مدیریت
مهرداد ملک محمدی؛ محمد مهدی مظفری
چکیده
مدیریت درست الگوی مصرف منابع آب یکی از زیرساختهای اصلی توسعۀ پایدار در بخش انرژی است. خشکسالی، افزایش جمعیت، صنعتیشدن جامعه و گسترش شهرنشینی از عواملی است که منجر به بحران منابع آب در کشور شده است. در این راستا، بازاریابی اجتماعی نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف در بخش انرژی، بهویژه مصرف منابع آب، دارد. در این مقاله، بهمنظور تعیین ...
بیشتر
مدیریت درست الگوی مصرف منابع آب یکی از زیرساختهای اصلی توسعۀ پایدار در بخش انرژی است. خشکسالی، افزایش جمعیت، صنعتیشدن جامعه و گسترش شهرنشینی از عواملی است که منجر به بحران منابع آب در کشور شده است. در این راستا، بازاریابی اجتماعی نقش مؤثری در اصلاح الگوی مصرف در بخش انرژی، بهویژه مصرف منابع آب، دارد. در این مقاله، بهمنظور تعیین و چگونگی ارتباط عوامل مؤثر در بازاریابی اجتماعی و نقش آن در تغییر داوطلبانۀ نحوۀ مصرف آب و مدیریت اثربخش، از 115 تن از خبرگان و کارشناسان مطلع در حوزۀ منابع آب بهعنوان جامعۀ آماری، در مورد عوامل مرتبط با الگوی مصرف در قالب پرسشنامه نظرخواهی شد. بر اساس تجزیه و تحلیلهای بهدستآمده، با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی سه متغیر مکنون منطبق بر بازاریابی اجتماعی، شامل مناطق بحرانی (مکان)، تغییر رفتار مصرف (محصول) و فرهنگسازی (ترفیع)، شناسایی شد. سپس با بهرهگیری از الگوسازی معادلات ساختاری، ثابت شد که مؤلفۀ تغییر رفتار تحت تأثیر دو عامل فرهنگ و مکان است و در نهایت، بر اساس رتبهبندی به روش تاپسیس فازی، عامل مکان با ضریب 644/0 بهعنوان تأثیرگذارترین عامل بازاریابی اجتماعی در مدیریت منابع آب تعیین شد. این الگو میتواند در راستای سیاستگذاریهای آمایشی و برنامهریزیهای بلندمدت راهکاری برای پشتیبانی از تصمیمگیریهای مدیران در بخش مدیریت منابع آب بهمنظور تغییر الگوی مصرف باشد.
زینب تمسکی
چکیده
برای تحقق مصرف بهینۀ آب، این موهبت همزمان زمینی و آسمانی، نخستین گام پیش از جستوجوی هرگونه راهکاری، توجه به ذهنیت مصرفکننده است؛ ذهنیتی که در ارتباط با عالم واقع و نحوۀ سازماندهی منابع آب شکل گرفته است. این مقاله درصدد است با رویکردی میانرشتهای، در چارچوب بررسی تاریخ شهر تهران و با دیدی مبتنیبر معماری، نحوۀ سازماندهی منابع ...
بیشتر
برای تحقق مصرف بهینۀ آب، این موهبت همزمان زمینی و آسمانی، نخستین گام پیش از جستوجوی هرگونه راهکاری، توجه به ذهنیت مصرفکننده است؛ ذهنیتی که در ارتباط با عالم واقع و نحوۀ سازماندهی منابع آب شکل گرفته است. این مقاله درصدد است با رویکردی میانرشتهای، در چارچوب بررسی تاریخ شهر تهران و با دیدی مبتنیبر معماری، نحوۀ سازماندهی منابع آب این شهر را پیش از ورود آب لولهکشی توصیف کند و ضمن این توصیف، برمبنای مفروضات دریافتشده از روانشناسی و مطالعات فرهنگی، به این پرسش پاسخ دهد که چگونه ذهنیت ایرانی دربارۀ آب بهمثابه نعمتی محدود و ارزشمند، به نگرش به آن بهمنزله منبعی نامحدود و بهآسانی دردسترس و رایگان، تغییر کرده است. به این منظور، نحوۀ سازماندهی کالبدیـفضایی آب در شهر تهران دورۀ قاجاریه از دیدی کلان توصیف شده و همچنین، ذهنیتی را که این سازماندهی قابلمشاهده در شهر در مورد آب امکانپذیر میکرد، توضیح داده شده است. علاوهبر این، با تمرکز بر نقطهای از شهر تهران در دوره قاجاریه، سازوکارهای دستیابی به آب و مشکلات هنگام بهرهبرداری آن از دیدی خرد توصیف شده و درنهایت، روند تدریجی تغییر ذهنیت در مورد آب پس از لولهکشی آن و با تغییر میزان مشاهدهپذیری منابع آب در شهر، بررسی شده است؛ تغییر ذهنیتی که بر میزان و نحوۀ مصرف کنونی، مؤثر بوده و در هر تصمیمگیریای برای بهینهسازی مصرف آب باید به راهکارهای درازمدت بازسازی آن اندیشید.