میان رشتهای
محمد نقی فراهانی؛ حمید خانی پور
چکیده
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی ...
بیشتر
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی اثرگذاری تأسیس مؤسسههای میانرشتهای در توسعه آموزش عالی؛ و 5- راههای ارتقای همکاری روانشناسان در مطالعات میانرشتهای ایران. مطالعات میانرشتهای، نیازمند تأسیس و توسعه مؤسسههای میانرشتهای است که برونداد آن، یکپارچگی نظری و توسعه راهحلهای جامع و کلنگر به نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی، و اخلاقی انسان خواهد بود. فرایندهای مخرب مرتبط با پویاییهای کار گروهی، سوگیری خود افزایی و کمبود مؤسسههای میانرشتهای بهعنوان داربستهای اجتماعی تحول علوم انسانی، ازجمله دلایل شکست همکاریهای میانرشتهای در ایران است. توسعه مؤسسههای میانرشتهای که روانشناسی نیز در آن نقش داشته باشد، مستلزم تغییر دادن برنامههای درسی، گسترش شاخههای روانشناسی، و اتخاذ رویکردهای گفتمانی در روانشناسی است.
عادل پیغامی؛ فرزاد سرپرست سادات
چکیده
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی میباشد، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است. در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، ...
بیشتر
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی میباشد، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است. در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، چگونگی ترابط دو رشته اقتصاد و روانشناسی برای بهبود وضعیت زندگی انسان در قالب رویکرد بین رشتهای «روانشناسی اقتصادی» را مورد بررسی قرار میدهیم. از دستاوردهای مطالعه رویکرد روانشناسی اقتصادی میتوان به معرفی شاخصهای جدیدی که تاکنون در اقتصاد متعارف مورد مطالعه قرار نمیگرفتند، تغییر رویکرد عینی به ذهنی در مواجهه با مطلوبیت فرد، برای محاسبه مطلوبیت مفاهیمی نظیر دوستی، عزت نفس و احترام که تاکنون مورد توجه اقتصاد متعارف نبوده است و همچنین ارائه روشهای کمی دقیق برای محاسبه میزان رفاه افراد اشاره کرد.
مرتضی درخشان؛ محمد حسین متقی زاده
چکیده
هدف این مقاله ارائهی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای مؤثر در تصمیمات اقتصادی انسان میباشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایهی مطالعات میان رشتهای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این ...
بیشتر
هدف این مقاله ارائهی یک مدل مفهومی مناسب برای شناخت نیروهای مؤثر در تصمیمات اقتصادی انسان میباشد، این مقاله نشان خواهد داد، که شناخت نیروهایی که در تصمیم سازی انسان نقش دارند بر پایهی مطالعات میان رشتهای خواهد بود. به همین منظور در این مقاله چهار نیروی اقتصادی، اجتماعی، روانی و مذهبی ابتدا معرفی شده و سپس وزن هر کدام از این نیروها را بررسی میکنیم و با بررسی روابط علی و معلولی بین آنها برآیند این نیروها را تحلیل نماییم. ابتدا با استفاده از رویکرد نئوکلاسیکی ارتدکس، که از نظریهی کیزِِر اقتباس شده سه نیرو را تحلیل نموده و با استفاده از تعلیمات اسلامی بخش چهارم را برای رفع نواقص آن نظریه تحلیل و بررسی مینماییم. در نهایت نتیجهی این تلاش، ارائهی یک مدل مفهومی کامل هم در سطح خرد و هم در سطح کلان میباشد که میتواند تصمیمات انسانها را در حوزهی اقتصاد هر چه دقیقتر و به واقعیت نزدیکتر پیشبینی کند و از آن میتوان برای سیاست گذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی استفاده نمود.