علوم سیاسی
فاطمه ذوالفقاریان
چکیده
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل ...
بیشتر
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل انسان با طبیعت و محیطزیست در دورههای گوناگون بسیار متغیر و گاه متناقض بوده است. وجود دیدگاه زیستمحور و پذیرش این اصل که انسان جزئی از طبیعت است و حیات او به حیات محیط پیرامونش بستگی دارد، باعث بروز رفتارهای مبتنی بر احترام به طبیعت و محیطزیست شده است. ایرانیان باستان نیز بهعنوان یکی از اولین تمدنهای شکلگرفته در جهان همواره در مسائل انسانی و زیستمحیطی پیشرو بودهاند. قوانین حاکم در دوران کهن مبتنی بر الگوهای اعتقادی بوده است و سیاستهای حکمرانی آن دوران با تأسی از پندارهای حفاظت از عناصر محیطی آبوخاک، گیاه و حیوان شکل گرفته است. در این مقاله علاوه بر بررسی دیدگاه زیستمحور در اسطورههای بهجا مانده از ایران باستان و همچنین کاوش در منابع آئین زرتشت و کتاب اوستا، به چگونگی ارتباط سیاستهای شاهان و حکمرانی با اندیشههای زیستمحیطی پرداخته شده است. نتیجه نشان میدهد که ایرانیان باستان با نگرشی زیستمحور و با استفاده از گزارههای مذهبی سعی بر تقدس عناصر چهارگانه و تأکید بر حفظ آن داشته باشند.
میان رشتهای
مهدی مظفرینیا؛ عباس منوچهری؛ مسعود غفاری؛ فرشاد مؤمنی
چکیده
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه ...
بیشتر
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه دلالتی _ پارادایمی که رابطه بین نظریههای توسعه و اندیشه سیاسی را تبیین کرده است و نظریه توسعه را یکی از دلالتهای کاربردی اندیشه سیاسی محسوب میکند، یکی از شرایط توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه میتواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریههای توسعه بازگردد. در این مقاله، به اندیشه سیاسی پشتوانه نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» که از اولین و مهمترین نظریات توسعه میباشد و در دهه 1960 میلادی، موجب تثبیت تفکر این دوره، یعنی «توسعه» به مثابه «رشد»، شده است، پرداخته میشود و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی، نشان داده خواهد شد که چگونه بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» بر اساس اصل «بیشترین فایده برای بیشترین افراد» متناسب با اندیشه سیاسی فایدهگرایی بنتام است.
عباس منوچهری
چکیده
اندیشه سیاسی، آن نوع نظرورزی است که در رشتههای متعددی صورتبندی میشود. فلسفه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، الهیات سیاسی، و ادبیات سیاسی شاخصترین انواع اندیشه سیاسی هستند. اگر چه در یک سیر تاریخی «علم سیاست» به «علم قدرت» تبدیل شد، ولی اکنون بار دیگر برای دستیافتن به «زندگی خوب»، «سیاست اندیشی» به سرآغازهای ...
بیشتر
اندیشه سیاسی، آن نوع نظرورزی است که در رشتههای متعددی صورتبندی میشود. فلسفه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، الهیات سیاسی، و ادبیات سیاسی شاخصترین انواع اندیشه سیاسی هستند. اگر چه در یک سیر تاریخی «علم سیاست» به «علم قدرت» تبدیل شد، ولی اکنون بار دیگر برای دستیافتن به «زندگی خوب»، «سیاست اندیشی» به سرآغازهای خود باز گشته است. با توجه به چرخش معرفتی «علم سیاست» به اخلاق، از یکسو، و چرخشی که در مطالعات توسعه و علم اقتصاد به اندیشه هنجاری صورت گرفته است، از سوی دیگر، بهره بردن از تضمنات عملی اندیشه سیاسی، ضرورتی تاریخی بهنظر میرسد. در این مقاله، ابتدا به تحلیلها و نظریههای شاخصی که درباره چیستی اندیشه سیاسی ارایه شدهاند رجوع میشود، آنگاه روایت دلالتی _ پارادایمی بهعنوان شیوهای بدیل برای تبیین میانرشتهای اندیشه سیاسی ارایه میشود.
سیدمحسن علویپور
چکیده
سینما از همان آغاز بهمثابة موقعیتی برای تألیف و عرضة اندیشه ـ و از جمله اندیشة سیاسی ـ شناخته شده است و بسیاری از سینماگران مؤلف تلاش داشتهاند با بهرهگیری از امکاناتی که تصویر سینمایی در اختیار آنها قرار میدهد، مؤلفههای هنجارین سیاسی و سامان نیک اجتماعی را بازنمایی کنند. این تلفیق اندیشه و هنر البته صورتهای گوناگونی بهخود ...
بیشتر
سینما از همان آغاز بهمثابة موقعیتی برای تألیف و عرضة اندیشه ـ و از جمله اندیشة سیاسی ـ شناخته شده است و بسیاری از سینماگران مؤلف تلاش داشتهاند با بهرهگیری از امکاناتی که تصویر سینمایی در اختیار آنها قرار میدهد، مؤلفههای هنجارین سیاسی و سامان نیک اجتماعی را بازنمایی کنند. این تلفیق اندیشه و هنر البته صورتهای گوناگونی بهخود میگیرد و در بیان خویش نیازمند ظرفهای متنوعی است. بهعنوان مثال، روایت تاریخی در سینما میتواند بهمثابة محلی برای عرضة اندیشههای انتقادی و هنجارین سیاسی در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر بهدنبال آن است که با بررسی گونههای مختلف بهرهگیری از روایت تاریخی بهمنظور عرضة اندیشة سیاسی در سینمای ایران، موقعیت میانرشتهای سینما بهمثابة تقاطع معرفتهای تاریخی و اندیشهورزانة سیاسی را مورد کاوش قرار دهد.
عباس منوچهری؛ سید محسن علویپور
چکیده
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر ...
بیشتر
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر میتواند با اتکا بر یک مبنای نظریِ ریشهدار در معرفت مبدا، موضوع کار خود را در فضای میانرشتهای مورد کاوش قرار دهد. پژوهش حاضر، با بررسی این مقوله در جستجوی اندیشه سیاسی در هنر سینما، این شیوه را مورد آزمون قرار میدهد. بر این اساس، میتوان با مبنا قرار دادن نظریههای اندیشهورزی سیاسی –در اینجا نظریه توماس اپریگنز- آثار سینمایی را در چارچوبی فراتر از محدوده مطالعات سینمایی، و در مقام بازنمایی اندیشهورزی سیاسی کارگردانان مولف مورد بررسی قرار داد.
مسلم عباسی؛ نرگس تاجیک
چکیده
اندیشهسیاسی افکاری است که در باب چگونگی سامان بخشی به وجه سیاسی زندگی انسان بیان میشود. با توجه به ویژگی چند سویه امور انسانی، اتخاذ رویکرد میانرشتهای میتواند به نحو مطلوبتری در فهم و بررسی اندیشههای سیاسی مورد توجه باشد. آنچنان که در این پژوهش آمده اتخاد رویکرد میانرشتهای میتواند برای اصلاح روشی و نظری نظریه توماس ...
بیشتر
اندیشهسیاسی افکاری است که در باب چگونگی سامان بخشی به وجه سیاسی زندگی انسان بیان میشود. با توجه به ویژگی چند سویه امور انسانی، اتخاذ رویکرد میانرشتهای میتواند به نحو مطلوبتری در فهم و بررسی اندیشههای سیاسی مورد توجه باشد. آنچنان که در این پژوهش آمده اتخاد رویکرد میانرشتهای میتواند برای اصلاح روشی و نظری نظریه توماس اسپریگنز مفید باشد. این موضوع با بررسی امکانات هرمنوتیک روشی مولف محور اسکینر، نقد روانشناسانه و سبکشناسی به عنوان روشهایی برای چگونگی مواجه با متون و اندیشههای سیاسی، و همچنین با بررسی امکانات نظریه گستره زندگی اریک اریکسون به عنوان نظریهای برای بررسی خاستگاه فردی اندیشه متفکران سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.
سید عبدالامیر نبوی
چکیده
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی ...
بیشتر
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی آن است که به بررسی بخشی از شاخصهای عینی بسنده میکند و از صورتبندی و تحلیل علل شکلگیری اندیشههای سیاسی در جوامع در حال گذار ناتوان میماند؛ ازاینرو، مقاله حاضر با مبنا قرار دادن رویکرد ماکس وبر، به بازتعریف سه مفهوم جامعه سنتی، جامعه در حال گذار و جامعه مدرن پرداخته است. گسستگی بین واقعیتهای زندگی سیاسی، اجتماعی و پاسخهای چهارچوب فکری حاکم بر جامعه، یا ناتوانی آن چهارچوب از تبیین واقعیتها سبب میشود که جامعه وارد دوران گذار شود. مهمترین ویژگی جامعه در حال گذار، بروز بحران معناست. بین این بحران و شکلگیری اندیشه سیاسی همبستگی وجود دارد. در واقع، اندیشه سیاسی بخشی از پاسخ نخبگان فکری یک جامعه به بحران معنایی است که در آن جامعه احساس میشود. در نتیجه، این سیر بحث، بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای را در پژوهش درباره دوره گذار ضروری میسازد و مباحث و یافتههای حوزههایی چون اندیشه سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و حتی مردمشناسی را وارد تحلیل این مفهوم میکند.