار یکدیگر قرار میدهند. بدین ترتیب، حساسیت زبان در ارتباط علوم دریافت میشود و از سوی دیگر، نگرانیها درباره صدماتی افزایش مییابد که ممکن است در اثر اختلال در روابط بینازبانی به وجود آید. توجه به برخی ویژگیهای زبان علمی، مانند تفاوت نهادن میان جنبههای تعیینی و تاریخی، در تنظیم این روابط بسیار حساس و تعیین کننده است و تعیینی انگاشتن مفاهیم تاریخی، یا عکس آن، ممکن است نتایج مخربی را در روابط میانرشتهای داشته باشد. برخی مطالعات زیربنایی، مانند دست یافتن به نوعی تبارشناسی زبانی از زبانهای علمی میتواند سلامت و ثمربخشی بیشتر برای مطالعات میانرشتهای را تضمین کند.